یادداشت 𝐏𝐞𝐫𝐜𝐢𝐯𝐚𝐥

        «برای همه چیزهایی که در زندگی از دست داده بودم، شادی‌های پوچی که محرومش کرده بودم، تنها آرزویی که داشتم جمعیتی خشمگین در روز اعدامم باشند و با فریادهای نفرت‌آمیز به استقبالم بیایند.»

به نظر من کل کتاب رو میشه توی جمله:«خواهی نشوی همرنگ؛رسوای جماعت شو»خلاصه کرد.درسته از قدیم الایام این ضرب المثل این شکلی نبوده ولی به نظرم تو این حالت هم موقعیت های زیادی رو توجیه می‌کنه.

امام علی (ع) فرموده اند:مردم دشمن چیزی هستند که نمی‌شناسند
این جملهٔ به‌خوبی تنفر جامعه از مورسو را توضیح می‌دهد. آنها بی‌تفاوتیِ او را نمی‌فهمند، پس آن را تهدیدِ اخلاقی تفسیر می‌کنند. کامو در این رمان، جامعه‌ای را به تصویر می‌کشد که حقیقتِ فردی را برنمی‌تابد و آن را با برچسب‌های «بی‌اخلاقی» یا «جنون» سرکوب می‌کند.

سوالی که پیش میاد اینه که اگه مورسو مثل اکثر مجرم ها نقش گناهکار توبه کار را بازی میکرد آیا باز هم به این شکل محکوم میشد؟احتمالا دست کم محکومیتش به اعدام تبدیل به حبس میشد.

بیگانه نه‌تنها روایتِ یک قتل، بلکه نقدِ جامعه‌ای است که صداقت را برنمی‌تابد. مورسو قربانیِ سیستم‌هایی می‌شود که همرنگیِ دروغین را به حقیقتِ رادیکال ترجیح می‌دهند.
      
94

13

(0/1000)

نظرات

Arash

Arash

دیروز

چه تحلیل خوبی🌱
1

0

لطف داری✨🌹 

0