معرفی کتاب Elantris اثر برندون سندرسون

Elantris

Elantris

4.6
7 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

8

خواهم خواند

25

ناشر
Tor Books
شابک
9780765350374
تعداد صفحات
638
تاریخ انتشار
1385/3/8

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        Elantris was the capital of Arelon: gigantic, beautiful, literally radiant, filled with benevolent beings who used their powerful magical abilities for the benefit of all. Yet each of these demigods was once an ordinary person until touched by the mysterious transforming power of the Shaod. Ten years ago, without warning, the magic failed. Elantrians became wizened, leper-like, powerless creatures, and Elantris itself dark, filthy, and crumbling.

Arelon's new capital, Kae, crouches in the shadow of Elantris. Princess Sarene of Teod arrives for a marriage of state with Crown Prince Raoden, hoping -- based on their correspondence -- to also find love. She finds instead that Raoden has died and she is considered his widow. Both Teod and Arelon are under threat as the last remaining holdouts against the imperial ambitions of the ruthless religious fanatics of Fjordell. So Sarene decides to use her new status to counter the machinations of Hrathen, a Fjordell high priest who has come to Kae to convert Arelon and claim it for his emperor and his god.

But neither Sarene nor Hrathen suspect the truth about Prince Raoden. Stricken by the same curse that ruined Elantris, Raoden was secretly exiled by his father to the dark city. His struggle to help the wretches trapped there begins a series of events that will bring hope to Arelon, and perhaps reveal the secret of Elantris itself.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به Elantris

نمایش همه

پست‌های مرتبط به Elantris

یادداشت‌ها

joiboy

joiboy

1403/9/26

خب یک کتاب
          خب یک کتاب دیگه از سندرسون.😄 واقعا لذت بردم از همه چیش واقعا خوب بود. دلمم خیلی برای سندرسون و کارایی که میکنه تنگ شده بود و واقعا نیاز داشتم. حلا بریم سراغ اصل مطلب. این کتاب چطوریاست؟
👇(بخش ایراداتشم یکم پایین تره بخونش حتما.)👇

🟢۱: دنیا به شدت جذاب و پیچیده ای داره. مذهب های مختلف، عقاید مختلف، نژاد های مختلف مثل کتاب های دیگش. مسئله مذهب و درگیری های مذهبی خیلی مطرح بود تو این کتاب و واقعا خوب و قوی درآورده بودش. و نتیجه گیری هم که با شخصیت هارتن میکنه سر این مذهب و خدا های مختلف واقعا عمیق بود و پسندیدمش. نشون میداد که به بهانه مذهب چه کار هایی که انسان نمیکنه. با اسم خدا کشور ها و ملت ها نابود میشدن و مردم ها قتل عام میشدن و میگفتن که این خواسته خداست در صورتی که همه چیز به نفع اون پادشاه و رهبر دینی اون مذهب بود. واقعا دنیا سازیش قوی بود و بیشترین تلاش و وقت روی همین دنیا سازیش گذاشته شده بود.

🟢۲: شخصیت پردازی خوبی هم داشت. مخصوصا شخصیت های اصلی. به شخصیت های فرعی هم خوب میپرداخت. عالی نبود ولی بدم نبود، خوب بود. هرکدوم اخلاق و شخصیت های خاص خودشون رو داشتن و واقعا خوشت میومد. ارتباط شخصیت ها با هم واقعا جذاب بود و خیلی دوست داشتی خیلی از شخصیت ها مقابل هم قرار بگیرن و با هم بحث کنن که ببینی چی میشه. البته شخصیت پردازیش یه ایراد هایی داشت که پایین تو بخش ایراد میگم.😌
ولی در کل که واقعا عاشق شخصیت رائودن و سارنم و شخصیت های جذابین. مخصوصا رائودن که خداسس...😁

