دالان باریک

دالان باریک

دالان باریک

دارون عجم اوغلو و 2 نفر دیگر
4.2
6 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

11

خواهم خواند

34

شابک
9786226700092
تعداد صفحات
1,064
تاریخ انتشار
1399/2/31

توضیحات

        «آنچه که از تاریخ می  آموزیم این است که هیچ از تاریخ نمی آموزیم». «دالان باریک»، یک تور جهانگردی به چهار گوشه دنیا از گذشته تا امروز دارد و برای خوانندگانش حکایت های مختلفی از افسانه های دور تا واقعیات نزدیک، از «گیل گمش» تا «ترامپ»، روایت می کند. شاید مخاطب در میان روایات تاریخی کتاب سردرگم شود اما با خواندن آن ها می آموزد که ورود و ماندن در راه باریک آزادی، یک شبه حاصل نمی شود بلکه یک داستان بلند طولانی به قدمت سال ها و قرن هاست. به عقیده نویسندگان، آزادی تنها در شرایطی خاص متولد می شود؛ در دالانی باریک میان دولت های مستبد و وضعیت بی دولتی. جایی که توازنی بین قدرت دولت و جامعه شکل گرفته است. این دو با اتخاذ مفهوم مرکزی «لویاتان» از «توماس هابز» و وضع مفاهیمی چون لویاتان غایب، لویاتان مقید یا دربند و لویاتان مستبد، سعی در توضیح اهمیت وضعیت خاصی از رابطه و برآیند قدرت بین دولت ها و جوامع را داشته اند که آن ها را در «دالان باریکِ» شکوفایی قرار می دهد. «عجم اوغلو» (نویسنده) در این اثر بیش از همیشه از ادبیات علوم سیاسی و به  طور خاص جامعه شناسی تاریخی بهره گرفته  است. در این کتاب تاریخ سیاسی کشورها به عنوان یک معامله بین قدرت دولت و قدرت ملت تعریف می شود.
      

یادداشت‌ها

          چندسال پیش كتابی با نام «چرا ملت‌ها شكست می‌خورند؟» به بازار آمد و چند ترجمه از آن به فارسی منتشر شد. نویسنده کتاب به دارون عجم اوغلو، كه با دریافت یك جایزه مهم بین‌المللی در حوزه اقتصاد شهرت یافته بود، اقتصاددان جوانی بود كه در حوزه نقش اقتصاد در سیاست و جامعه دیدگاه‌هایی تازه و جالب‌توجه داشت و به‌عنوان یك دانشمند برجسته ترک‌تبار در آمریكا معرفی می‌شد. كتاب به‌سرعت دیده شد و بسیار فروخته شد و مورد توجه قرار گرفت.

با استقبال از آن كتاب، نویسنده با همراهی جیمز رابینسون كه در كتاب نخست نیز همكارش بوده است كتابی دیگر با عنوان «دالان باریك» منتشر كرده كه اینك با عنوان فرعی «دولت‌ها، جوامع و سرنوشت آزادی» به فارسی ترجمه شده است.

متن كوتاه معرفی كتاب به‌سادگی و اختصار به ما می‌گوید كه با چه كتابی روبرو هستیم؛ «تعامل دولت و جامعه، تكلیف وضعیت آزادی انسان و حفظ و تداوم آن را روشن می‌سازد. اگر دولت بیش از اندازه قوی و جامعه خیلی ضعیف باشد، مسیر استبداد طی می‌شود؛ چه بسا در قالب جباریت دیجیتال! اگر جامعه دولت‌ستیز و اقتدارگریز باشد، دولت غایب و هرج‌ومرج و آشوب و ناامنی فراگیر می‌شود؛ اما اگر دولت قوی، دربند یك جامعه قوی و در مقابل آن پاسخگو باشد، سرنوشت بشر این خواهد بود: آزادی و حرمت به آزادی. چگونه یك دولت دربند ساخته می‌شود؟ كتاب حاضر پاسخی است برای این پرسش مهم.»

نویسندگان می‌کوشند تا به خواننده نشان دهند كه چگونه می‌شود توازنی میان قدرت جامعه و قدرت حاكم ایجاد كرد و در دالان تنگ و باریك آزادی قدم گذاشت و از دو تهدید و خطر جدی؛ یكی ترس و سركوب حاصل از دولت‌های مستبد و یكی هم خشونت و بی‌قانونی ناشی از غیاب و فقدان دولت رهایی داشت.

