معرفی کتاب The bell jar اثر Sylvia Plath The bell jar Sylvia Plath 4.1 18 نفر | 7 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 6 خواندهام 23 خواهم خواند 26 ناشر جنگل شابک 0000000133797 تعداد صفحات 240 تاریخ انتشار 1398/4/29 توضیحات کتاب The bell jar، نویسنده Sylvia Plath. بریدۀ کتابهای مرتبط به The bell jar اندیشه 1403/10/15 The bell jar Sylvia Plath 4.1 7 صفحۀ 240 i knew i should be grateful [...], only i couldn't feel a thing. if [they] had given me a ticket to europe, or a round-the-world cruise, it wouldn't have made one scrap of difference to me. because wherever i sat-on the desk of a ship or at a street cafe in paris or bangkok-i would be sitting under the same glass bell jar, stewing in my own sour air. 0 1 صاریآ 1403/6/25 The bell jar Sylvia Plath 4.1 7 صفحۀ 53 People were made of nothing so much as dust. 1 6 یادداشتها محبوبترین جدیدترین Sepehr Karimi 1403/11/20 تغییر لحن و مود کتاب از ابتدا تا انتهای اثر واقعا شوکهکنندهست. یادم نمیاد چیزی مثلش خونده باشم. 0 0 روژان صادقی 1403/3/19 From the first pages of the The Bell Jar and throughout the whole novel, you gather that this story is taking place in a male-oriented world, where there's no space for a woman to be respected and for her wishes and ambitions to be taken seriously. Naturally, the more intelligent, aspiring and determined women look for ways to escape this masculine "environment". And that's exactly what Esther Greenwood (or should I say Sylvia Plath) did. Esther looks at the life of empowering women in her circle, especially those that are writers and figures that writing is her way out (even though she wants and can be so many other things at the same time.) of this life, this everyday suburban life where she's the subject of gossips just because she's not married and she doesn't want to have children. But when that opportunity is denied from her she has a serious mental breakdown. I deeply related to her from the first pages of the first chapter, but when I saw how her dreams and ambitions shattered in front of her eyes and she went to a path of self destructive behaviours and came to the conclusion that there's no other way out of this life other than killing herself, I felt her with all my heart. Because I also am in an environment where it's just as suffocating as a bell jar. And all my efforts and energies in my 20s are spent on becoming something that gets me out of here and every once in a while I imagine what would happen if it didn't work out and every time without an exception I get an anxiety attack. So yes, maybe The Bell Jar wasn't my new all time favourite book given that the last third of the book got dragged out a bit, but Esther Greenwood is definitely my new favourite and relatable character in literature. 0 0 اندیشه 1403/10/15 این کتاب بر دیواره ی درونی همه ی اعضای بدنم حک شده. 1 5 غزل 1404/1/9 تنها رمانی از سیلیوا پلث که یک ماه پس از انتشار، به زندگی خودش پایان داد. "حباب شیشهای" فروپاشی دختری بااستعداد و موفق به اسم استر گیرنوود رو روایت میکنه. اما در حال غرق شدن. نویسنده با مهارت تمام، خواننده را چنان عمیق در بحران استر غرق میکند که جنون او کاملاً واقعی و حتی منطقی به نظر میرسه. خواندن این کتاب شبیه قدم گذاشتن در دریایی از خاکستری خفهکننده است. شما تقریباً بهطور کامل در ذهن استر غرق میشین و ناامیدی او را با تمام وجود احساس میکنید. این احساس زمانی عمیقتر میشود که متوجه میشوید نویسنده این رمان را با الهام از زندگی خودش نوشته است! نثر این کتاب، پیش از هر چیز، زیبا و تأثیرگذار است. سبک و لحن خاصی دارد که توصیف آن دشوار اما بدون شک ماندگار است. روایت داستان به سبک جریان سیال ذهن است، خط زمانی غیرخطی پیش میرود و گاهی تشخیص دقیق اتفاقات دشوار میشود. در برخی موارد، داستان ناگهان بین زمانهای مختلف جابهجا میشود و خواننده باید خودش این تغییرات را درک کند. بهطور کلی، این سبک روایت باعث میشود که خواننده کاملاً در سردرگمی و ناامیدی ذهنی استر غرق بشه! 0 2 احلی احسنیان 1404/4/29 Right book at the right time. روزی که شروع کردم به خوندن the bell jar اصلا تصور نمیکردم چنین تاثیر عمیقی روی من بذاره. زن بودن و بیست ساله بودن روی عمقی که از کتاب درک کردم تاثیر زیادی داشت و شرایط و احساساتی رو که تجربه میکنم برام واضح و مشخص کرد. غیر از بعد شخصی و حس عمیقی که من نسبت به داستان دارم، به نظرم استر بینهایت خوب شخصیتپردازی شده و میزان تاثیری که سیلویا پلات از خودش گرفته در خلق استر هم نبوغانگیزه هم ناراحت کننده. ردپای زندگی شخصی سیلویا همهجای این کتاب دیده میشه، انگار داشته داد میزده شباهت شخصیتی که خلق کرده رو به خودش. فضاسازیها بینظیره، به قدری ویژواله که تصاویر توی ذهن من حک شدن و نمیتونم بهشون فکر نکنم. و در نهایت، As Esther once said : “I took a deep breath and listened to the old brag of my heart. I am, I am, I am.” 0 0 Emma 1404/4/30 مثل همیشه و مثل اکثر نوشتههای سیلویا، همهچیز به بهترین شکل توصیف شده و این قدرت نویسنده رو نشون میده. شخصیت اصلی مثل کسی هست که زیر یه ظرف شیشهای گیر کرده. همهچی رو میبینه ولی انگار از دنیا جداست، نمیتونه نفس راحت بکشه یا با کسی ارتباط واقعی بگیره. این تصویر نشون میده که بعضی وقت ها حال بد و فشار روانی میتونه آدم رو از زندگی دور کنه، حتی اگه ظاهراً همهچی عادی باشه. خوندن این کتاب با دونستن اینکه سیلویا چند هفته بعد از اینکه کتاب چاپ شد به زندگیش پایان داد، یه حس کاملا متفاوتی داره. و سیلویا ما فهمیدیم. ما همهچیز رو فهمیدیم... 0 0 Fantazia 1404/5/4 این کتاب رو حقیقتاً به پایان نرسوندم. به دو سومش که رسیدم احساس میکردم داره روحم رو غبارآلود میکنه و سایهی تاریک و شومی رو بر وجودم میاندازه. چون ناامیدی رو بدترینِ بیماریها میدونم به خوندنش ادامه ندادم تا از مبتلایان به سرایتش نباشم. 0 1