خب باید بگم شاید از لحاظ معمایی کتاب اول جذابیت بیشتری داشت ولی برای من این جلد با سرعت بیشتری پیش رفت، انگار بیشتر کشش داشت ماجراها و بیشتر احساسی بودن.
        

          شروع کتاب و  درگیر شدن پیپ در پرونده خیلی  قوی نبود...امااا اگه این رو در نظر نگیرم کشش خوبی داشت و تا پایان هم برام جذاب بود👌🏻 پر قدرت میریم سراغ جلد بعد
        

          و پایان جلد دوم مجموعه ی مورد علاقم میان هیاهوی درس و مدرسه. با تمام وجود حس معلق بودن در فضای کتاب و معما هایش را می شود تجربه کرد. به نحوی خلاقانه، به دست قلم نویسنده ، به یک کاراگاه نوجوان تبدیل می شوید و در جستجوی جیمی رینالدز با پیپ و دوستانش همراه خواهید شد. 


        

          دختر خوب، خون بد! در این کتاب پس از اتفاقات جلد قبل «راهنمای کشف...» حالا پیپ تصمیم گرفته تمام اتفاقات و تحقیقاتش رو توی یک پادکست منتشر کنه. به خودش و خانواده‌اش هم قول داده که دیگه سراغ این جور ماجراها نره و سرش تو درس و زندگی خودش باشه تا اینکه یک روز دوستش میاد پیشش و میگه برادرش گم شده و پلیس زیاد موضوع رو جدی نگرفته. پیپ ابتدا قبول نمیکنه که در این مورد تحقیق کنه اما کم‌کم احساس مسئولیت می‌کنه و ماجراهای جالب کتاب شروع میشه. به نظرم این کتاب از قبلی بهتر بود، اتفاقات سیر خوبی داشتند و بی منطق نبودن، و یکی دو تا از باگ‌های کتاب قبلی هم رفع شده بود.ه
        

          یکی از بهترین کتاب های معمایی جنایی که تاحالا خوندم 
داستان از بتدا کشش بالای داره و مثل جلد اولش عالی بود
اما باید اعتراف کنم این کتاب باعث شد که به فکر فرو برم و از خودم بپرسم جنایت کار واقعی کیه آدمی که نواخواسته ظلم کرده یا آدمی که ظلم دیده؟ آیا واقعا قانون می تونه آدم ها رو درست و عادلانه مجازات کنه؟! 
خلاصه که اگه دنبال یک کتاب هیجان انگیز می گردید به هیچ عنوان این کتاب رو از دست ندید
۳۰/۷/۱۱
        

          اینجوری ام که واووووووو
کاراگاه پیپ(:
خیلی خوب بوددددد مثل جلد اولش عالی بود👌🏻😭❤️

        

          این مجموعه جز بهترین مجموعه های معمایی و جناییه
        

          علایق، آدم‌ها رو جهت میدن 
که از بین هزاران سوژه یکی رو انتخاب کنی، مثل انتخاب یه لباس خاص، یه شغل، یه کتاب، فیلم و... 👁

از اونجایی که به ژانر معمایی و جنایی علاقه مندم چه انتخابی بهتر از دومین جلد از مجموعه کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب، به اسم "دختر خوب، خون بد"؟ 
غرق شدن در دنیای معما و دنبال کردن رد پای جنایت در یه شهر کوچیک :)

بله علاقه آدم‌ها رو جهت میده؛ 
همونطور که پیپا فیتز آموبی رو جهت داد برای دنبال کردن یه پرونده معماگونهٔ دیگه 🔍🔥

موقع خوندن کتاب به این فکر میکردم که شاید آدم دیگه میلی به ادامه مسیر نداشته باشه اما گاهی"انتخابی" که در گذشته انجام دادی و راهی که در پیش گرفتی برگشت ناپذیره❗️

گاهی نتایج کارهات فاجعه آورن و باید با عواقبش رو به رو بشی؛ اما بنظرم داشتن شجاعت برای قدم زدن تو راهی که کسی حاضر نیست تو اون پا پیش بذاره ارزشمندتره
"املای نانوشته غلط نداره" درسته؟ :)

از خوندن این کتاب لذت بردم شاید بیشتر از جلد قبلی❤️‍🔥
تو این کتاب باز هم آشنا شدن با صورت های جدیدی از رفتار مردم رو، تجربه کردم که همیشه برام جذابه ✨

هالی جکسون باز هم در ژانر معمایی_جنایی عالی عمل کرد و قطعا  برای خوندن جلد بعدی مشتاقم 🔥 

اگه این ژانر رو دوست دارید خوندن این مجموعه کتاب رو بشدت پیشنهاد میدم 🫀


        

          این جلدش هم عالی بود.‌ البته یه کوچولو نسبت به جلد قبلی هیجانش کمتر بود ولی بازم جذابیت و هیجان خاص خودشو داشت.

