سیمرغ پدربزرگ من بود

سیمرغ پدربزرگ من بود

سیمرغ پدربزرگ من بود

فاطمه سرمشقی و 2 نفر دیگر
4.2
10 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

19

خواهم خواند

2

در این داستان دختری کوچک یک مرغ عشق آبی دارد و دخترخاله و دوست صمیمی اش «سارک» نیز یک مرغ عشق سبز دارد. پدربزرگ یک روز همه پرنده هایش را آزاد کرده است و باور این موضوع برای بچه ها که می دانند پدربزرگ عاشق پرندهاست، سخت است. یک روز سارک متوجه می شود که مرغ عشق او و دخترخاله اش مرده است. او به کمک دخترخاله اش دو چاله در باغچه حفر می کنند اما به محض گذاشتن مرغ عشق ها در گودال آن ها بال زده و پرواز می کنند و... .

لیست‌های مرتبط به سیمرغ پدربزرگ من بود

یادداشت‌های مرتبط به سیمرغ پدربزرگ من بود