كتاب سرشار است از نمونه‌های متنوع و مثال‌های دقیق تجربه‌های حاكمیت و ملت در كشورهای مختلف جهان از تاریخ گذشته تا رویدادهای تاریخ معاصر كه به‌خوبی شواهدی برای ادعای نویسندگان و محتوای فصول گوناگون كتاب هستند.

 

در فصلی از كتاب با عنوان «موضوع فرگوسن چیست؟» به‌طور مفصل درباره تعدی پلیس به سیاه‌پوستان آمریكا می‌خوانیم؛ «چیزی كه در فرگوسن روی داده بود اتفاقی نادر نبود. موارد مشابه نقض حقوق اولیه آفریقایی-آمریکایی‌ها و استفاده از زور بیش‌ازحد در بسیاری از شهرها و شهرک‌های این كشور رواج یافته است. نتایج این بدرفتاری‌ها همراه با خشونت فراگیر در بسیاری از مناطق شهری فقیرنشین ایالات متحده، از رنجی كه اعمال نشدن مؤثر قانون در میان آسیب‌پذیرترین شهروندان به وجود آورده، قابل‌مشاهده است.»

گستردگی و تنوع مثال‌ها و شواهد تاریخی از افسانه‌های باستانی تا حوادث تاریخی در چین و روسیه یا كلمبیا و عربستان -همه در چارچوب دیدگاه مؤلفین و برای اثبات رویكرد نظری آنان- حیرت‌انگیز و قابل‌تحسین است.


(منتشرشده در سایت الف کتاب: https://www.alef.ir/news/3990321175.html)
        

5

جاده باریک
          جاده باریک آزادی که با نام راه باریک آزادی بیشتر شناخته می شود، در ادامه کتاب چرا ملت ها شکست می خورند نوشته شده است. پرسش کلی عجم اوغلو، مسئله توسعه است.
 او در اثر قبلی خود بدین موضوع پرداخت که چرا برخی کشورها توسعه می یابند و چرا برخی دیگر شکست می خورند؟
حال این بار پرسشی دیگر ذهن او را جلب کرده است: کشورها چگونه به سعادت اقتصادی و آزادی می رسند؟ چرا؟
او ریشه اصلی همه بدبختی های جهان را نبود آزادی می داند و باز بحثی بسیار بنیادی در علم سیاست، یعنی رابطه میان امنیت و آزادی را بررسی می کند. او برای تبیین بحث امنیت و سرشت ستیزگرایانه انسان، به هابز رجوع می کند و بر لزوم وجود لویاتان(دولت)، برای حفاظت از انسان در برابر انسان تاکید می کند و اعلام می دارد که اصولا در وضعیت بدون دولت، انسان نمی تواند آزاد باشد و یرای نشان دادن آن، از مثال هایی درباره کشورها یا شهرهای آفریقایی مانند لاگوس استفاده می کند. اما این نکته را هم یادآور می شود که همین لویاتان که انسان را از هرج و مرج نشان داده، می تواند آزادی انسان را محدود کند یا حتی آن را کاملا زیر پا بگذارد و تبدیل به لویاتان مستبد شود.
پس باید گفت که:
آزادی بدون امنیت به وجود نمی آید، امنیت را دولت فراهم می کند، اما خود دولت می تواند باعث سلب آزادی مردم شود.
در اینجا عجم اوغلو به سه نوع وضعیت کلی اشاره می کند: 
١. جامعه ای که لویاتان در آن شکل نمی گیرد و در هرج و مرج به سر می برد
٢. جامعه ای که لویاتان مستبد در آن وجود دارد و آزادی شهروندان را سلب کرده
٣. جامعه ای که توانسته لویاتان را به غل و زنجیر بکشد.

استدلال کلی نویسنده این است که برای رسیدن به آزادی، هم دولت و هم جامعه باید قوی باشد. دولت قوی برای مهار خشونت، اجرای قانون و تامین خدمات عمومی و یک جامعه قدرتمند که بتواند دولت قوی را کنترل و مقید سازد.
عجم اوغلو معتقد است که آزادی در جاده باریکی که تعادل میان قدرت دولت و جامعه است، بروز می یابد و در این جاده، هم امنیت تضمین شده و هم بهروزی اقتصادی

        

3