Sepehr Karimi

تاریخ عضویت:

بهمن 1403

Sepehr Karimi

@daedeskai

10 دنبال شده

13 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
Sepehr Karimi

Sepehr Karimi

1403/11/20

        در اصل‌ باید نمره سه و نیم بدم به کتاب اما خب همچین امکانی نداره گودریدز. دلیل امتیاز رو فقط توقع خیلی خیلی زیادی میدونم که از کتاب داشتم.
اینکه سالها در مورد شاهکار بودن جنایت و مکافات شنیدم و خوندم و تصورات غیر واقعی برام به وجود اومد، کمی مانع لذت بردن کامل از کتاب شد. همیشه فکر میکردم جنایت و مکافات یه کتاب اگزیستانسیالیستیه که سرتاسرش پر شده از ذهنیات و بررسی روانشناسانه و موشکافانه شخصیت اصلی. درسته این موارد توی کتاب بودن اما متاسفانه تصور من به شکل دیگه‌ای بود.
مشکل دیگه که داشتم که شاید کمی سخت‌گیرانه باشه، شانسی بودن بسیاری از اتفاقات بود که کمی زیادی به چشم میومد. مهمترین لحظات کتاب صرفا با شانس و اتفاق شکل گرفتن. همینطور مشکلات ذهنی راسکولنیکوف کمی غیرمنطقی بود برای من. دلیل بسیاری از تصمیماتش رو نمیفهمیدم، حتی توی روان‌پریشیش.
در کل بگم که این نمره و نظر من، چیزی از ارزش این کتاب کم نمیکنه. طبیعتا من کی باشم که نظرم بخواد خدشه‌ای به کتاب بزنه! اما با جنایت و مکافات متوجه شدم توقع داشتن چقدر میتونه تجربه یه کتاب رو تحت تاثیر قرار بده. حتی کتاب بزرگی مثل این اثر.
      

0

Sepehr Karimi

Sepehr Karimi

1403/11/20

        پارسی‌ها اگه اشتباه نکنم قدیمی‌ترین تراژدی هست که ما بهش دسترسی داریم. برای همین شاید عیب‌هایی که میخوام بهش بگیم چندان منصفانه نباشه اما خب باز این مشکل‌ها رو باهاش داشتم.
نمایش مثل گزارش جنگ نوشته شده. کل روایت در ایران میگذره. جایی که آتوسا، همسر داریوش و مادر خشایارشا، و گروهی از بزرگان ایرانی خبر شکست ایرانی‌ها از یونانی‌ها رو میشنون. دیالوگ‌ها بیشتر صرف لیست کردن مناطق مختلف یونان و افراد شکست خورده میشه تا روایت نبرد. یه بخشی از داستان هم که روح داریوش ظاهر میشه اونجا هم باز شروع میکنه به لیست کردن پادشاهان ایرانی.
در نهایت هم که خود خشایار روی صحنه میاد کلا به آه و ناله و زاری میگذره و در نهایت هم با همون حالت صحنه رو ترک میگه و نمایش تموم میشه...
خلاصه اینکه روایت، شخصیت و یا دیالوگ جذابی توی نمایش نمیشه پیدا کرد. انتخاب اینکه داستان از دیدگاه ايرانيهای بازنده به تصویر کشیده بشه میتونست خیلی جذاب باشه اما خب اون هم تاثیر خاصی نداشت. فقط باعث شد یه عيب دیگه توی نمایش پیدا کنم که اونم اعتقاد داریوش و خشایار و آتوسا به خدایان یونانی بود و مدام اسم از زئوس و پوزویدون و بقیه خداها میاوردن.
      

0

Sepehr Karimi

Sepehr Karimi

1403/11/20

        تقریبا 5 سال پیش بود که با جیمز جویس آشنا شدم. اونموقع اسمش برام آشنا بود ولی دقیق نمیدونستم کیه و چیا نوشته. در طول این پنج سال جویس شد بزرگترین نویسنده دنیا برای من. با همه سختی ها و نافهمی ها، تمام رمان ها و داستانهاش رو خوندم و اگه بخوام به چیزی افتخار کنم، همینه.
حالا تصمیم گرفتم دوباره این چرخه رو تکرار کنم و سعی کنم همه کتابهاش رو برای دومین بار بخونم (و برای اولین بار سراغ نمایشش هم برم). پس با دوبلینی ها شروع کردم و نتیجه همون چیزی بود که توقع داشتم.
از تک تک داستان ها لذت بردم. پیچیدگیشون در عین سادگی واقعا جذاب بود. هرکدوم یک صحنه ی معمولی از زندگی مردم هستن اما معنی های پنهان و جزئیات هر داستان بی‌نظیره. حتی اسم هم داستان با چنان دقتی انتخاب شده که باید در مورد اونها هم فکر کرد.
بیش از هرچیزی اما پایان های داستان ها رو دوست داشتم. گاهی پایان های باز که واقعا تاثیر گذار هستن و دید خواننده رو به کل قصه تغییر میده. جویس با تنوعی که توی قصه‌های این مجموعه داده، از همون شروع حرفه نویسندگیش خودشو به عنوان هنرمندی بزرگ ثابت میکنه.
آقای جویس عزیز. نمیدونم چه موقعی. حتی قول هم نمیدم که به این زودی ها. اما حتما روزی دوباره یولیسیس و فینیگانز ویک رو میخونم. این بار بهتر و دقیقتر. اگه نویسنده ای شایسته ی این کار باشه، اون جیمز جویسه!
      

0

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.