برادر انگلستان

برادر انگلستان

برادر انگلستان

2.8
19 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

31

خواهم خواند

20

این سال های آخر هر سال فقط دندان های اسماعیل افتاد، فقط موهای اسماعیل ریخت، فقط اسماعیل لاغر شد، و هرگاه که به ملاقاتش رفتیم چمباتمه زد و سیگار کشید و سیب های زرد نرم را بی دندان گاز زد. دست آخر هم اسماعیل دود شد و رفت.

لیست‌های مرتبط به برادر انگلستان

یادداشت‌های مرتبط به برادر انگلستان

                #علیرضا_قزوه را بیشتر به شعر و شاعری می‌شناختیم و گاه‌گاهی سفر نامه!
حالا اما با رمان #برادر_انگلستان هنر قلمش را به پیش چشم خوانندگان و اهالی کتاب آورده است
نمی دانم بگویم برادر انگلستان یک رمان اجتماعی- تاریخی است؛ یا یک رمان سیاسی!
داستانی که از روزگار #کودتا ۳۲ شروع می‌شود و تا همین حوالی مذاکرات هسته‌ای ادامه پیدا می‌کند!
برای کتاب‌بازها #رمان شیرینی است چراکه پر است از واژه‌های کمیاب و نادر که در دالان تاریخ ذهنمان به فراموشی سپردیم!
یکی از هیجاناتی ترین قسمت‌های کتاب که مکرر تکرار می‌شود نثر متفاوت اسماعیل است و به همریختگی آن است و دیگر فضای #سوررئالیسم داخل قطارهای خواب شبانه! ‌●کمی گنگ نوشتم تا اشتیاق بیشتری ایجاد کنم برای #مطالعه‌ی علاقمندان
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            قدرت قصه گویی نویسنده نسبتا خوب است. آبشخور این قصه گویی هم دریای بی پایان سنت و رفتارهای سنتی است. به همین خاطر فکر میکنم هر چه به انتهای کتاب که نزدیک به رزوگار الآن ماست نزدیک میشویم قدرت و جذابیت اثر کمتر میشود و توانایی نویسنده در قصه گویی نم میکشد و به جایش متوسل به بازی های زبانی نظیر به هم ریختگی های زبانی نامه های اسماعیل میشود. شخصیت پردازی ها هم در مجموع جاندار و پخته از آب درآمده اند الا چند شخصیت که نویسنده گویا خیلی سعی کرده زنده از آب درشان بیاورد اما شبیه کلیشه ها و تیپ ها شده اند. این اتفاقی است که وقتی نویسنده به زبان مسلط است می افتد. یعنی در توصیف ها زبان پیشنهادات جالب و رایجی جلوی نویسنده میگذارد. نویسنده هم نمیتواند صرف نظر 
و نتیجه این میشود که نوآوری در توصیف قربانی تسلط نویسنده بر زبان میشود
جاهایی نویسنده سعی کرده امثال و حکم را در کار وارد کند که به افراط افتاده. یک صفحه را من خط کشیدم و شمردم هفت تا ضرب المثل آورده بود
به هر حال اگرچه رمان در مجموع میشود گفت رمان خوبی است و خواندنی، اما نه تنها آن طور که حضرت میرشکاک فرموده بودند جزو سه رمان برتر فارسی نیست به هیچ وجه، بلکه شاید به سختی جزو سی رمان برتر بتواند قرار بگیرد