قلم داستان نیاز به یه مکان آروم و خنک داره
داستان باحالیه دلیل این همه نقد رو نمی‌فهمم 
اگر مشتاقی بدونی اون دو درصد مردمی که در سال ۵۸ رأی آری ندادن کین و چرا کتاب رو بخون 
ما که لذت بردیم!
      

        باید در طراحی جلد بیشتر فکر کنید چون تصور خواننده در طول کتاب درباره سینا میشه این قیافه
      

        مرا یاد کلاس هفتم خودم می اندازد.
و برگ بود كه مي باريد
و بادْ خسته_وزان مي رفت...

      

        بوی تو را می‌دهد چمدانِ کوچکم در ایستگاهِ آخر؛
      

        باور کنید تنها خواهید ماند
فقط با خاطرات..
      

        چقدر دلم شعر و شاعری میخواهد در کنار این همه سنگینی درس و ماشاالله به نویسنده هرچند پایان چیز مورد پسندی نبود ولی از مسیر لذت بردیم
      

        باور کنید تنها خواهید ماند
فقط با خاطرات..
      

        این‌جا به هر که دل‌بدهی، دور می‌شود؛
یوسف همیشه فکرِ زلیخای دیگری‌ست...
_امید صباغ‌نو
      

        گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ!
      

        کاش دور و بر ما این همه دل‌بند نبود
و دلم پیش کسی غیر خداوند نبود!
کاش میشد مانند این پرندگان ماهم رها شویم
      

        کتاب فقط ایرانی بابد باشه 
      

        عااااه چه جلد باحالیی!
لیلی یک مفهوم مستقلی است که فقط کسانی میتوانند آن را بفهمند که به درجات جنون نائل شده باشند.

      

        پنجره مقصر میشود برای اینکه یاری داشته باشد 
پنجره که بی واسطه صدا نمی‌دهد 
      

        باور کنید تنها خواهید ماند
فقط با خاطرات..
جلد کار بد نیست
دروازه مردگان ...مردگان! از کدامشان حرف میزنی زیر خاک ها یا آنها که روی زمین حرکت میکنن با آنکه مرده اند 
      

        بعضی حرف های راست را نباید زد!
کاش دور و بر ما این همه دل‌بند نبود
و دلم پیش کسی غیر خداوند نبود!