معرفی کتاب درمانگر اثر بی.ای. پاریس مترجم اطلسی خرامانی

درمانگر

درمانگر

بی.ای. پاریس و 1 نفر دیگر
3.7
21 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

46

خواهم خواند

29

شابک
9786004615358
تعداد صفحات
344
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        آلیس و لئو به‌تازگی زندگی مشترکشان را در مجتمع مسکونی زیبایی در لندن آغاز کرده‌اند؛ اما تلاش‌های آلیس برای آشنایی بیشتر با همسایه‌ها رازی ویرانگر و وحشتناک را دربارۀ خانۀ جدیدش آشکار می‌کند و او رفته‌رفته ارتباطی قوی با نینا، درمانگری که پیش از آن‌ها در خانه زندگی می‌کرده، احساس می‌کند.

آلیس به‌صورتی وسواس‌گونه درگیر کنار هم چیدن پازل وقایع می‌شود؛ اما هیچ‌یک از همسایه‌های جدیدش نمی‌خواهند دراین‌باره حرفی بزنند. طولی نمی‌کشد که برایش روشن می‌شود اوضاع آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست…
      

لیست‌های مرتبط به درمانگر

یادداشت‌ها

        به خاطر هشدارهای لورنا و ادوارد واقعا ترجیح میدادم تمام اعضای سیرکل تو قتل نینا دست داشته باشن و حتی ذره ای هم به توماس شک نکردم...
ایده جدیدی تو رمانای جنایی بود، پس دوسش داشتم
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

نارهوی

نارهوی

1403/1/17

        کتاب خوبی بود دوسش داشتم.پیدا کردن قاتل کار راحتی بود ولی خود نویسنده ما رو گمراه میکرد
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

Elias

Elias

1403/7/5

          درمانگر 
نام کتاب: درمانگر
نویسنده: بی ای پاریس
مترجم: اطلسی خرامانی 
تعداد صفحات: ۳۴۴
ژانر: جنایی معمایی 
خلاصه داستان: 
الیس و لئو زوجی که برای شروع و مستحکم کردن رابطه‌شون خونه جدیدی داخل مجتمعی رده بالا میخرن. همه چیز به ظاهر عادیست تا مرد غرببه‌ایی به عنوان همسایه وارد خانه می‌شود و باعث افشا شدن راز و دروغی که لئو به الیس گفته میشود. داخل این خانه روان درمانگری که صاحب قبلی خانه بوده به قتل رسیده. حالا الیس در شک این خبر و در پی کشف حقیقت دست و پا میزد.

بررسی: 
کتاب درمانگر با دیدگاه اول شخص از زبان الیس و فصلهای کوتاه و کم از گذشته، روایت میشه. 
شخصیت پردازی کتاب برای شخصیت الیس قابل قبول بود. دختری که خانواده و از همه مهمتر خواهرش رو از دست داده بود و نمیتونست با این غم کنار بیاد و توی رابطه هم با مردی رابطه داشت که متوجه میشه بهش دروغ گفته و شک و تردید به دلش راه میندازه و حالا در گیر پرونده قتلی شده که اسم مقتول و خواهرش یکیه.
و هیچ کدوم از شخصیت‌های دیگه  عمق نداشتن و قابل درک نبودن.( کلا مشکلی که من توی کتابای بی ای پاریس مییینم همینه. انگار فقط شخصیت اصلی مهمه نه بقیه، توی کتاب پشت درهای بسته دقیقا همین کار رو با شخصیت مرد کرد و انگار نه انگار شخصیت مهمی بود بدون هیچ حرفی و فقط با گفتن بچگی بابام اینجوری بود اونجوری بود، مثلا دلیل رفتار داد و غیره حقیقتا جالبه بدونم اگر فروید این نظریه رو نداده بود که ریشه مشکلا به کودکی برمیگرده میخواستن دلیل کار شخصیتشون رو چی بنویسن؟ 
اینجا هم دقیقااااا همین اتفاق برای شخصیت قاتل میوفته منتها اینجا انگار کلا از بچگی مریض بوده) 
نویسنده طبق معمول ( دو کتاب قبلی) یه جاهایی رو انگار داره نوار خالی پر میکنه و باعث شده فقط داستان طولانی تر بشه. 
روند داستان برای من قابل پیش بینی بود یعنی نویسنده تلاش می‌کرد پایان هر فصل رو یه شک به خواننده بده اما از وسط فصل مشخص بود قرار به کجا برسه.
و اما قاتل داستان، جدی نویسنده فکر میکنن اینکه رو همه مانور میدن باعث میشه ذهن مخاطب نسبت به کسی که پاک و منزه نگهش داشتن همونطوری بمونه؟ 
( متاسفانه انقدر ضایعه بود که همون اولین جایی که وارد داستان شد فهمیدم قاتله و احتمالا هرکس دیگه هم بخونه میفهمه، و هرچی نویسنده دست و پا میزد که بقیه رو قاتل کنه تو ذهن خواننده بیشتر مطمئن میشدم قاتل خودشه )
در کل با کتابی راجع به قتل و دروغ و از خود نگذشتن  با روایت قابل قبول و بعضا توضیح اضافه و داستان شاید قابل حدس رو به رو هستید.
        

0