«انسانها حتی وقتی چشمانشان بیناست، کورند.»
کتابهایی هستند که با خواندنشان احساس زندگی میکنی، اما«کوری» دقیقاً در نقطهٔ مقابل قرار دارد. این رمان مانند تیغی است که با هر صفحه، زخمی عمیقتر بر جان خواننده میگذارد. تصویری هولناک از ذات انسان ترسیم میکند؛ تصویری که نه تنها تیره و تار، بلکه به طرز وحشتآوری واقعگرایانه است.
کوری، نه فقط یک بیماری فیزیکی، بلکه نمادی از فروپاشی اخلاقی است.
عدم نامگذاری شخصیتها:بنظرم جالب بود به 2 دلیل.اول همهچیز کلیتر میشود؛ این میتواند هرکسی باشد، حتی من یا شما. و دوم به دلیل تعداد بالای شخصیت ها در بخش های ابتدایی شناسایی هر فرد راحت تر صورت میگیرد.
کوری کتابی است که باید خواند، اما فقط یک بار!
«کوری» کتابی نیست که برای لذت بردن بخوانی، بلکه کتابی است که تو را میخواند، وجدانت را زیر سؤال میبرد و تو را با پرسشهای بیپاسخ رها میکند. شاید بتوان گفت خطرناکترین موجود روی زمین واقعاً انسان است!؟