ام...شاید بهتر باشه بگم بین کتابایی که از هالی جکسون خوندم این بهترینش بود.
شاید توی چپترای اول سردرگم،گیج و خسته بشید ولی بهتون اطمینان میدم وقتی صفحه آخر رو میخونید و کتاب رو‌میبندید به خودتون آفرین میگید که برای این کتاب وقت گذاشتید.
هالی جکسون دنیای یه کاروان نه و نیم متری رو طوری گسترش داده که به ما حس این رو‌میده که توی یه دنیای کامل قرار داریم و این دقیقا هنر نویسندگی رو به رخ ما میکشه.
شما کاملا میتونید با شخصیت تا ارتباط بگیرید و باهاشون زندگی‌کنید‌.هالی جکسون صد در صد اثری با ارزش خلق کرده پس کاری که پیشنهاد میکنم انجام بدید اینه که این کتاب رو تهیه کنید.بخونیدش،و با رازهای این شش نفر همراه بشید تا یکی از بهترین ماجراجویی های عمرتون رو انجام بدید.

از اینجا به بعد اسپویل داره=)

شخصیت الیور یکی از اعصاب خورد کن ترین شخصیت هایی بود که دیدم.به خوبی با ذهن و روان خواننده بازی میکرد.
اولش یه برادر خفن بود ولی بعد...دلم میخواد موهامو از دستش بکنم=)))
درمورد آرتور...وقتی قضیه گوتی بودنش رو فهمیدم ازش عصبی بودم ولی با کارایی که بعدش انجام داد آب ریخت روی اون آتیش عصبانیتم راستش.به علاوه اینکه دوست نداشت مثل خانوادش باشه باعث میشد بیشتر دوستش داشته باشم.
مدی و رینا شخصیت های جالبی داشتن ولی از خیانت رینا و ترسو بودن مدی در برابر برادرش اصلا خوشم نیومد☝🏻
سایمون یجورایی بخش طنز ماجرا بود ولی وقتی ادم جدی ای میشد واقعا به داستان کمک میکرد و دوستش داشتم.
و اما رد...دختر قوی و مستقلی که اجازه نمیداد کسی رنج هاشو ببینه.دختری که دائما میگفت حالش خوبه در صورتی که خوب نبود.دختری که عاقل و بالغ (البته گاهی ترسو) بود.درسته یجاهایی برای اطاعتش از الیور ازش ناراحت میشدم ولی وقتی جلوی الیور وایساد فهمیدم که این دختر همون دختریه که هممون بهش افتخار میکنیم.
کاترین لاوی...کاش انقدر منفی نبودی.اولش برام یه مامان دوست صمیمی خیلی مهربون و فرشته بود ولی اخر کتاب..‌وای من‌.
در آخر...با همه کاراکترا زندگی کردم چون فوق العاده قوی بودن.
توی اون کاروان ۹‌.۵ متری زندگی کردم چون هالی جکسون اون رو به یه دنیا تبدیل کرده بود و باعث شد این کتاب به قفسه‌ی مورد علاقه هام اضافه بشه:>
با تشکر از هالی جکسون*

      

        لنکالی با این کتاب احساس رو یاد میده
احساساتی که شاید سرکوبشون کردیم و‌بهشون بی توجهی کردیم
بهمون یاد آوری میکنه اونقدری احساسات داریم که برای پنج نفر که حتی واقعی نیستن از اشکهای چشمانمون مایه بذاریم
این کتاب کتابیه که باهاش زندگی‌ میکنید، میمیرید و‌دوباره زنده میشید
سم، هیکاری، نئو، کُر، سونی و اریک شخصیت هایی هستن که تا ابد توی قلب من باقی خواهند موند))
      

        من این کتاب رو همون هفته های اولی که منتشر شده بود خوندم و مطمئن شدم تبلیغاتی که درموردش شده کاملا دروغ بوده و نشر مجازی چیزی جز تبلیغ برای ارائه‌ی این کتاب نداشته.
فانتزی بشدت کلیشه ای و‌تکراری ای داره و دائما درحال توضیح واضحاته،طاهره مافی رسما خواننده رو به سخره گرفته و بهتون پشنهاد میدم اصلا گول تبلیغات جهانی این کتاب رو نخورید و اگر نخوندید پولتون رو برای همچین کتاب ندید
      

