وضعیت آخر (من خوب هستم - شما خوب هستید)

وضعیت آخر (من خوب هستم - شما خوب هستید)

وضعیت آخر (من خوب هستم - شما خوب هستید)

4.0
12 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

12

خوانده‌ام

40

خواهم خواند

36

ناشر
نشر نو
شابک
9789647443463
تعداد صفحات
352
تاریخ انتشار
1399/6/1

توضیحات

        در این کتاب نویسنده با انجام تقسیماتی در شخصیت یک انسان، نام گذاری هر کدام از آنها و شرایط بروز هر یک، سعی در شبیه سازی اصولی می کند که فرد با رعایت آن اصول قادر خواهد بود در هر محیطی به صورت آگاهانه رفتار مناسبی را از خود بروز دهد. این تقسیمات عبارتند از : “والد”، “کودک” و “بالغ”. علاوه بر این از سه لغت مهم در این کتاب استفاده شده است که دارای معانی خاص خود هستند.این سه لغت نیز عبارتند از : “خوب”، “بد” و “بازی”.
در واقع نگارنده ی کتاب سعی در یافتن پاسخی نموده است که سوال اصلی آن این است:
“مغز و فکر آدمی چگونه کار می کند؟”
      

یادداشت‌ها

          این کتاب، پیرامون آموزش بهتر زندگی کردن است. والد و بالغ و کودک را تعریف می کند و سعی می کند در پرده های مختلف، نشان بدهد که باید بالغ مدیریت والد (پیش فرض هایی که عموما در کودکی و توسط والدین برای انسان ساخته می شود) و کودک (احساسات واقعی کودکیِ ریشه دار که تجربه شده اند یا تجربه می شوند) را برعهده بگیرد و در صحنه های مختلف، از والد و کودک به جای خودش استفاده کند. حتی این مسئله را به عرصه های اجتماعی هم می کشاند.

ابتدا اصول بالغ و کودک و والد را یاد می دهد و بعد چند مسئله اصلی مثل ازدواج، فرزندآوری، بلوغ را وسط می گذارد و سعی می کند با همین اصول مطلب را جلو ببرد. از اواسط کتاب هم به پاسخ به برخی پرسش ها نظیر نسبت اخلاق با این اصول و نسبت این اصول با اجتماع می پردازد. 

کتاب آخرین پژوهش های مورد پسندِ زمان خودش را مطرح می کند و از این جهت فوق العاده است. اما باید حواس خواننده جمعِ این مطلب باشد که خاصیت قرن 20 جزئی نگری در علم، با پیش فرض هایی ست که شاید بتوان به آن ها خدشه کرد. مثلا باید توجه داشت پیش فرض کتاب آن است که منشأ رفتارهای انسان احساسات و ادراکات او هستند و این دو هم اکتسابی هستند. که می توان نقد وارد کرد به آنکه نقش ساختارهای اجتماعی نادیده گرفته شده است و همینطور نقش فطرت نادیده گرفته شده ست. 

در انتهای کتاب هم انتقادات سیاسی اجتماعی به ابرقدرت ها و وضع موجود زمان خودش داشته است و در زمینه بیان نقدهای غربی ها به غربی ها و خارجی ها به خارجی ها می توان از آن استفاده کرد.

جمع بندی من از کتاب این است که برای خود من مفید بود و موارد خوبی را مطرح کرده بود و می شد از دل آن به مطالب خوبی دست یافت. اشتباه داشت؟! بله. به گمانم برخی مفادش به شدت قابل خدشه است و برخی مفادش قابل تأمل و همانطور که ذکر شد، برخی نکاتش هم قابل استفاده.

اینکه بخواهم به کسی که ذهن منسجمی ندارد این کتاب را معرفی کنم؟! اصلا. ولی اگر کسی توانایی هضم مطالب و دفع ناخالصی هایش را داشته باشد، چرا که نه! که این چنین شخصیتی را معمولا باید در رده کارشناسی ارشد به بالا پیدا کرد. 

ضمنا باید توجه داشت که کتاب ضمن بیان نکات موردی و مثال های متعدد، کاملا در حیطه نظری است و مکرر برای انسان سوال پیش می آید که ثمره این حرفها در زندگی انسان چه می شود و چه کار باید کرد در نهایت؟! یعنی یک کتاب کاربردی برای صحنه عمل شاید خیلی نباشد ولی کلیاتی جالبی را در اختیار انسان قرار می دهد.
        

1

          همونطور که در مقدمه نوشته شده است، کتاب در رابطه با سه بخش درونی انسان، "کودک"، "والد"، "بالغ" صحبت می‌کند. اما هدف چیست؟ یا اصلا چرا باید این کتاب را خواند؟ دانستن تقسیم بندی درونی به چه کار ما می‌آید؟
تامس هریس، نویسنده کتاب به روانی در طول کتاب از اهمیت آموزش و پرورش روان انسانی می‌گوید، که بر همه ما واضح است، و خود گله‌مند است از هزینه‌های سنگین و اغلب بی‌نتیجه درمان‌های روانشناختی. درمان‌هایی که در یک اتاق، بیمار در مقابل درمانگر، خود را بروز می‌دهد و عیبی که شناسایی شده و بر پیشانی بیمار هک می‌شود.
به مختصر تامس هریس از نبود زبانی واحد برای ارتباط عام با متخصصان گلایه می‌کند و البته که پیشنهادی دارد. زبان "کودک، والد، بالغ" که می‌توان با آن به "تحلیل رفتار متقابل" پرداخت. زبانی که با شناخت آن به مرور خود بیمار تبدیل به درمانگر خود می‌شود و این نکته تفاوت بزرگیست با سایر روش‌های درمانی.
در نهایت حرف اصلی کتاب، "من خوب هستم - شما خوب هستید".
        

10