معرفی کتاب پژواک کوهستان = And the mountains echoed اثر منصوره حکمی

پژواک کوهستان = And the mountains echoed

پژواک کوهستان = And the mountains echoed

منصوره حکمی و 2 نفر دیگر
3.6
63 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

153

خواهم خواند

35

شابک
9789642300426
تعداد صفحات
402
تاریخ انتشار
1392/9/5

توضیحات

        داستان «پژواک کوهستان» در سال ۱۹۵۲ میلادی در دهکده ای در افغانستان شروع می شود. رمان جدید «خالدحسینی» روایت خانواده ای است که مجبور می شوند به دلیل مشکلات مالی، دختر خردسال خود را بفروشند. جدایی این دختر از برادرش که ارتباط عاطفی خوبی باهم داشتند و تأثیراتی که این اتفاق بر زندگی افراد مختلف می گذارد موضوع اصلی رمان را شکل می دهند. «عبدالله» که خواهرش «پری» را بسیار دوست دارد، او را از دست می دهد. پری به یک خانواده ثروتمند و بی فرزند واگذار می شود و حتی بعدها از افغانستان به پاریس می رود؛ اما عبدالله هیچ گاه او را فراموش نمی کند و البته خانواده اش درگیر ماجراهای مختلفی می شوند و خودش هم سر از کالیفرنیا در می آورد. مشکلات کشور افغانستان و حضور زنان این جامعه، موضوع محوری رمان است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به پژواک کوهستان = And the mountains echoed

یادداشت‌ها

          ندای کوهستان سومین کتابیه که از خالد حسینی نویسنده افغان خوندم.یکی از ویژگی کتابهای خالد حسینی اینه که وقتی آثارش رو‌ میخونی اصلاً حس نمیکنی که داری یه اثر ترجمه شده میخونی(شاید به دلیل قرابت فرهنگی و یا استفاده از واژگان فارسی و یا اسامی ایرانی).
.🌼
این کتاب به لحاظ سبک کاملاً با دو‌کتاب قبلی(بادبادک باز و هزار خورشید تابان)متفاوت بود و تقریباً هر فصل یک راوی متفاوت داشت و اتفاقات داستان در گذشته،حال و آینده به طور پس و پیش روایت میشدند که سبک نویسنده رو پخته تر و حرفه ای تر میکرد.(به زعم منتقدین).
.🌼
اما به نظر من(سلیقه شخصی ام) این شیوه داستان نویسی در این کتاب کمی ما را از آن حال و هوای دلچسب آثار قبلی خالد حسینی دور کرد و درست در جایی که انتظار میرفت نقطه اوج داستان باشد،داستان آنقدر تکه تکه میشد که اصلاً هیجان و اشتیاقی در آن لحظه برای مخاطب باقی نمیماند.
.🌼
ترجمه کتاب بسیار خوب،روان و خوشخوان بود(البته به جز چندین غلط املایی و یکی دو تا سوتی در لغات انتخاب شده توسط مترجم)😉🌼.

سیزدهم الی سی و یکم خرداد ۹۹🍉
        

21

مها

مها

1403/10/5

          "وقتی‌ به او و به درد و رنج آخر عمرش و درماندگی خودم در برابر آن فکر می‌کنم ، هر آنچه تا به حال کرده‌ام و هرآنچه دلم می‌خواهد بکنم بیهوده جلوه می‌کند ، مانند عهد و پیمان‌های کوچکی که هنگام خواب با خود میبندی و صبح که از خواب بیدار میشوی همه را از یاد برده‌ای
(از متن کتاب)"
***
احساس می کنم که نسلی که خالد حسینی در این کتاب از آن حرف میزند شباهت هایی با خیلی از ایرانی های مهاجر دهه های اخیر دارد . بچه های ایرانی که در خارج از ایران متولد شده اند و احساس سردرگمی می کنند که واقعا هویتشان چیست ؟ حتی من هم که در ایران دنیا آمده و بزرگ شده ه ام تا حدی با این حس همزاد پنداری داشتم . به یاد گفتگویم با دختر خاله  ی ۸ ساله ام که در کانادا زندگی‌ می‌کند درباره ی کلاس فارسی می افتم که میگفت : حوصله سر بره ...و فارسی را به سختی می خواند .. و تازه اگر بخواند ...
***
   "گفت بعدها قدرهدیه ای که به من میدهد خواهم دانست . میگفت اگر فرهنگ خانهٔ آدم باشد ، زبان کلید در ورودی و در نتیجه اتاق‌های خانه است میگفت بدون این کلید آدم آواره میشود بی‌ خانمان  و بی‌ هویت میشود
(از متن کتاب)"
        

0