        شما قراره اخرین معمای عمارت هاثورن رو حل کنید.
و خب حدس بزنید قراره چی بشه؟بانو بارنز برای بار سوم بهمون نشون میده که توی معما سازی هیچ رقیبی نداره و هیچ دستی بالای این دست نمیاد.
چیزهایی پیش میاد که فکرشم نمیکنید؛ البته که در نهایت پایانی که برای برادران هاثورن، ایوری و باقی شهصیت ها در نظر گرفته شده، عالی و بی کم و کاست بودن.
بینهایت منتظر ترجمه جلد بعدی هستم، مطمئنم بانو بارنز بازم قراره سورپرایزمون کنه؛)
      

        جلد مورد علاقه‌ی من از این مجموعه همین جلده.
این کتاب حتی یک فصل عادی هم نداره،از کلمه اول شمارو پرت میکنه وسط دنیای معمایی بانو بارنز و حتی به اندازه یک صفحه هم بهتون وقت استراحت ذهن رو نمیده؛ کاری میکنه حتی یک لحظه هم نتونید کتاب رو زمین بزارید و تشنه تر و حریص تر بشید برای کشق معماهای خانواده هاثورن.
مثل همیشه شخصیت‌سازی ها عالی انجام شده و تناقض های خانوادگی و در مقابل اونها، احساسات برادری به خوبی به تصویر کشیده شدن.
اگه دنبال این هستید که منطق و مغزتون رو به چالش بکشید، به نظرم بانو بارنز این کتاب رو برای شما نوشته؛)

      

        بازیهای میراث با مغز و منطق شما کار داره
ولی با این حال،تضمینی نمیدم که بتونیددحتی یک درصد از معماهای این کتاب رو قبل از نویسنده حل کنید.
به نظر من بهترین مجموعه معمایی که میتونید به کسی پیشنهاد بدیدهمین مجموعه هست. شخصیت پردازی ها بشدت صوی و معماها بشدت درگیر کننده هستن.
خانوم بارنز توی این مجموعه بارها و‌بارها توانایی معماسازی خودش رو به رخ خواننده کشیده و به نظرم شایسته قدردانی های بسیاری هست.
با خوندن این کتاب میتونید ذهن،منطق و هوش خودتون رو‌به چالش بکشید
      

        سنگدل از اون داستان های لیلی و مجنونه که اخرش یه سنگینی خاصی روی دلتون میزاره. که نمیدونید باید چیکار کنید و از غم سردرگم میشید.
شخصیت پردازی ها بشدت قویه. برای کسایی که فانتزی نخوندن تاحالا سنگینه. بهتره قبلش فانتزی های سبک تر بخونید چون بشدت با جزئیاته.
مریسا مایر تونسته داستان رو طوری پیش ببره که مشتاق پایان باشی ولی از حق نگذریم بخش هایی هم بودن که کمی خسته‌م کردن. ترجمه نشر هوپا هم شدت عالی و بی نقصه و هیچ اشکالی بهش وارد نیست.
در کل امتیازم به این کتاب کامله. چون اشکالاتش اونقدری نبود که بخوام امتیازی کم کنم. شخصیت هاش وسط قلبم حک شدن و تا ابد یکی از مورد علاقه هام میمونه:)
      

        بهتره بگیم هالی بلک یه دنیای فانتزی محشر خلق کرده.
داستان با جنبش جالبی شروع میشه و با همون جنبش هم ادامه داره.
هشداری که باید بهتون بدم  اینه که بخاطر رومنس سراغ این کتاب نرید چون موضوع اصلیش رمنس نیست،موضوع دومش رومنسه و دقیقا هم به اندازه و کافیه. نه زیادی، نه کم.
شخصیت پردازی ها قوی و باعث میشه داستان جذاب تر بشه
ترجنه نشر باژ هم بشدت قوی و عالیه و اشکالی نداره.
در کل سه گانه پادشاه پریان یکی از فانتزی های خوبیه که میتونید بخونید
      

        +ازت متنفرم،ازت متنفرم،ازت متنفرم
محکم تر مرا میبوسد
      

        الهه‌ی کینه‌ جویی محبوب من،خیلی خوشحالم که برگشتی...