یادداشت غزل
1404/1/9
تنها رمانی از سیلیوا پلث که یک ماه پس از انتشار، به زندگی خودش پایان داد. "حباب شیشهای" فروپاشی دختری بااستعداد و موفق به اسم استر گیرنوود رو روایت میکنه. اما در حال غرق شدن. نویسنده با مهارت تمام، خواننده را چنان عمیق در بحران استر غرق میکند که جنون او کاملاً واقعی و حتی منطقی به نظر میرسه. خواندن این کتاب شبیه قدم گذاشتن در دریایی از خاکستری خفهکننده است. شما تقریباً بهطور کامل در ذهن استر غرق میشین و ناامیدی او را با تمام وجود احساس میکنید. این احساس زمانی عمیقتر میشود که متوجه میشوید نویسنده این رمان را با الهام از زندگی خودش نوشته است! نثر این کتاب، پیش از هر چیز، زیبا و تأثیرگذار است. سبک و لحن خاصی دارد که توصیف آن دشوار اما بدون شک ماندگار است. روایت داستان به سبک جریان سیال ذهن است، خط زمانی غیرخطی پیش میرود و گاهی تشخیص دقیق اتفاقات دشوار میشود. در برخی موارد، داستان ناگهان بین زمانهای مختلف جابهجا میشود و خواننده باید خودش این تغییرات را درک کند. بهطور کلی، این سبک روایت باعث میشود که خواننده کاملاً در سردرگمی و ناامیدی ذهنی استر غرق بشه!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.