معرفی کتاب من اطلاعاتی بودم اثر رضا اکبری آهنگر

من اطلاعاتی بودم

من اطلاعاتی بودم

4.0
10 نفر |
5 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

15

خوانده‌ام

27

خواهم خواند

35

شابک
9786222852801
تعداد صفحات
224
تاریخ انتشار
1403/7/1

توضیحات

        در این کتاب خاطرات یک افسر اطلاعاتی از حدود سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۹۲ را می خوانید.

اولین بار است که یک افسر اطلاعاتی در ایران اینگونه خاطراتش را منتشر و اسراری را برملا میکند که شوکه کننده است.

در این کتاب با وقایعی جذاب از حوادث اوایل انقلاب تا همین سالهای اخیر آشنا می شوید که کمتر شنیده اید. از خنثی کردن معجزه گونه توطئه های کودتاچیان به دست جوانان تازه کار ،انقلابی تا اعدام فرزند ناخلف انقلاب صادق قطب زاده و سپس ورود به وزارت اطلاعات در جلد اول کتاب آمده است.

در جلد دوم نیز ناگفته های آقای مهدوی درباره انجمن حجتیه طی سالیانی که ایشان مسئولیت بررسی این گروه را داشته اند. افشا کننده ارتباط تنگاتنگ برخی از سران این گروه با خواص حوزوی و دانشگاهی و مسئولین است.

حضور راوی در معاونت حراست مجلس شورای اسلامی و مشاغل جدیدی که تجربه می کند از دیگر فصول جلد دوم است و در آخر هم نام نازنین سردار دلها، حاج قاسم عزیز شیرینی بخش اتمام خاطرات میباشد.
      

لیست‌های مرتبط به من اطلاعاتی بودم

یادداشت‌ها

زهرا عباد

زهرا عباد

5 روز پیش

          #یادداشت_کتاب 
#من_اطلاعاتی_بودم_۱

کتاب من اطلاعاتی بودم یک مجموعه دو جلدی است. این کتاب در دسته خاطرات شفاهی قرار می‌گیرد. درواقع متن کتاب پیاده شده‌ی مصاحبه‌های یک مامور اطلاعاتی است که بدون چاپ سوال‌ها، و با روان کردن متن، انجام شده است. از نوشته روی جلد مشخص است که جلد اول مربوط به شیوه ورود فرد مذکور به واحد اطلاعات، ابتدا اطلاعات سپاه و پس از آن وزارت اطلاعات است. حین صحبت‌ها، راوی به پرونده‌های مختلفی که روی آن‌ها کار کرده اشاره می‌کند و از شیوه زیست یک مامور اطلاعاتی در اوایل انقلاب می‌گوید. هرچه ماجراها جلوتر می‌رود صحبت درباره خود مامورین کمتر می‌شود و بیشتر به پرونده‌ها و اشخاص مرتبط با آن‌ها پرداخته می‌شود. نکته خاص کتاب موضوعی کردن پرونده‌هاست. مثلا جلد دوم، به بحث انجمن حجتیه از ابتدای انقلاب تا زمان حاضر می‌پردازد در حالی که جلد اول موضوعات دیگری را از حدود اوایل انقلاب تا اواسط دهه ۷۰ پیش می‌برد.

در نظرات راجع به کتاب برخی گفته‌اند مشخص نیست چقدر از کتاب واقعیت دارد و هیچ سندی برای راستی آزمایی وجود ندارد. باید در جواب این نظر گفت، اصولا خاصیت تاریخ شفاهی همین است. اینکه خاطرات فلان مسئول مملکتی چاپ می‌شود به این معنی نیست که هرچه گفته راست است یا راستی‌آزمایی شده، بلکه منبعی کتبی تولید شده برای کسانی که قصد خواندن مسائل را از نگاه آن شخص دارند. در مراحل بعدی ممکنه است محققی خودش با مقایسه کتب مختلف، راست و دروغ حرف‌ها را پیدا کنید.
اما ظاهرا این کتاب، تا جایی که من از جاهای دیگری که خوانده‌ام اطلاع دارم، مستند است و راوی حتی درباره بحث شکنجه در بازجویی‌ها، به سفیدشویی واحد اطلاعات نپرداخته و حقیقت را گفته است.

خواندن این کتاب را در روزهای فعلی که مامورین اطلاعات درگیر جنگی همه جانبه در کشور هستند، به همه توصیه می‌کنم.


        

