معرفی کتاب آخرین گرگ اثر لاسلو کراسناهورکایی مترجم نیکزاد نورپناه کتابعمومیداستان آخرین گرگ لاسلو کراسناهورکایی و 1 نفر دیگر 4.0 5 نفر | 4 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 1 خواندهام 8 خواهم خواند 7 خرید از کتابفروشیها ناشر نشر ثالث شابک 9786004055857 تعداد صفحات 112 تاریخ انتشار 1399/9/23 توضیحات کتاب آخرین گرگ، مترجم نیکزاد نورپناه. ادبیات داستانی ادبیات مجارستان دهه 2010 میلادی رمان بریدۀ کتابهای مرتبط به آخرین گرگ davoud pourfathi 1404/1/1 آخرین گرگ لاسلو کراسناهورکایی 4.0 4 صفحۀ 27 آخر واقعا او چطور میتوانست برایشان توضیح دهد که انگار همیشه خدا چیزی روی شانههایش سنگینی میکند، چطور میتوانست توضیح دهد که مدتهاست کلا مفهوم تفکر را بوسیده و کنار گذاشته، چطور آن دوران آگاهیاش را توضیح دهد، دورانی که کشف کرد جورِ بهخصوصی که چیزها وجود دارند و درک ما از وجودشان در حقیقت چیزی نیست جز یادآوری ناتوانی ما از فهم بیهودگیشان و با این وضع فقط خدا باید به داد به اصطلاح متفکران برسد تا خل نشوند، و دقیقا به همین دلیل بود که او دیگر "فکر" نمیکرد، خودش را تربیت کرده بودکه دیگر فکر نکند. 0 3 davoud pourfathi 1404/1/2 آخرین گرگ لاسلو کراسناهورکایی 4.0 4 صفحۀ 68 این همان آخرین گرگِ نر باقیمانده بود، همه این سالها جایی نرفته بود، سرزمینش را ترک نکرده بود و به رغم اینکه سالها با موفقیت از انظار مردم پنهان بوده، در نهایت نتوانسته از دست تقدیر فرار کند. 0 1 یادداشتها محبوبترین جدیدترین مسیح ریحانی 1403/12/23 [RESERVED! 0 0 پارسا اوحدی 1402/4/26 کتاب شامل دو داستان (آخرین گرگ و هرمان) از کراسناهورکای (نویسنده مجارستانی و همکارِ فیلمنامه نویس بلا تار در آثار متاخرش) است که با فاصله حدودا بیست سال از هم نوشته شده اند اما شباهت هایی به هم دارند. آخرین گرگ: فیلسوفی که دیگر نمی خواهد و نمی تواند فکر کند به طور اتفاقی وارد ماجرایی می شود... کراسناهورکای با آن قلم استثنایی خود، داستانی روان، سر راست، در جاهایی بانمک و طنز و البته فلسفی را روایت می کند. روایتی از جهان راکد و دایره وار یک فیلسوف که درگیر ماجراهای جذاب و پر فراز و نشیبی می شود که نمی داند با آنها چه کار کند. در نهایت هم آن همه بالا و پایین و تلاش و تکاپو به هیچ جا ختم نمی شود و به رسم همیشگی کارهای بلا تار و کراسناهورکای دایره بسته می شود و هیچ چیز تغییر نمی کند. هرمان: داستان هرمان دو بار روایت می شود. در دو نسخه، با دو زاویه دید متفاوت. اولی از دید دانای کل مستقیم به ماجرای شکارچی می پردازد، و در روایت بعدی همان اتفاق ها را از دید گروهی روایت می کند که به شهر داستان آمده و درگیر ماجرای شکارچی شده اند. هر دو روایت ماجرایی فلسفی، عجیب، جنایی و شاید حتی ترسناک را روایت می کنند از شکارچی ای که دچار بحران فلسفی شده و تصمیماتی می گیرد، تغییرات هولناکی را در شغلش ایجاد می کند، اما در آنها هم دچار شک و بحران می شود. در کل هر دو داستان پیچش های داستانی بی نظیری دارند و مخاطب را به فکر کردن و اندیشیدن وا می دارند، که این ویژگی تمام آثار کراسناهورکای در ادبیات و رفیق و همکارش بلا تار در سینماست. 0 2 سامان 1403/10/30 آخرین گرگ داستان بلندی است از کراسناهورکای مجارستانی که او رو متاثر از کافکا و بکت میدونند و اثر دیگرش یعنی تانگوی شیطان معروفیت بیشتری داره. داستان آخرین گرگ یک فضای سرد و زمختی رو ایجاد میکنه که این سردی از ابتدا تا انتهای داستان همراه مخاطب باقی میمونه. این داستان در واقع یک جملهی 65 صفحه ایست! وقتی داستان رو شروع میکنی برای پیدا کردن نقطهی اولین جمله باید تا انتهای داستان صبر کرد. توصیهام اینه مثل خود داستان ، خوانشش هم بدون وقفه انجام بشه. در این داستان ما روایتی از یک پروفسور پیری میخونیم که درگیر دو عنصر بطالت و حقارت شده و خروجی این درگیر شدن به فکر نکردن انجامیده.