پرسفونه‌ی یک هادس خیالی

تاریخ عضویت:

بهمن 1402

پرسفونه‌ی یک هادس خیالی

بلاگر
@Khazar

67 دنبال شده

140 دنبال کننده

                متواری شده به کتاب ها 🚶🏻‍♀️
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
        این یکی جلدو بیشتر از بقیه دوست داشتم 
ولی ساشا و کریل واقعا کاپل های درستی بودن و ساشا توی این جلد عملا یک ماب وایف واقعی بود خصوصا اونجا که با وضعیت حساس و خطر ناکی که داشت از شیشه ی ماشین شروع به تیرندازی کرد و من این شکلی بودم که دتس مای گرلللللل

کلا این مجموعه هیجان خاصی نداشت و از اون چیزایی که واقعا به عنوان مخاطب دوست داشتم میگذشت و صفحه های زیادی رو خرج چیزایی میکرد که من صرفا بررسی میکردم ببینم اگه  اون وسطا حرف خاصی نگفتن که سریع اسکیپشون کنم.

این مجموعه با این که امریکاییه ولی چون شخصیت هاش روس بودن همشون هزار تا اسم و هزار تا لقب داشتن و محض رضای خدا یکیشون نبود که تو اسمش ک نداشته باشه و باعث نشه من قاطی نکنم و واقعا اسم مخفف کریل که خواهرش براش گذاشته توی فارسی خیلی زشت و خنده داره 😂😂

اگه برگردم عقب این مجموعه یا هیچ کدوم از کتابای R K رو نمیخونم و قطعا مجموعه ی Legacy of Gods که خیلی ترند شده رو قرار نیست شروع کنم هر چقدر هم که همه ازش تعریف کنن.
      

3

        هر چیزی که بدست میاریم بهایی داره که باید بپردازیم؛
این دقیقا بزرگ ترین چیزی بود که از این کتاب یاد گرفتم، فرقی نمیکنه اون چیز به سوزانی عشق یا به تاریکی قدرت باشه به هر حال باید بهاشو‌ بپردازیم.

این جلد به مراتب خیل بهتر از جلد قبلی بود و البته طولانی تر و پر جزئیات تر ولی هیچ وقت نمیگم این همه طولانی شدن نیاز نبود یا اشکال کتاب بود؛
پایان بندی فوق العاده دقیقا اون چیزی بود که چشممو روی تماااااام اشکالات بست و این احساسات شدید بعد از تموم کردنش جلوی به یاد آوردن کوچیک ترین اشکالی از این کتاب گرفت.

حقیقتا با این که زیدن و وایولت اونقدر سنی ندارن ولی از بیشتر عاشقای کتابا عاقل تر و بالغ تر رفتار میکنن و نقطه‌ی قوت این کتاب دقیقا خود خود زیدن رایورسانه.

و علاوه بر کتاب رشد و پیشرفت شخصیت ها در جهات خوب واقعا برام قابل تقدیره، خصوصااااا شخص زیدن رایورسان.

واقعا خوشحالم به این مجموعه یک فرصت مجدد دادم و متاسفم که رابطه‌ی زیدن و وایولت رو در جلد قبلی اون شکلی قضاوت کردم.

پایان بندی عجیبی که نویسنده برای این کتاب نوشت با یک نخ کوچیک از امید که داد دستمون باعث میشه احتمالا هر کسی بعد از خوندنش دلش بخواد جلد بعدیو‌ بخونه، و با توجه به این که هر چیزی بهایی داره نمیدونم بهای نا امید نشدن این امید چی میتونه باشه؟
      

30

        با این که خیلی نسبت به جلدای قبلی بهتره و من پیشرفتش رو دوست دارم اما اونقدری همه چیز کلیشه ایه که مجبورم دو امتیاز ازش به عنوان یک کتابی که ژانرش پادآرمان شهره و اینقدر مشهوره کم کنم ...

پیشرفت تک تک شخصیت ها خصوصا جولیت به حدی خوب بود که منو وادار بکنه منتظر ادامه‌ی داستان باشم البته نه این که بخوام وقت بزارم مثل قبل و با نسخه زبان اصلی پیگیریشو کنم.

کم کم داره تبدیل میشه به یک اثر فمنیستی و وقتی که جولیت پا به جنگ گذاشت حس میکردم تمام رگ هام به جای خون از غرور پر شدن، با این حالی که جنگ و این جور چیزاش زیادی آبکی و کلیشه ای بود برای یک اثر پاد آرمان شهری، و حریف قبل از این  اونقدر احمق به نظر نمیرسد و فکر کنم احتمالا بعدا باز هم به عنوان یک حریف سر و کلش از یک جایی پیدا بشه، البته اگه یک کتاب کلیشه ای و همینقدر آبکی باشه که نشون میده.

در مورد آدام خیلی دو به شک هستم ولی خیلی وقتا باهاش همزاد پنداری میکنم و فکر میکنم حق داره اینقدر عوضی بازی در بیاره و اون لحظه فکر میکنم خودم چقدر عوضی ام که دلم برای یک آدمی مثل آدام کنت میسوزه و مثل این که منم رفتم توی تیم ارن 😩😂
      

17

        چرا خوندمش؟ صرفا چون اسمش باحال بود.

