Twin Crowns (Twin Crowns, #1)

Twin Crowns (Twin Crowns, #1)

Twin Crowns (Twin Crowns, #1)

کاترین وبر و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

2

Wren Greenrock has always known that one day she would steal her sister's place in the palace. Trained from birth to return to the place of her parents' murder and usurp the only survivor, she will do anything to rise to power and protect the community of witches she loves. Or she would, if only a certain palace guard wasn't quite so distractingly attractive, and if her reckless magic didn't have a habit of causing trouble...Princess Rose Valhart knows that with power comes responsibility. Marriage into a brutal kingdom awaits, and she will not let a small matter like waking up in the middle of the desert in the company of an extremely impertinent (and handsome) kidnapper get in the way of her royal duty. But life outside the palace walls is wilder and more beautiful than she ever imagined, and the witches she has long feared might turn out to be the family she never knew she was missing.Two sisters separated at birth and raised into entirely different worlds are about to get to know each other's lives a whole lot better. But as coronation day looms closer and they each strive to claim their birthright, the sinister Kingsbreath, Willem Rathborne, becomes increasingly determined that neither will succeed. Who will ultimately rise to power and wear the crown?

یادداشت‌های مرتبط به Twin Crowns (Twin Crowns, #1)

مینااا

1403/5/29

          رِن همیشه می‌دونسته روزی می‌رسه که باید جایگاه خواهرش در قصر رو بدزده. اون از بچگی با این هدف بزرگ شده روزی به قصر، جایی که پدر و مادرش در اون به قتل رسیدن برگرده و با به دست گرفتن تاج و تخت از جادوگر‌ها محافظت کنه و اون‌ها رو دوباره به قدرت برسونه.
رز می‌دونه که قدرت به همراه خودش مسئولیت‌هایی میاره... رز در انتظار روز تاج‌گذاری و ازدواج از قبل برنامه ریزی شده‌ای هست که ویلیام راثبورن، دست راست پادشاه براش تدارک دیده.  ویلیامی که رز تمام عمرش اون رو به عنوان تنها فرد خانواده‌ش می‌شناخته...
فقط یک مشکل هست اونم این که یک روز رز به جای بیدار شدن توی اتاقش، وسط صحرا روی یه اسب از خواب پا می‌شه و تنها کسی که می‌بینه پسری هست که اونو دزدیده. رز قراره در این سفر با ماجراهای زیادی مواجه بشه و رازهای زیادی رو کشف کنه...
این دو خواهر که تمام عمر جدا از هم و به شکل‌های کاملا  متفاوتی بزرگ شدن قراره بیشتر با زندگی همدیگه آشنا بشن. روز تاج‌گذاری نزدیکه اما مشکلات زیادی هم سر راه هست... آیا این دو خواهر بعد از ۱۸ سال دوری و با شخصیت‌های متفاوت می‌تونند باهم دیگه به این مشکلات غلبه کنند؟

یک داستان فوق‌العاده فانتزی و جذاب. 
یعنی فانتزی بودن به معنای واقعی کلمه از این کتاب چکه می‌کنه. فضا و وایب داستان رو واقعا دوست داشتم. همچنین تاریخچه‌ای که این داستان داشت برام واقعا جالب بود.
نکت‌ی جذاب بعدی برای من اینه که ما دو خط داستانی داریم که می‌شه گفت کاملا از هم متفاوت هستند. رن که وارد قصر شده و تلاش می‌کنه تا به هدفش برسه و رز که داره از صحرا عبور می‌کنه و قراره از جادوگرهایی‌ که تمام عمرش از اونا می‌ترسیده بیشتر آشنا بشه.
چیز دیگه‌ای که توجه من رو جلب کرده شخصیت‌های داستان هستند.  به نظرم نویسنده‌ها خیلی خوب شخصیت‌های  کتاب رو به ما نشون دادن.

خوندن این کتاب خیلییییی چسبید.
به معنای واقعی ‌کلمه فانتزی بود.
داستان قشنگ با ریتم خوب و شخصیت‌های دوست‌داشتنی.
می‌شه یه سری ایراداتی بهش گرفت ولی در کل حس خوبی به من داد.
        

11