یادداشت Soli

Soli

Soli

1404/4/14

        این اولین کتابی بود که تو گروه باهم‌خوانی بچه‌های کلاس خوندیم. من قبل از این کتاب، بازی‌ها رو هم خونده بودم و بعد از تموم کردن هردوشون بود که فهمیدم یه جورایی ترتیب رو برعکس پیش رفته‌م و اول باید یه کتاب دیگه درمورد تحلیل رفتار متقابل رو می‌خونده‌م که الان اسم دقیقش یادم نیست، بعد این و بعد هم بازی‌ها. ولی هرچی که بود این‌طوری پیش رفتم و تموم شد و رفت.
نوع نگارش کتاب رو دوست داشتم. روان بود و خیلی آدم رو خسته نمی‌کرد. ترجمه‌ش هم خوب بود. در کل از خوندنش زجر نکشیدم، تمام این مسائل درمورد بازی‌ها عملا برعکس بود.
درمورد ایده‌ و نظریه‌ی پشت کتاب هم، من کوچک‌تر و بی‌سوادتر از اینم که بخوام نظری بدم. به قول آیه، من کی باشم اصلا بخوام به همچین آدمی و همچین کتابی امتیاز پایین بدم یا هرچی. :)))
ولی به صورت کلی‌، این رویکرد از دو نظر برام عجیب بود. یکی این‌که حسی که من گرفتم، این بود که می‌شه با تحلیل رفتار متقابل هر مشکلی رو حل کرد. شاید برداشتم اشتباه بوده، ولی به هر حال هضم این جمله یه کم برام سنگینه.
دومین نکته هم احتمالا از تنبلی‌م نشئت می‌گیره، ولی خب خوندن کتاب یه چیزه و عمل کردن بهش یه چیز دیگه. حتی فکر کردن بر طبق اون و حرف زدن بر اساسش به نظرم کلا متفاوتن. حالا اون مثال‌هایی که نویسنده از اتاق درمان آورده بود یه کم... نمی‌دونم. وقتی خودم رو جای اون مراجع می‌ذاشتم در حد مرگ احساس خستگی می‌کردم از این‌که مجبور بودم تک‌تک جملاتم رو به شکل خاصی بیان کنم و توی یه چارچوب مشخص به همه‌چیز فکر کنم و...
گذشته از همه‌چیز، کتاب خوبی بود و از خوندنش خوشحالم. من رو به فکر وا داشت و می‌بینم که یه جاهایی روی نظرم درمورد برخی افراد و اتفاقات تاثیر گذاشته.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.