این سوال اصلی ذهن خودم بودن بعد از پایان کتاب که بعد از چند دقیقه تفکر بهش رسیدم و با توجه به امتیازش توی گودریدز سوال دیگه‌ی ذهنم این بود که فاز مخاطبای این کتاب چی بوده که اینقدر بهش امتیاز بالایی دادن؟
قبول دارم موضوع باحالیه و اگه مثل توضیحاتش همچنان با فضای نظامی پیش میرفت واقعا خوشم میومد ولی نه این که یک‌ دفعه همه چیز اینقدر ساده بشه برای چیزایی که کریل و البته ساشا میخواست و کل سنگ افتادن بین خواسته های این دوتا بشر بی عقل همون صفحه‌ی آخر کتاب بود، با این حالی که پایان داستان کاملا باز بود و فعلا فقط یک مقدمه چینی برای دو جلد بعد بود ولی اونقدری منو جذب نکرد‌ که ذهنمو درگیر کنه که همین الان جلد بعدیشو‌ بگیرم توی دستم و بخونم.

بچه بودم فکر میکردم بابام اونقدر قویه که میتونه دست و پای هر کسی رو خورد کنه ولی بعدش که بزرگ شدم فهمیدم اونقدری استخوان ها و آناتومی‌ بدن انسان سفت و سخت هست که هر مردی نتونه این کارو کنه ولی کریل یک طوری توی ذهنش همش با خودش دعوا داره که نره دست و پای ملت رو نشکنه که واقعا فکر میکنم ذهنش هنوز مثل بچه هاست و از یک طرف دیگه واقعا بیشتر دوست داشتم فاز مافیایی و جنگی کتاب بولد تر باشه ولی نویسنده اصلا نتونسته بود‌ این حس رو برام ایجاد کنه که این یک کتاب مافیاییههه و تازه ژانرش دارک رومنسه که خب اصلا چیز دارکی جز اخلاق داغون کریل توش نبود. (واقعا کتابی که طرف معشوقشو خورشید من صدا میکنه دارک رومنسه؟)

پ.ن: این کتاب امریکاییه پس قطعا خودتون بهتر میدونید که نباید فکر کنید با یک کتاب مستهجن رو به رو‌ نیستید 👩🏻‍🦯.
      

9

        در یک کلمه مستهجن بود.

مخاطبی که این کتاب هدف گرفته نسل نوجوونه و این کتاب قطعا برای دختری ۱۴ ۱۵ ساله مناسب نیست و واقعا شوکه شدم بعد از خوندنش که چطوووووورییییی این همه دختر بچه این کتابو خوندن؟! واقعا کتابا دارن به کجا میرن؟ اصلا نیازی نبود که این چیزای چرت و پرت توی این کتاب نوشته بشن.
البته که این چیزا لازمه‌ی یک کتابی هستن که بخواد توی تیکتاک و فضای مجازی ترند و مشهور بشه و مشخصه که نویسنده هدفی جز شهرت نداشته برای نوشتن این کتاب.
کتاب کاملا بدون سانسور بود و خب از اونجایی که قبلا مجموعه‌ی بازی های میراث رو از این نشر با اون ترجمه‌ی چرت و پرت و پر سانسور خونده بودم واقعا تعجب کردم و متوجه شدم چرا همه از اطلسی خرامانی اینقدر تعریف میکنن.

این کتاب عشق رو به جای این که چیز مقدسی جلوه بده تنها وسیله‌ای برای براورده ساختن غرایز انسانی نشون داده بود ولی حقیقتا منو به این فکر وا داشت که قطعا میتونم از یک موجود شکننده و ضعیف مثل ویولت به ویولنس تبدیل بشم و به خاطر همین بهش ۲ ستاره دادم، در حقیقت این وجهه‌ی قهرمان سازی کتاب برام فوق العاده و دوست داشتنی بود ولی واقعا اون بخش مستهجن کتاب منو مجبور این کرد که خیلی ازش نمره کم کنم.
فداکاری های شخصیت اصلی مرد، اون حجم از قدرتش، احساساتش و البته انسانیت و شخصیتش واقعا خفن و جذاب بود.(نام نمیبرم کیه که اسپویل نشه 😂 ولی مشخصه کیه از همون لحظه اول دیدار ویولت با اون ادم)

اونقدر که توی کتاب تاکیید بود که اره اینجا هر لحظه ممکنه بمیری و سایه‌ی مرگ مقر سوار هارو در بر گرفته و همه از مرگ میترسن حسش به من انتقال داده نشد با این که روزی کلی ادم میمردن و به نظرم بیشتر جا داشت که روی این کار کنه.

امان از اخر کتاب، واقعا دوست داشتنی بود و من با این که مرگ یکی رو میدونستم و اتفاقی برام اسپویل شده بود ولی واقعا لحظه‌ی مرگش گریه کردم و شوکه شدم.

به طور کلی اگه بالای ۱۷ سال هستید و مشکلی با این بخش مستهجنش ندارید پیشنهادش میکنم 🤌🏻😂.
      

10

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.