🟢۳: رومنسش واقعا جذاب بود.🥹 وااااای سارن و رائودن خیلی به هم میومدن. البته بگم که رسما سندرسون میکشتتون تا این دو نفر به هم برسن. مثل تمام رومنس های دیگش خیلی تو دل برو و شیرین بود. مخصوصا اینکه شخصیت های خیلی خفنی هم با هم بودن. باز مثل کتاب های دیگش.😅

🟢۴: سیستم جادویی جذابی داشت مخصوصا به خاطر اینکه باید کشف میشد و اینکه دقیقا چه کار هایی می‌کنه. یعنی معما سیستم جادویی خیلی جذابش میکرد. یکی دیگه که شکل اجرا جادو هم جذاب بود ولی خود جادو واقعا نمیشه گفت مثل جادو های دیگش جذاب بود. واقعا راه داشت بهتر بشه ولی در کل جالب انگیز بود.😅

🟢۵: شروع خیلی قوی داشت و همون طور هم پایان خوبی داشت. بخش آخر داستان، که جاییه که سندرسون مانور میده هم مثل همیشه خفن بود. پلات تویست های مختلف. ربط دادن مسائلی که تا الان جلوی چشمت بود ولی نمی دیدی. رسیدن به اوج داستان و ربط همه چیز به هم...
 پلات قوی داشت. خط داستانی های جذابی داشت و میدونست به کدوم باید بیشتر بپردازه و به کدوم کمتر. زاویه دید های مختلف واقعا داستان رو جذاب میکرد و تعلیق خوبی بهش میداد. سفت و محکم نگهتون میداشت تا این معما ها و درگیری های شخصیت ها حل بشن. یعنی تا آخر کتاب خسته نمی شدید و اصلا حوصله سر بر نبود. هیجان به شدت بالایی داشت. خیلی جاها استرس خیلی زیادی می‌گیرید که چی میخواد بشه و شخصیت ها چیکار میکنن مخصوصا آخرای کتاب. خیلی جاها باید داد بزنید خیلی جاها باید کتاب رو پرت کنید یه ور دیگه و و و... اینطور چیزا که اگر سندرون خوندید میدونید چی میگم.🤣 ولی باز از اینا میتونست بهتر باشه که توضیحش رو این پایین نوشتم.

🟥🟥🟥🟥🟥🟥

خب ایراداتی که بهش وارده:
🔴۱: شخصیت پردازیش ضعیف بود نسبت به کتاب های دیگش. نسبت به نویسنده های دیگه خیلی بهتر بود من سندرسون رو با خودش مقایسه میکنم. وگرنه ضعیف ترین کار سندرسون از قوی ترین کار های بعضی نویسنده ها هم قوی تره. ضعفش اینجا بود که به یه مسئله می‌پرداخت ولی به اون یکی نه. مثلا سارن مسئله عشق داخل زندگیش خیلی کم بهش اشاره میشد در صورتی که یکی مهم ترین مسائل تو ذهن خود سارن بود. یا سارن برای رائودن که تازه وسط های کتاب رائودن به یادش افتاد که با سارن صحبت میکرد. یا مسئله اعتقاد هارتن به دین.
و یسری جاها به جای اینکه ما تو گفته های شخصیت یه اخلاق یا رفتار رو ببینیم یکی دیگه از خارج میومد میگفت اون اخلاق رو. مثل مسئله اعتقادی هارتن که یکی‌ از کشیش های شو کورات مطرحش میکنه. یعنی کامل نیست دیگه. مثل پیکارگسل و مه زاد شخصیت ها همه مسائل رو نمیتونن با هم پیش ببرن.

🔴۲: سیستم جادوییش حد و مرز خاصی نداشت به غیر از فاصله با الانتریس. توضیح اون طوری هم نداشت که دقیقا چطوریاست و اصلا مثل بقیه کتابایی که ازش خوندم چیز زیاد مطرحی نبود. مهم بودا مثل قضیه شائود ولی اونطوری نه.

