قصه ی سعید و مریم
در حال خواندن
0
خواندهام
3
خواهم خواند
3
توضیحات
قصه ی سعید و مریم رمانی است از آرش سالاری جوان که موقعیت و جبر بودن در یک مکان خاص را به عاملی تبدیل می کند که طی آن شخصیت هایش را به هم نزدیک کند. رمان روایتی است از داستان دو جوان. سعید پسری است که به قم آمده و در خانه ی مادربزرگش ساکن شده و مخفیانه در حوزه علمیه درس می خواند. مادربزرگ مدیر یک مهدکودک است و به خاطر پاره ای نگاه های سیاسی اش، در شغلش با مشکلاتی روبه رو شده...از سویی دیگر مریم را می بینیم. دختری که به دلایلی پنهانی تهران، دانشگاه و خانواده اش را رها کرده و برای گذراندن آخرین سال رشته ی حقوق به قم آمده و برای تثبیت روحی اش در مهد کودکی به عنوان مربی استخدام شده است. او از چیزی می گریزد؛ سیاست؟ دانشگاه؟ خانواده؟ این گره ها به تدریج در رمان گشوده می شوند و انگار سرنوشت این دو به هم پیچیده می شود...آرش سالاری از فضای شهر قم به عنوان یک مکان روایی استفاده ای بسیار بدیع کرده و خواسته تا در دل این شهر قصه ای عاشقانه بنویسد و امروزی. رمان از فصل های کوتاه تشکیل شده است و سیر آدم ها و ماجراها به اندازه ای که بتوان گفت با رمانی روبه روییم که مدان برای مخاطبش ماجرایی تازه در آستین دارد. یک عاشقانه سیاسی... .