به دیگر سخن
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
20
خواهم خواند
12
نسخههای دیگر
توضیحات
دافته تاز دعای خود را به پایان رسانده بود که سایه سنگینی بر اندام هایش افتاد. سینه اش را پوست نازک درخت پوشاند. موهایش توی برگ ها کشیده شد، دست هایش توی شاخه ها پیچ خورد، پاهایش هم در یک چشم به هم زدن مثل ریشه ها سفت و ثابت شد و رفت لای ریشه ها و صورتش هم، نوک درخت ناپدید شد. وقتی آپولو دستش را به تنه ی این درخت کشید احساس کرد سینه دافته دار زیر این پوست جدید می تپد دگردیسی روندی است که هم خشونت آمیز است. هم احیا کننده؛ مرگ و تولد روشن نیست که کجا الهه تمام می شود و درخت شروع می شود. زیبایی این صحنه تلفیق دو عنصر در هم پیچیده است که هر دو وجود دارند.این صحنه به ما دو تصویر ارائه می دهد و ما را گمراه می کند. در قالب افسانه ای کهن، حس معنای بودن دوچیز در یک زمان را بیان می کند، این که چیزی تعریف نشده و مبهم باشی و هویتی دو گانه داشته باشی. .
یادداشتها