معرفی کتاب چهار میثاق اثر میگل روئیز مترجم مهرداد یوسفی

چهار میثاق

چهار میثاق

میگل روئیز و 1 نفر دیگر
3.6
151 نفر |
56 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

12

خوانده‌ام

361

خواهم خواند

88

شابک
9786227152050
تعداد صفحات
102
تاریخ انتشار
1399/10/30

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        در کتاب حاضر خواننده با چهار اصل مواجه است که او را به سوی آرامش و افکار مثبت و رهنمون می شوند. اصل اول این است که با کلام خود گناه نکنیم یعنی تفکر مثبت مثبت اندیشی یکی از مهم ترین اصل های موفقیت مثبت اندیشی است. در اصل دوم بایستی هیچ چیز را به خود نگیرید. سعی کنید تمام کینه ها را در ذهن ما خارج کنیم. در اصل سوم باید تصورات باطل را از خود دور کنیم. تلاش کنیم که احساس گناه و ترس را از خود دور کنیم. در اصل آخر باید افکار منفی را به طورکلی از خود دور کنیم.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به چهار میثاق

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 20

وقتی معصوم هستید که برای خود ارزش قائل باشید و مسئولیت تمام اعمالی را که انجام می دهید به عهده بگیرید. با این دیدگاه کلمۀ گناه از یک مفهوم مذهبی و معنای عام خودش فاصله میگیرد و دقیقاً از جایی شروع میشود که شما خودتان را نمی پذیرید. بدون خطا سخن گفتن به معنی استفاده از کلمات علیه خودتان نیست اگر من شما را در خیابان ببینم و احمق خطابتان کنم از کلامم علیه شما استفاده کرده ام ولی در واقع من به خودم آسیب زده ام چون شما با این حرف از من متنفر خواهید شد و نفرتی که به من بر می گردد به هیچ وجه برایم خوب نیست. بنابراین اگر من عصبانی شوم و حرفهایم را به عنوان سمی که از احساساتم ترشح میشود به سمت شما بفرستم در واقع از آن کلمات علیه خودم استفاده کرده ام. اگر من خودم را دوست داشته باشم آن عشق را در ارتباطاتی که با شما دارم هم ابراز خواهم کرد و در نتیجه باعث انعکاس عشق در روابط خواهد شد. اگر من تو را دوست داشته باشم، تو هم متقابلاً مرا دوست خواهی داشت. اگر من به توتوهین کنم، تو هم متقابلاً به من توهین خواهی کرد اگر نسبت به تو احترام قائل باشم تو هم به من احترام خواهی گذاشت و اگر در روابطی که با تو دارم خودخواهانه رفتار کنم تو نیز نسبت به من خودخواه خواهی بود.

1

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        متن کتاب یک ریتم سحرکننده داشت و بعد از مدتها اولین کتابی بود که کامل خواندمش .بجز بعضی استعاراتش ، استعارات شگفت انگیز زیادی داشت که انسان رو به فکر و واکاوی زندگی وادار میکنه . ریتمش عالیه ، ترتیب مطرح کردن موضوعات مثل یک استدلال است ، البته که کاملا استدلال نیست و شرایط استدلال درست رعایت نشده ، اما نکته اینجاست که کتاب شدیدا اقناع کننده نوشته شده . ترجمه را دوست داشتم .

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

  leila

leila

1403/9/18

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

Faeze mohebbi

Faeze mohebbi

1403/10/17

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

hamid

hamid

1401/8/25

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        عالی
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          برگرفته از پیشگفتار مترجم
این کتاب حاصل تجربیات و اندیشه‌های مردی است از تبار سرخپوستان آمریکای مرکزی، که باورهای بنیادی تولتک‌ها را به زبانی ساده با مثال‌های قابل فهم و طبقه‌بندی بسیار مفید و موثر به نسل‌های جدید ارمغان کرده، با این امید که رویای سیاره زمین را تغییر دهند.

درباره تولتک‌ها

هزاران سال پیش در تمام خطه جنوبی مکزیکو تولتک‌ها را «زنان و مردان خردمند» می‌دانستند. مردمشناسان از تولتک‌ها به عنوان قوم یا نژاد سخن گفته‌اند، اما در واقع تولتک‌ها دانشمندان و هنرمندانی بودند که جامعه‌ای تشکیل دادند تا به کشف و حفظ معرفت معنوی و آیین‌های باستانی بپردازند…

درباره نویسنده(برگرفته از کتاب)
دون میگوئل روئیز در خانواده‌ای از شفاگران به دنیا آمد، و دریکی از روستاهای مکزیک تحت تربیت مادری شفاگر و پدربزرگی شمن یا ناوال بزرگ شد. اعضای خانواده امیدوار بودند که او سنت صدها ساله شفاگری و معلمی را ادامه دهد و دانش مکنونه تولتک‌ها را گسترش داده، به نسل‌های بعد منتقل کند. اما میگوئل که جذب زندگی متجدد شده بود، ترجیح داد به دانشکده پزشکی برود. او تحصیلات پزشکی را به پایان رسانید و در جراحی تخصص گرفت.
در آغاز دهه هفتاد میلادی، یک شب دیروقت پشت فرمان اتومبیلش به خواب رفت. اتومبیل واژگون شد و با دیواری برخورد کرد. او ناگهان بیدار شد و در حالی که سعی می‌کرد دوستانش را از خطر نجات دهد، متوجه شد که از جسم فیزیکی خودش بیرون آمده است. این تجربه نزدیک به مرگ زندگی او را متحول کرد.
بر اثر ضربه حاصله از این تجربه، او آغاز به طرح پرسش‌هایی از خویشتن کرد و برای یافتن پاسخ‌ها به تمرینات شدیدی در جهت کسب مهارت در خرد باستانی اعقاب خویش پرداخت. نخست مادرش استاد او بود و سپس یکی از شمن‌های قدرتمند صحرای مکزیک آموزش وی را به عهده گرفت. پدربزرگش که در آن زمان از جهان رفته بود، از طریق رویاهایش تعالیمی به وی داد.
در سنت تولتک‌ها، ناوال استادی است که فرد را به سوی آزادی شخصی هدایت می‌کند. دون میگوئل روئیز ناوالی است متعلق به سلسله «سلحشوران عقاب»، و خود را وقف انتقال دانش و خرد تولتک‌ها به دیگران کرده است.
او از طریق برگزاری کارگاه‌های آموزشی، سخنرانی‌ها، و سفرهای هدایت شده به تئوتی هواکان در مکزیک، به انتقال خرد باستانی می‌پردازد.

تجربه شخصی من:
این کتاب مفاهیم به ظاهر ساده اما عمیقی دارد. به شخصه هنگام خواندن کتاب شگفت‌زده شده بودم. مسائلی مطرح می‌شود که همه ما انسان‌ها فارغ از تفاوت ملیت و مذهب و عقیده و دانش و … با آن روبرو هستیم. مسائلی که با وجود ما عجین شده است و خود نمی‌دانیم که چه تاثیر عمیقی در ذهن و نوع زندگی ما دارد.
خواندن چند باره این کتاب را بسیار پیشنهاد می‌کنم.
        

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0