یادداشت آرش محبوب زاده
1402/9/12
هر طور فکر میکنم نباید خوندنش دو سال طول میکشید، ولی کشید! بخشیش به خاطر تنبلی خودم بود و بخشی هم به خاطر اینکه نسخه مجازی میخوندم و همیشه جلوی چشمم نبود و گاهی اصلا فراموش میکردم در حال خوندنش هستم! اما از این حرفها که بگذریم، خود کتاب واقعا عالی بود. از یه داستان فانتزی انتظار میره علاوه بر اینکه قصه محکم، جذاب و بدیعی داشته باشه؛ جهانسازی اثر هم قوی باشه و شخصیتها بدون اینکه از جای خودشون بیرون بزنن یا نتونن جای خودشون رو پر کنن، توی داستان جا بشن و همچنین خیلی مهمه که علاوه بر قهرمان[ها]، دشمن[ها] هم بسیار کاریزماتیک و هدفمند و قابل درک نوشته شده باشن. سیستم جادو هم که اصلا روح فانتزیه و بدون یه سیستم جادوی درست و حسابی، اثر فانتزی شکل نمیگیره. الانتریس تمام اینها رو داره، و خیلی خوب هم داره! داستان از ابتدا با سه خط روایی جلو میره و ما جهان رو از زاویه دید سه شخصیت میبینیم که این کار از خیلی جهات به شکلگیری و انسجام داستان و همچنین رسوندن اطلاعات به مخاطب کمک میکنه. شخصیت دشمن (هراتن) بسیار عالی نوشته شده و آرک شخصیتی خیلی خوبی رو در داستان طی میکنه؛ طوری که خودم اگه بخوام یه شخصیت مورد علاقه توی داستان انتخاب کنم همین رو انتخاب میکنم! جهان سازی و سیستم جادو هم همونطور که اشاره کردم به نحو احسن انجام شده و مخصوصا شاهکار سندرسون این بوده که سیستم جادو و جهان سازیش در هم گره خورده هستن و همدیگه رو تکمیل میکنن؛ که این نکته توی خیلی از آثار فانتزی دم دستی مثل هری پاتر دیده نمیشه ولی اینجا سندرسون خیلی هوشمندانه این دو المان فانتزی رو به هم گره زده. در نهایت هم با اینکه داستان الانتریس و پروندهای که برای این کتاب باز شده بود بسته میشه (چون تک جلدی هستش) ولی جای پیشرفت داستان در جهات دیگه باز میمونه. اینطور که شنیدم مجموعه مهزاد نویسنده هرچند دنباله مستقیم الانتریس نیست ولی در همون جهان داستانی جریان داره و امیدوارم خوندن اونها تجربه الانتریس رو تکمیل کنه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.