و فهمیدم که آدمها میتونن خونهی همدیگه باشن؛
☆☆☆
به جرئت میتونم بگم قلمرو خلافکاران، جلد دوی دوگانه ششِ کلاغ، یک اثر هنریه!
با این مجموعه توی کوچه های تاریک کتردام راه رفتم،
صدای شلیک های گلوله تفنگ و جیغ هارو شنیدم،
بی مبالغه بوی دود و آتیشسوزی رو حس کردم،
به چشم خودم حادثه هارو دیدم و با شخصیت ها از روی پشت بوم های خونه های خاکستری پریدم.
گریه کردم ، جیغ کشیدم ، لبخند زدم و رقصیدم
و جوری سر بعضی از صفحات این کتاب حیرتزده شدم که به این نتیجه رسیدم که
فقط یک نابغه میتونه چنین چیزی خلق کنه~
اگر این کتاب رو نخوندید، مطمئن باشید هیچ ایده ای ندارید چقدر درس میتونید از یک خلافکار یاد بگرید!!!
دلم براش تنگ میشه...