واقعا از این فیلسوف ها که در حوزه مسائل زندگی مشترک یا مسائل مشترک زندگی تولید محتوا می‌کنند خوشم میاد
به چند دلیل

🔹اول. آنکه خیلی واقع بین هستند و دنبال این نیستند که حرفی بزنند تا مخاطب خوشش بیاید (یا انتظار شنیدنش را دارد)

🔹 دُیّم. آنکه هیچ مکتبی را یارای مقابله با خود نمی‌دانند. خیلی تمیز مخالف مشهور رفتار می‌کنند و اصلا برایشان مهم نیست که در عالم یک عده فمنیست یا رمانتیسیست وجود دارند.

🔹سیّم. آنکه جزئیاتی که همه در زندگی اشتراکی تجربه اش کرده‌اند ولی توجیهی در کتب مرسوم روان‌شناسی زناشویی و یا روان‌شناسی خانواده  پیدا نکرده‌اند می‌توانید در کتب فلسفه زناشوئی این عزیزان پیدایش کنید.

🔹چهارم. آنکه عمده محتواهایی که تولید می‌کنند توانایی این را دارد که در چشمت نگاه کنند و بگویند: این کتاب را چند بار بخوان، چون منِ نویسنده درباره فلسفه حرف نمی‌زنم.  من دارم در مورد تلخی‌های واقعی زندگیِ این-دنیایی تو حرف می‌زنم.
        

          فلسفه زندگی زناشویی یک اثر کوتاه و مهم از نویسنده بزرگ فرانسوی بالزاکه. 
اثر رو به معرفی مسعود فراستی در برنامه کتاب باز تهیه کردم و خوندم. اثر به خودی خود مهم و جالب توجه بود اما خیلی نتونستم ارتباط بگیرم با متن. نمیدونم به خاطر ترجمه بود یا شاید برای من زود بود خوندنش ولی نمیدونم چرا به دلم خیلی ننشست ، اما در کل همون چیزی که متوجه شدم باید بگم اثر مهم و قابل تامله و ممکنه خیلی های دیگه بخونن و کلی براشون مفید باشه.
کتاب راحت و کوتاهه و در یک نشست میشه خوندش.
        

          
اول فکر کردم بنویسم: این کتاب ضد زن است.
اما حقیقت این است که این سبک زندگی فرانسوی و روحیات فرانسوی است که این کتاب را نفرت انگیز می کند. چیزی از فلسفه در این کتاب نیست. فقط مدل زندگی احمقانه شان است.

بله این حقیقت قابل انکار نیست  که بعضی زن ها این طور رفتار می کنند، اما چه مدل زن هایی و در کجا؟ 
نویسنده این قدر تند رفته که گناه خیانت کار بودن مردها را هم به گردن زن ها انداخته!!
اصلاً نمی فهمم چرا باید یک نفر آدم وقتش را تلف کند و این کتاب را ترجمه کند. این ها واقعا مسائل ما است؟ 

چون یک نویسنده مشهور است که دلیل نمی شود همه کارهایش را بخوانیم. 

این دومین باری است که یک نویسنده فرانسوی  این طور وقتم را تلف می کند. یک یادداشت ذهنی برای خودم بر می دارم که موقع انتخاب کتاب اگر نویسنده  فرانسوی بود، به عنوان یک چراغ قرمز با احتیاط بیشتری رفتار کنم و تا جای ممکن کتاب های فرانسوی را انتخاب نکنم.
.





        

          کتاب "فلسفهٔ زندگی زناشویی" اثری طنزآمیز است که به نقد زندگی خانوادگی زوجین و اختلاف طبقاتی می‌پردازد. 
بالزاک با اولین جمله و تعبیری که به کار می‌برد، قلابِ خواننده را گیر می‌اندازد و او را غرق در اثر و نثرش می‌کند. 
تعابیر جالبی که در متن آمده از دیگر جذابیت‌های زبان است. گاه نویسنده از موضعِ توصیه‌‌ با مخاطب حرف می‌زند یا داستانی را نقل می‌کند و کمی به پراکنده‌گویی می‌افتد.
ازطرفی انتخاب عنوانی با مُسما و مرتبط با محتوا، از هوشمندی بالزاک می‌آید. اصطلاح l'été de la Saint_Martin به معنای گرم شدن دوبارهٔ هوا برای دورهٔ کوتاهی در ماه نوامبر یا واپسین گرمای لذتبخش سال پیش از فرارسیدن زمستان است. این اصطلاح که در عنوانِ "گرمای پاییزه زندگی زناشویی" به کار رفته، به معنای واپسین دورهٔ پویاییِ لذت جوانی و عشقِ پیش از ازکارافتادگی است.
اونوره دو بالزاک‌ِ فرانسوی از بیست سالگی مشغول نویسندگی شد و عموماً به واقعیت‌های اجتماع در آثارش می‌پرداخت. 
او با اوژن دلاکروا، از مشهورترین نقاشان رمانتیک، معاشرت و دوستی داشت. ویکتور هوگو در مراسم تشییعش در گورستان پرلاشز او را ستایش کرد.
        

          جالب، 
متن واقعی یک زندگی زناشویی با تزیین طنز بدون اینکه به فانتزی، روان شناسی یا هر گونه فرمولاسیون دیگری آلوده شده باشد.

-متوجه می شوید که زناشویی، بیشتر از اینکه نوعی پیوند آسمانی، عظیم و باشکوه باشد، چیزی زمینی، لوس و بچه گانه است، مهم تر اینکه این نتیجه گیری شما را از عقد پیوند زناشویی منصرف نمی کند، بلکه حتی ترغیب می کند و شما ناگهان  جای خالی این امر بچه گانه و لوس را کنار خود احساس می کنید(: