تقلای اروس

تقلای اروس

تقلای اروس

بیونگ-چول هان و 2 نفر دیگر
2.5
3 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

5

ناشر
اسم
شابک
9786226019071
تعداد صفحات
104
تاریخ انتشار
1398/8/25

توضیحات

        این مقال? بی نظیر، تجربه ای است روشنفکرانه و دست اول که یکی از بهترین راه ها را برای به دست آوردن آگاهی کامل ایجاد کرده و وارد یکی از سرکوب شده ترین کشمکش های امروز ما می شود؛ دفاع از عشق، عشقی که آرتور رمبو هوس داشت «بازابداعش» کند.هرچه نباشد، مفهوم عاشق پیشگیِ غیرقابل معاوضه -یعنی محو کردن خویش در دیگری- تاریخ طولانی و شکوه مندی دارد:مثلاً عشق عارفانه به خدا، عشقی که با شور تمام در اشعار یوهان صلیبی شرحش آمده.ولی حالا بعد از مرگ خدا، آیا حتماً ادام? مسیر در همین راه الزامی است؟آلن بدیو
      

یادداشت‌ها

          اروس معنایی استعلایی دارد، در لغتنامه اروس بمعنای عشق جنسی است؛ در اندیشه افلاطونی از اروس بعنوان یک انگیزه خلاق اساسی که عنصری حسی‌ دارد یاد می‌شود؛ بعبارتی اروس مجموعه غرائز حافظ حیات است که بصورت تکانه‌هایی برای ارضای نیازهای اساسی، انگیزه‌های متعالی و انگیزه‌هایی که از ما دربرابر فنا محافظت می‌کنند، بوجود می‌آید.
در این مجموعه مقالات بیونگ چول‌هان، با استفاده از این مفهوم و پیشینه آن در اندیشه افلاطون و نیز رابطه‌ای که با قدرت[از منظر فوکویی] و حیات برهنه‌[ای که آگامبن از آن سخن می‌گوید] سعی در تبیین این فاجعه دارد که در جهان مدرن دیگر عشق معنایی ندارد. از نظر نویسنده رواج فردیت و فردگرایی افراطی_بعبارتی تقلیل مفهوم "دیگری" به مفهوم "یکی"_ و همچنین ظهور هرزه‌نگاری(پورنوگرافی) باعث از بین‌رفتن فانتزی و کور شدن خیال انسان و درنتیجه تقلیل عشق به_تنها_لذت جنسی می‌شود و این مقدمه‌ای برای از بین رفتن عشق و بهم خوردن توازن قوا میان شجاعت، عقلانیت(logos) و عشقِ جنسی(eros) می‌شود.
این سه قوا از منظر افلاطون قوای سازنده زندگی انسان هستند و از بین رفتن تعادل میان آن‌ها، انسان را از انسان-بودگی‌اش خارج خواهد کرد.

در آخر باید به ترجمه نا-مناسب کتاب اعتراض کنم؛ مترجم در مرجع ضمیر بسیاری از کلمات اشتباه کرده بود که مفهوم را بد و نا-خواندنی می‌کرد.
        

3

          اروس معنایی استعلایی دارد، در لغتنامه اروس بمعنای عشق جنسی است؛ در اندیشه افلاطونی از اروس بعنوان یک انگیزه خلاق اساسی که عنصری حسی‌ دارد یاد می‌شود؛ بعبارتی اروس مجموعه غرائز حافظ حیات است که بصورت تکانه‌هایی برای ارضای نیازهای اساسی، انگیزه‌های متعالی و انگیزه‌هایی که از ما دربرابر فنا محافظت می‌کنند، بوجود می‌آید.
در این مجموعه مقالات بیونگ چول‌هان، با استفاده از این مفهوم و پیشینه آن در اندیشه افلاطون و نیز رابطه‌ای که با قدرت[از منظر فوکویی] و حیات برهنه‌[ای که آگامبن از آن سخن می‌گوید] سعی در تبیین این فاجعه دارد که در جهان مدرن دیگر عشق معنایی ندارد. از نظر نویسنده رواج فردیت و فردگرایی افراطی_بعبارتی تقلیل مفهوم "دیگری" به مفهوم "یکی"_ و همچنین ظهور هرزه‌نگاری(پورنوگرافی) باعث از بین‌رفتن فانتزی و کور شدن خیال انسان و درنتیجه تقلیل عشق به_تنها_لذت جنسی می‌شود و این مقدمه‌ای برای از بین رفتن عشق و بهم خوردن توازن قوا میان شجاعت، عقلانیت(logos) و عشقِ جنسی(eros) می‌شود.
این سه قوا از منظر افلاطون قوای سازنده زندگی انسان هستند و از بین رفتن تعادل میان آن‌ها، انسان را از انسان-بودگی‌اش خارج خواهد کرد.
        

3