من به عنوان یک مادر این کتاب رو خیلی دوست دارم و سال ها پیش، قبل از مادر شدن، در جیره کتاب راجع بهش خونده بودم و خیلی دوست داشتم برای بچه م بخوانم. اما نرگس که تقریباً چهار ساله است، به اندازه من دوستش نداره. شاید باید صبر کنم بزرگتر بشه :)
        

          کبوتر حسابی کثیف شده و حمام لازمه! ولی این رو قبول نداره!
بعدم که راهی حمام میشه کلی با سرد و گرم بودن، پرو خالی بودن، اسباب بازی های توی لگن و ... بهانه میاره تا حمام رو عقب بندازه.
وقتی هم که بالاخره میره تو وان، مگه بیرون میاد!
پسرک چهارساله من که حمام رو به خاطر سر شستن و اب ریختن روی سر دوست نداره، یه مدت با این کتاب سرسنگین بود که چرا بالاخره کبوتر قبول کرد بره! الانم بیشتر از کنار این کتاب رد میشه تا انتخابش کنه برای خواندن، اما همچنان تغییری تو روند حمام رفتنش ایجاد نشده!
        

          کاش یک بچه‌ای خدا سر راه من قرار بره، این بچه نخواد حمام بره، اینو با هم بخونیم و بخندیم و با سلام و صلوات راهی خزینه‌ش کنم :))))
خیلی بامزه بود. 
        

          جزو کتابایی بود که پسر ۴، ۵ ساله‌م رو خیلی میخندوند.
        

          اگر یه بچۀ زیر سه چهار سال دارید که با حمام رفتن مشکل دارد
این کتاب میتواند کمکتان کند
        

          بخوانید و غش‌غش بخندید همراه با کبوتری که هزار دلیل می‌آورد که حمام نرود
        

          حموم، جایی که دلت نمیخواد بری، و وقتی توشی دلت نمیخواد بیای بیرون!!
        

          بهترین مجموعه داستان آقای ویلمز همین مجموعه کبوتریه!
واقعا دلچسب، خلاقانه و شیرینه
پ.ن: یادداشت رو زیر این کتاب گذاشتم چون بچه‌هام بیشتر دوستش داشتن، اسم کبوتر رو هم گذاشتن کبوتر بو!!!
        

          کتاب مورد علاقم شد 
البته کتاب "حسنی نگو یه دسته گل " با اختلاف خیلی بالا هنوز بهترین کتاب درباره‌ی حمومه که می تونید برای خنگای کوچولو بخونید.  اینم خیلی خیلی باحاله
        

          یک کتاب تعاملی که کودک می‌تواند جواب تک تک دیالوگ‌های کبوتر را بدهد.
        

          کتا بی جذاب و باحاله  پر از ما جرا های با حال و خواندنی

است که یک جلد ش هم بخوانید وسوسه می شوید که بقیه جلد هاشم بخوانید 
        

          از طرف محمد حسین:
خیلی جالب بود...چون حمام کردن خیلی خوبه خیلی مفیده و آدم تمییز میشه خیلی حال آدم جا میاد و خیلی براق میشه..
        

          بی رودربایستی، چون کانون چاپش کرده، تمایل پیدا کردم به مطالعه‌اش!
کتابی تعاملی است که هنوز زود است با پناه بخوانیمش.
این‌که متن و نوشته‌ها، همدیگر را تکرار می‌کردند، جالب نبود. اگر به انتخاب من بود، تصویرگری این کار را مشابه "خانم حنا به گردش می‌رود" در نظر می‌گرفتم که چالش‌هایی که در عبارات نیست را تصاویر ایجاد کنند تا کشمکش‌ها عمیق تر و گره‌گشایی دلچسب‌تر باشد.
        

          نسخه‌ی دیجیتال کتاب رو خوندم و واقعا ترجمه‌ی خوبی داشت‌. موضوع و فرمی که اجراش کرده بود هم خیلی بامزه بود. 
امیدوارم نسخه‌ی چاپی‌اش هم همینقدر خوش رنگ و لعاب از چاپ درومده باشه.
        

          تصاویر، دیالوگ ها و روند داستان همه خیلی ساده و بامزه ان :)