6

          بالا نوشت: حرف آخر رو اول عرض کنم:
تمام مطالب این دو جلد کتاب؛ روایت و به نوعی ادعای یک مامور امنیتی است از تجربه‌ی بیش از ۳۰ سال خود پیرامون مسائل و افراد مختلف، پس اینکه آیا گفتن این مطالب در عموم جایگاهی دارد یا خیر؟ چقدر این مطالب صحت دارد و  می‌شود به آن اعتماد کرد؟ نکته‌ای است که جای تأمل بسیار دارد ...
...
● بابت اطلاعات مفید و خلاصه‌ای که کتاب از وقایع و اتفاقات تاریخ #انقلاب_اسلامی ارائه می دهد توصیه می‌کنم حتماً مطالعه شود
...
#من_اطلاعاتی_بودم پیاده‌سازی شده‌ی مصاحبه‌ با یک مامور اطلاعاتی است که در جلد اول از کودکی و چگونگی ورود خود به سیستم امنيتی کشور(س‌پ‌ا‌ه) و سپس با شکل‌گیری وزارت اط‌ل‌ا‌ع‌ات؛ انتقال به آن و چند پرونده‌ی امنیتی سال‌های اول انقلاب و در جلد دوم راوی به صورت مبسوط به مباحث مرتبط با #انجمن_حجتیه می‌‌پردازد و نکات جذاب و ناگفته‌ای از این تشکل سیاسی!!! بیان کرده است. 
...
از نکات جالب و قابل تامل #کتاب؛ روایت‌های دست اول و بعضاً تابحال بیان‌نشده از سیستم امنیتی و انجمن حجتیه می‌باشد که کتاب را به صورت قابل توجهی جذاب می‌کند.
...
جلد اول در ۲۲۴ صفحه و ۱۶۰ هزار تومان
جلد دوم در ۳۹۷ صفحه و ۲۸۰ هزار تومان
توسط انتشارت ش‌ه‌ی‌د کاظمی به چاپ رسیده است
...
پ‌ن ۱: با روزی حدود ۱۵۰ صفحه؛ هر دو کتاب در چهار روز خوانده شد؛ خداروشکر 
پ‌ن ۲: تبلیغات طوری است که انگار ناشر تمایلی به دیده شدن کتاب ندارد.
پ‌ن ۳: با اینکه معتقدم کتاب از فیلتر‌های لازم گذشته ولی احساس می‌کنم بابت نکات اطلاعاتی پرونده‌ها و نوع بررسی آن‌ها شاید خیلی به چاپ‌های بعدی کشیده نشود
...
به تاریخ: پنج‌شنبه؛ ۴ بهمن ۱۴۰۳؛ ساعت ۲۰:۴۳
        

16

          خاطرات یک افسر اطلاعاتی که از زمان ابتدای پیروزی انقلاب به سپاه پیوسته و در زمان‌های مختلف بسته به اتفاقات، به پرونده های مختلفی رسیدگی کرده است. در ابتدا از خانواده و دوران کودکی و نوجوانی خود گفته تا به انقلاب رسیده و بیشتر به پرونده های مرتبط با بمب گذاری‌های اول انقلاب و گروهک‌های دهه 60 پرداخته. از پرونده های خاصی مانند صادق قطب زاده و شریعتمداری هم صحبت شده و سپس با توجه به مسئولیتش که مربوط به فرقه‌های انحرافی بوده، اطلاعات جالبی از برخی از این فرقه ها می‌دهد.
از آن کتاب هایی بود که انقدر قبل از خواندن ازش تعریف شنیده بودم، توقعم بالا رفت و متاسفانه تو ذوقم خورد! یجاهایی سرعت بیش از حد مطالب و پراکندگی آن ها و عدم پرداخت به جزئیاتی که میتوانست کتاب را جذابتر کند، آزار دهنده بود. اما در کل کتاب خوبیه. 
تا آنجا که شنیدم جلد دومش بیشتر در مورد انجمن حجتیه و فعالیت او در مورد پرونده آنان است. ببینیم کی فرصت خواندن جلد دومش پیش می آید.
        

15

[ما کاری ن
          [ما کاری نکردیم و بلد نبودیم، خدا کمک کرد، لطف خدا بود] کلیدواژه این کتاب است
وقتی فرد بدون درنظر گرفتن موانع، خالصانه و خالصانه و خالصانه کار کند و کار کند، اونجاست که خدا خودش رو نشون می‌ده و کار رو به ثمر می‌رسونه و برکت نازل می‌کنه
حفظ جمهوری اسلامی مرهون و مدیون این اخلاص‌هاست
و چیزی که خودم در مدت زندگیم با دقت در زندگی اقوام، دوستان، آشنایان، همکاران، همکلاسی‌ها و هموطنانم دیدم از زبان این مأمور مجرب هم شنیدم و تأییدی شد بر نظریه‌ام، اینکه به این نتیجه رسیده بودم: هرکس, هر توهینی به امام و رهبری می‌کنه یا در تولدش یا در درآمد و زندگی‌اش آلودگی و ناپاکی و حرامی هست، و در این کتاب خواندم از زبان این مأمور اطلاعاتی:«من یک اعتقادی دارم، کسانی که با حضرت امام خصومت دارند؛ در زندگی‌شان یا فساد اخلاقی دارند یا فساد اقتصادی، نه اینکه جفتش را نداشته باشند، حداقل یکی‌اش را دارند»صفحه ۱۱۵
چقدر نادانسته و ناشناخته، مدیون امثال این افراد هستیم که در آرامش زندگی گنیم، درس بخوانیم، کار کنیم، موفقیت کسب کنیم، بخواهیم و نخواهیم، این‌ها هم در ثواب اعمال ما شریک هستند و دین بر گردن ما دارند، همیشه دعایشان کنیم
باید افراد بیشتری خاطراتشان را برای ثبت در تاریخ بازگو کنند، . ان شاءالله کتاب‌های بیشتری در این زمینه منتشر بشود
        

2