معرفی کتاب سلحشوران پارله آن اثر سیدعلی خواسته

سلحشوران پارله آن

سلحشوران پارله آن

سیدعلی خواسته و 1 نفر دیگر
4.2
13 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

27

خواهم خواند

13

ناشر
افق
شابک
9789643699567
تعداد صفحات
472
تاریخ انتشار
1396/7/15

توضیحات

        
نگاه سریع دیگری به پشت سرم کردم و وقتی برگشتم ناگهان بدون هیچ هشدار و نشانه ای،درختی در مقابلم به زمین افتاد و از پشتش هیکلی سیاه با قامتی چهار برابر انسان پدیدار شد.
موجی از سرما زیر پوستم دوید و سرجایم خشک شدم نمی توانستم آنچه را که می دیدم باور کنم چطور توانسته بود این قدر بی صدا از من جلو بزند
سلحشوران پارله آن در سرزمینی شبیه ایران باستان با اهریمنانی به نبرد بر میخیزند که در قالب انسان گاه شعبده باز گاه جادوگر و بیشتر وقتها مخوف و ترسناکند.
سید علی خواسته متولد 1369 و مهندس صنایع است . او برای کتاب سریر هوشیار که پیش از این کتاب منتشر شده جوایزی از کتاب فصل جشنواره کتاب سال دانشجویی و جشنواره جوان دریافت کرده است.

      

لیست‌های مرتبط به سلحشوران پارله آن

یادداشت‌ها

          گریه، گریه، گریه. از غم؟ از خوشحالی؟ از ذوق؟ هر سه تا؟ وای وای، شما هم وقتی عاشق یک کتاب می شید، نمی دونید باید راجبش چی بگید؟ در کنار اون حتی می ترسم با هر جمله ای که می نویسم صد صفحه ازشو لو بدم(اسپویل کنم). این کتاب حتی از مجموعه قصه های همیشگی هم فوق‌العاده تره من حتی از اونا هم بیشتر دوسش دارمممم حتی از قرنطینه یا هر کتابی که عاشقش بودم و مطمئنم تا آخر عمرم جزو بهترین کتابهای عمرم میمونه.
وحدودای صفحه ۲۰۰ اینا بودم، ساعت دوازده شب خوابم نمی برد پاشدم برم ادامشو بخونم، وقتی تموم شد و از اتاق اومدم بیرون دیدم هوا روشن شده(ساعت چهار صبح بود)و من ظهر امتحان داشتم😑 جالب می دونید کجا بود؟ این که ما یه موشی اومده تو خونمون و همش هم میاد زیر تخت اتاق من خش خش می کنه، نصف شب داشت جلو من رژه میرفت تق تق می کرد(خداروشکر آدم ترسویی نیستم و از موشا نمی ترسم) ولی خب مسئله اینجاست که توی کتاب بیشتر چیزای ترسناک شبا میومدن بیرون و با توجه به ترس از تاریکی شخصیت اصلی متوجه میشید که اوضاع منی هم که از تاریکی می ترسم اصلا خوب نبود اونم با صدای سر و صدا های موش که اون لحظه مطمئن نبودم صدای موشست. 
و الان نمی دونم چطوری از کتاب عزیزم بگذرم و پسش بدم به کتابخونه شهرمون😭 
آقاااا یعنی چی که جلدش این جوریه، باید یه چیزی مثل جلد دونده هزار تو میذاشتن که یه انسانی مثل من اول از روی جلد قضاوتش نکنههه آخه جلدش اصلا ربطی به داستان نداره این چه وضعیه. 
ولی اون مرتیکه چطور دلش اومد اینجوری از اعتماد بقیه به خودش استفاده کنه مرتیکه لعنتی، بزارید که اسپویلی بکنم، همه چیز کار یکی از اعضای گروهه من از همون اول میدونستم که زیر سر این مرتیکه یه چیزی هست چون معمولا برادرهای فرمانروا ها اونم از نوع نترسش خیلی مریضن، عه گفتم کیه که، حالا هرچی، ولی واقعا مرگ فجیحی داشت.
ولی یکی از مشکلاتی که داشت آخرش بود، یهو بعد اینکه (اون) مُرد داستان رو به روند پیش از حد سریعی تموم کرد، خب کتاب که تا الان طولانی شده بود طولانی ترش هم می کردی دیگه، من یکی که مشکلی نداشتم، یه جوری هم با خوبی و خوشی توضیح داد اخرشو که انگار نه انگار اون دوتا مرده بودن.😭
همین الان داشتم نظرهای بقیه رو راجبش می خوندم، یعنی چی که توی بهخوان فقط ۲۶ نفر خوندنش؟ یعنی چی که یه نفر نوشته بود:«در کل قابل قبول بود» یعنی چی اصلاااا کتاب به این قشنگیییی. با اولین در آمدم میرم تعداد زیادی از کتاب هایی که دوستشون داشتم رو می خرم و بین آشناهایی که مطمئنم می خوننشون  پخش می کنم.
کتاب رو بخرید، بخونید، با تشکر (باز چیزی یادم اومد اضافه می کنم)
        

6

          

رمان فانتزی تمیز و قابل قبولی بود.
پدر فرتیاد، از نزدیکان و همراهان فرمانده‌ی بزرگ سرزمین پارله‌آن است. آن‌ها سالهاست در تلاشند تا اهریمن را شکست دهند و اجازه ندهند به مردم آسیب بزند. حالا فرتیاد و خواهرش هم ناخواسته وارد ماجراجویی آن‌ها شده‌اند. فرتانا، خواهر فرتیاد گروگان گرفته‌شده و فرتیاد با پدرش و دیگر دوستانش همراه می‌شود تا خواهرش از دست آماکو، نجات دهد.‌..

یکی از محوری‌ترین نکاتی که در داستان دیده می‌شد و بر آن تاکید شده، موضوع مواجهه با ترس است. البته گاهی صحبت‌ها، شبیه نصیحت و بسیار صریح بود، اما در مجموع قابل قبول بود؛ در حقیقت کشش ماجراجویانه‌ی داستان مخاطب را با خود همراه می‌کند.

نکته‌ی منفی‌ای که به چشم‌ می‌آید و گاه، آزاردهنده است، رسمی و معیار بودن مکالمات افراد با یکدیگر است. 
موضوع دیگری که می‌تواند جذابیت داستان را برای مخاطب کم کند این است که خلاقیت نویسنده بیش از این‌که در خلق دنیای فانتزی داستان باشد، در انتخاب اسامی و جایگزینی نام یگانه به جای خدا و ... خود را نشان داده است. 

این رمان را که حدود ۵۰۰ صفحه است، به نوجوان ۱۲+ کتابخوان و ۱۵+ و البته علاقه‌مند به فانتزی و ماجراجویی پیشنهاد می‌کنم.
        

14