او تصمیم به فکر نکردن گرفته و پوچی که بهش دچار شده، به این شکل همراهیش میکنه. تنها مامن این پروفسور کافه خوکچه پاتیله که اونجا هر روز میره و دمی به خمره میزنه و با صاحب کافه حرف میزنه.تو دل این حرف زدن ماجرایی تعریف میکنه از دعوتنامه ای که براش ارسال شده تا بره به منطقه ای در اسپانیا و در اونجا به مطلبی برمیخوره که گرگی کشته شده و ظاهرا این گرگ آخرین گرگ اون منطقه بوده. پروفسور همراه مترجمش و سایرینی که بهش ملحق میشند جست وجویی در مورد این گرگ شروع میکنه و سعی میکنه اطلاعاتی در این مورد کسب کنه. مای مخاطب و کافه دار بد عنق بی حوصله روایت پروفسور رو میشنویم. نوع روایت داستان جالب و خاص بود.سخت بود و نیازمند تمرکز بالا. چیزی که برام جالب بود در ابتدای داستان،پروفسور پیر ما در نقطهی الف قرار داره و درگیر همین پوچی شده.داستانش رو تعریف میکنه و در انتها باز به همین نقطهی الف میرسه. انگار رهایی از این مخمصه برای او امکان پذیر نیست.چیزکی هم از گذشتهاش میخونیم، تجربه ناموفق چاپ کتاب که به خاطر زبان پرتکلفش شکست خورده. نکته دیگه ای که برام جالب بود وقتی بود که دعوتنامه رو دریافت کرد و چنان درگیر بی اعتماد به نفسی بود که باور کردنش براش مشکل بود و صفحاتی از داستان که به چالش ذهنی پروفسور در این ماجرا پرداخته بود برای من جذابیت زیادی داشت. شکاربان داستان دیگری از این مجموعه است که در مورد شکارچی به نام هرمانه که میتونم از جمله داستانهای جوکریسم تقسیم بندیش کنم. شکارچی که دچار طغیان میشه و با اینکه فرد بی آزار و محترمی به نظر میرسه، خوی شیطانی خودش رو نشون میده.این داستان هم بسیار جالب و خواندنی بود. بعد از خوندن کتاب وقتی در مورد نویسنده سرچ میکردم به بریده از مصاحبه ای ازش رسیدم که گفته بود : « «انسان هیولایی است که به نظرم حتی امروزه حقیرتر و بینواتر از دیروز شده...»...داستان کوتاه شکاربان همزمان هیولا بودن و بینوا بودن انسان رو به تصویر میکشه و به نظرم آنچه در باورهای نویسنده وجود داره در این داستان ما شاهدش هستیم. در ادامه داستان کوتاه دیگری تحت عنوان نابودی یک پیشه(ویرایش دوم) میخوانیم که در مورد همین هرمان شکارچی است اما از زاویه دید افراد دیگری. در واقع اینجا گروهی که به اون منطقه سفر میکنند درگیر ماجرا و طغیان هرمان میشند و از زاویه دید اونها اقدامات جنون آمیز او روایت میشه.شاید این داستان میخواست تاثیر اقدامات هرمان رو از زاویه دید دیگران نشان بده.هر چند این داستان به نظرم عمیقتر هم بود که من زیاد نتونستم به تمام ماجرا پی ببرم. تجربه جالبی بود.از این نویسنده کتاب تانگوی شیطانش رو هم خریدم و در سر فرصت اون رو میخونم، و اگر تونستم از پسش بر بیام وارد چالش با مالیخولیای مقاومت، دیگر اثر سخت خوانش میشم.. 0 2 زینب 1403/5/31 کتاب شامل دو تا داستانه که شاید اول به نظر برسه به هم مربوط نیستن، ولی هستن!داستانِ اول، داستانِ پروفسوریه که به قولِ خودش داره با بطالت و حماقت روزهاش رو میگذرونه،چون تصمیم گرفته تفکر رو رها کنه.خواسته یا ناخواسته وارد ماجرایی میشه؛ ماجرایی که باید یکنفس بخونیش،ماجرایی دربارهی آخرین گرگِ یک منطقه، ولی خب… داستان دوم که دو بخشه، دربارهی شکارچیایه به اسمِ هرمان که برای شکارِ حیوانات وحشیِ جنگل تلهگذاری میکنه. هرمان تو کارش خیلی موفقه ولی بعد از مدتی اتفاقاتی تو وجودش میافته که در نهایت تصمیم میگیره انتقام بگیره. ولی انتقام از کی؟چه جوری؟ کتابِ راحتی نیست به نظرم،ولی اگه تعقیب هومر رو خوندین و دوست داشتین،فکر کنم قراره اینو بیشتر دوست داشته باشین. این نویسنده خیلی خاص و متفاوته، باعث میشه غرق داستان بشی و وقتی تموم شد مات و مبهوت بمونی…فکر کنم آمادگی اینو داشتم که امتیاز ۵ بدم حتی! 0 4