        

          پیپ،دختر .. دوباره ترکوندی که:))
این جلد رو هم تقریبا به اندازه جلد قبلی دوست داشتم 
و واقعا دوست ندارم این مجموعه تموم بشه:)
این کتاب جوری منو جذب خودش کرد که  انگار منم تو دنیای این کتاب بودم ، داشتم پابه پای پیپ پرونده رو دنبال‌ میکردم .
و واقعا از تقریبا صفحه ی 100 به بعد نتونستم زمین بذارمش‌ ،
تقریبا  مثل جلد اول خیلی خفن بود خیلی .. :)
        

          اینکه خودت ذره ذره همراه شخصیت اصلی جلو میری خیلی اعتیادآوره و کشش بالایی داره.
کمتر از ۲۴ ساعت تمومش کردم و طبق نظرات اونقدرام بد نبود، جذابیتش نسبت به جلد اول کمتر شده بود ولی خوندنش خیلی بهم چسبید.
بخونین و لذت ببرین‌ ♡
        

          به خوبی جلد اول نبود ولی بازم ارزش خوندن داشت.
        

          محشر بود، درست مثل جلد اول
        

          قبلا جلد اولش رو خونده بودم و حس خوبی از این مدل جنایی ها میگیرم واقعا، نمیشه گفت فانتزی جناییه ، بیشتر تینیجری جناییه مثل سریال« فقط و فقط قتل های داخل ساختمان» . هم هیجان انگیز و پر کشش و هم اینکه حالت رو بد نمیکنه و جالبی دیگه رمان های جنایی جدید اینکه با تکنولوژی امروز که آشنا و ملموسه  سرنخ به دست میارند و مثل کتابای آگاتا کریستی مثلا یه ساعتی روی زمان قتل نیفتاده بشکنه و روی زمان دقیق قتل مونده باشه😂البته بگم منظورم توهین به بانو جنایت نیست و ایشون همیشه ملکه اول رمان جنایی هست و خواهد ماند.
در مجموع اگر جنایی دوست دارید حتما توصیه میکنم
        

          به جز عالییی بودن چی میتونم بگمممممم✨✨
        

          what kind of another creepy secret Little Kilton is hiding. she grips the reader psycologically and emotionally!!
"areeba kafeel"
 This trilogy did not give me a moment to breathe at all
  full of dark an real crimes 
but a teenager talks!
I absolutely can not find any mistake anyway...


        

          در کل باید بگم این مجموعه از بهترین مجموعه های جنایی بود که خوندم انگار خودم همراه پیپ و راوی بودم و کنارشون زندگی میکردم؛
اولاش حوصله سر بر بود ولی ماجرا تا شروع شد تتاوو واقعا عالی بود!
پشمام ریخت وقتی فهمیدم ادم ربا کی بود و شخصیت اصلیش کی بود و بخاطر مرگش چن دیقه ای واقن گریه کردم
این کتابو بشدت بهتون پیشنهاد میکنم
        

          مثل فصل قبلی ( راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب) عالی بود 
البته اول داستان تا نزدیکی نیمه هاش جذابیتش اونقدر نبود اما داستان یهو دوباره اوج گرفت و ادم رو در خودش غرق کرد .. 
هنوز هم قابلیت این رو داره که ادامه پیدا کنه و فصل بعد ماجرا پیدا کردن چارلی و فلورا باشه .
همه به یک `راوی ` توی زندگی هامون نیاز داریم که کنارش احساس امنیت کنیم .. 
        

          جذابیت جلد اول سبب شد، جلد دوم را بخونم .
به دلیل اضافه شدن شخصیت به جلد اول در جلد دوم  سبب شده بود خواننده متوجه این بشود که شخصیت های جدیدی که اضافه شده‌اند مشکل اصلی هستن.
شواهد گاهی خیلی اتفاقی مورد توجه قرار می‌گرفتند که من این رو دوست نداشتم  و ترجیح میدادم با روند منطقی بیشتری این شواهد یافت شوند.
این جلد سبب شد سراغ جلد سوم نرم.

        

          وااای، این کتاب فوق‌العاده بود! از همون صفحه‌های اول، من رو با خودش برد توی دنیای پیپ. یه جوری باهاش ارتباط گرفتم که انگار خودم داشتم اون لحظات رو زندگی می‌کردم. هر کاری که می‌کرد، هر حسی که داشت، انگار توی دل و ذهن من هم اتفاق می‌افتاد. وقتی استرس داشت، من هم قلبم تندتر می‌زد. وقتی عصبانی می‌شد، انگار خودم تو اون موقعیت بودم و دلم می‌خواست کاری کنم. لحظه‌هایی که ناراحت بود، یه بغض عجیب تو گلوم می‌نشست، و وقتی خوشحال بود، یه لبخند خودبه‌خود روی صورتم می‌اومد.

بعضی وقت‌ها اون‌قدر داستان هیجان‌انگیز و پر از تنش می‌شد که ناخودآگاه کتاب رو محکم‌تر توی دستم می‌گرفتم یا حتی می‌آوردم جلوی صورتم و یه صدای نامفهوم از دهنم درمی‌اومد! انگار خودم وسط اون اتفاقات بودم و نمی‌تونستم هیچ کاری بکنم جز اینکه ببینم چی می‌شه. واقعاً یکی از اون کتاب‌هایی بود که وقتی تموم شد، یه لحظه فقط به صفحه‌ی آخر خیره موندم و نمی‌دونستم باید چی کار کنم!

اگه دنبال یه کتابی هستید که از اول تا آخرش تو رو غرق خودش کنه، قلبت رو به تپش بندازه و ذهنت رو پر از سوال‌های بی‌جواب کنه، این دقیقاً همونه. واقعاً عاشقش شدم:)