ابله

ابله

ابله

الیف باتومن و 2 نفر دیگر
3.1
7 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

7

ناشر
برج
شابک
9786229647776
تعداد صفحات
432
تاریخ انتشار
1399/9/23

لیست‌های مرتبط به ابله

یادداشت‌ها

          بی‌سروته محض. شصت صفحه بیش‌تر دوام نیاوردم. سرچی کردم دیدم مخاطبان انگلیسی‌زبان هم انگار چندان دل خوشی ازش ندارند. همین‌طور نشسته پای لپ‌تاپ و هر چه را به ذهنش رسیده ریخته روی صفحه‌ی سفید.
پشت جلد به نقل از منتقدی آورده‌اند: «بعد از دون‌کیشوت، هیچ جست‌وجویی برای عشق نبوده که تا این حد خنده‌دار و به طرز نیش‌داری دست‌وپاچلفتی باشد. بهترین رمانی که در این چند سال خوانده‌ام.»
بعد از «دون کیشوت»؟ 
دارند با ما شوخی می‌کنند؟
کتاب نامزد نهایی پولتزر هم هست. باز هم باید سؤال بالا را تکرار کرد.
در همین مملکت خودمان هم به چاپ سوم رسیده. همین جمله‌ها و جایز‌ه‌ها حتماً امثال من را گمراه کرده که پول پای چنین ترهاتی داده‌ایم.
چند نوشته‌ی دیگر هم از باتومان در نیویورکر خواندم. واقعاً متعجم که چنین کسی چطور ممکن است نویسنده‌ای اسمی شود و کتابش به ما هم در این سوی عالم برسد.
در مورد این کتاب شاید ممیزی هم در بی‌سروته کردنش مؤثر بوده باشد.
        

17

ثنا

1403/8/11

          از آخرین شبی که تا صبح با کتابی بیدار موندی چقدر گذشته؟ من راهنمایی بودم، با چراغ قوه زیر لحاف خزیده بودم و غرق در داستان. وقتی به خودم اومدم که جین ایر خونه رو رها کرده بود و صدای پرنده‌های دم صبح می‌اومد. سرم رو از زیر لحاف بیرون کشیدم و صبح شده بود. صبح سرد و تاریک زمستون. خب این کتاب من رو برد به اون روزها. نه به خاطر داستان به خاطر جوری که به دستم چسبیده بود. داستان کتاب برام خیلی آشنا بود، من نه ترک تبارم، نه در امریکا زندگی کردم و نه دانشجوی هاروارد بودم. اما پا به پای «سلین» پیش می‌رفتم! «ابله» من رو برد به دوران نوجوانی، روزهای غرق شدن در دنیای کتاب، روزهایی که شخصیت‌ها رو می‌دیدم. با «جودی» دنیا رو از شر زباله نجات می‌دا‌دم و با «نیکولا» سعی می‌کردم «مگس سرکه» رو بپیچونم. خب، داستان در مورد دختری نونزده ساله، دانشجوی سال اول هاروارد به نام سلینه. اون یه جورایی مثل همه ما و البته مثل پرنس مشکین معروف (شخصیت رمان ابله داستایوفسکی) گم شده! راه زندگی رو پیدا نمی‌کنه. احساساتش آشفته شدن. احتمالا خوندن این کتاب برای بیشتر شما، مثل من، شبیه دوره کردن اتفاق‌های‌ زندگیتونه. گاهی حتی صورتتون سرخ می‌شه، به یه نقطه خیره می‌شید و چیزهای عجیبی یادتون میاد. اکه مدتیه دنبال میانبری به نوجوانی و ابتدای جوانی می‌زنید به نظرم سراغ این کتاب حتما برید.
        

3