دلتنگی در فروشگاه اچ مارت
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
15
خواهم خواند
15
نسخههای دیگر
توضیحات
در این داستان نفیس میشل زائونر خود را بسیار بیشتر از یک خواننده، ترانه سرا و گیتاریست خیره کننده نشان می دهد. با شوخ طبعی او از بزرگ شدنش در مدرسه اش در یوجین، اورگان می گوید. مبارزه با توقعات خاص و بالای مادرش از او؛ یک نوجوانی دردناک را روایت میکند. وقتی بزرگ شد، برای کالج به ساحل شرقی رفت، در صنعت رستورانداری کار پیدا کرد، و با گروه نوپایش کنسرت اجرا کرد - و با مردی که شوهرش میشد ملاقات کرد. هنگامی که میشل بیست و پنج ساله بود، تشخیص سرطان نهایی مادرش بود که مجبور شد هویت او را محاسبه کند و او را وادار کرد تا مواهب ذوق، زبان و تاریخ را که مادرش به او داده بود، پس بگیرد. صدای زائونر با نشاط و صریح، غنایی و صادقانه به همان اندازه که روی صحنه است در صفحه زنده است. سرشار از حکایت های صمیمی که طنین انداز گسترده ای خواهد داشت و با عکس های خانوادگی کامل می شود.
لیستهای مرتبط به دلتنگی در فروشگاه اچ مارت
یادداشتها