بی خود و بی جهت
در حال خواندن
0
خواندهام
6
خواهم خواند
0
توضیحات
به دوروبرش نگاهی می کند، چرخی می زند و بوی عطرش در هوا پراکنده می شود. به طرفم بر می گردد. چشمان براقش را به چشمانم می دوزد; «چقدر این جا قشنگه، به آدم احساس خوبی می ده. چه باسلیقه.» نمی گویم لطف دارین، چشماتون قشنگ می بینه... نمی گویم بفرمایین بنشینین. لبخند می زنم و نگاهش می کنم.
بریدۀ کتابهای مرتبط به بی خود و بی جهت
لیستهای مرتبط به بی خود و بی جهت
یادداشت ها
1403/3/24
0