🔴۳: آخر کتاب شوکه کننده و جذاب بود و در عین حال یسری از بخش هاش قابل پیش بینی. چیزی از خفنیش کم نمیکرد ولی خب میتونست بهتر باشه.

🟠۴: این نظر کاملا شخصیه و ایراد نیست ولی اقا سندرسون بیشتر به کاپل هات بپرداز. ما میخوایم اونارو کنار هم ببینیم بیشتر. انقدر اذیت نکن عه. عهههههه😐

⭐⭐⭐⭐⭐⭐

حالا چون اولین کتابیه که از سندرسون چاپ شده و خودشم قبول داره که نسبت به بقیه ضعیف تره این مشکلات مهم نیستن چون درکل جذاب و قوی بود و لذت بردم. شما هم بخونید و لذتشو ببرید چون برای استورم لایت مهمه و اونجا بهتر مسائل رو شاید بفهمید.😁
امیدوارم این ریویو کمکتون کرده باشه و خوشتون اومده باشه.🔥

🟩🟨حالا اگر خودتم الانتریس رو خوندی نظرت دربارش چی بود؟ با من موافق بودی؟🟨🟩
        

28

          هر طور فکر می‌کنم نباید خوندنش دو سال طول می‌کشید، ولی کشید! بخشیش به خاطر تنبلی خودم بود و بخشی هم به خاطر اینکه نسخه مجازی می‌خوندم و همیشه جلوی چشمم نبود و گاهی اصلا فراموش می‌کردم در حال خوندنش هستم!
اما از این حرف‌ها که بگذریم، خود کتاب واقعا عالی بود.
از یه داستان فانتزی انتظار میره علاوه بر اینکه قصه محکم، جذاب و بدیعی داشته باشه؛ جهان‌سازی اثر هم قوی باشه و شخصیت‌ها بدون اینکه از جای خودشون بیرون بزنن یا نتونن جای خودشون رو پر کنن، توی داستان جا بشن و همچنین خیلی مهمه که علاوه بر قهرمان[ها]، دشمن[ها] هم بسیار کاریزماتیک و هدفمند و قابل درک نوشته شده باشن. سیستم جادو هم که اصلا روح فانتزیه و بدون یه سیستم جادوی درست و حسابی، اثر فانتزی شکل نمی‌گیره. الانتریس تمام این‌ها رو داره، و خیلی خوب هم داره!
داستان از ابتدا با سه خط روایی جلو میره و ما جهان رو از زاویه دید سه شخصیت می‌بینیم که این کار از خیلی جهات به شکل‌گیری و انسجام داستان و همچنین رسوندن اطلاعات به مخاطب کمک می‌کنه.
شخصیت دشمن (هراتن) بسیار عالی نوشته شده و آرک شخصیتی خیلی خوبی رو در داستان طی می‌کنه؛ طوری که خودم اگه بخوام یه شخصیت مورد علاقه توی داستان انتخاب کنم همین رو انتخاب می‌کنم!
جهان سازی و سیستم جادو هم همونطور که اشاره کردم به نحو احسن انجام شده و مخصوصا شاهکار سندرسون این بوده که سیستم جادو و جهان سازیش در هم گره خورده هستن و همدیگه رو تکمیل می‌کنن؛ که این نکته توی خیلی از آثار فانتزی دم دستی مثل هری پاتر دیده نمیشه ولی اینجا سندرسون خیلی هوشمندانه این دو المان فانتزی رو به هم گره زده.
در نهایت هم با اینکه داستان الانتریس و پرونده‌ای که برای این کتاب باز شده بود بسته میشه (چون تک جلدی هستش) ولی جای پیشرفت داستان در جهات دیگه باز می‌مونه. اینطور که شنیدم مجموعه مه‌زاد نویسنده هرچند دنباله مستقیم الانتریس نیست ولی در همون جهان داستانی جریان داره و امیدوارم خوندن اون‌ها تجربه الانتریس رو تکمیل کنه.
        

4