سیری در سیره نبوی

سیری در سیره نبوی

سیری در سیره نبوی

4.5
129 نفر |
17 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

39

خوانده‌ام

351

خواهم خواند

34

ناشر
صدرا
شابک
0000000065475
تعداد صفحات
310
تاریخ انتشار
1371/7/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        برگردان حاضر به زبان ترکی آذربایجان، در سه بخش تدوین یافته است: بخش نخست حاوی دو مقاله به تصحیح استاد مطهری است با نام های "دعوت های سه بعدی" و "موج اسلامی". بخش دوم متضمن هشت سخنرانی استاد مطهری درباره ی سیره ی نبوی است. و در بخش پایانی یک سخنرانی نیز، ترجمه ی صد سخن ار پیامبر (ص) گرد آمده است.
      

لیست‌های مرتبط به سیری در سیره نبوی

آزادی معنویهدف زندگیتوحید

اندیشه ناب اسلامی (لیست دوم_ آثار شهید مطهری)

34 کتاب

در ادامه‌ی معرفی لیست کتب اندیشه ی اسلامی، اینک آثار درجه یک استاد علامه شهید مطهری(ره) رو معرفی میکنم. آثاری که به قول حضرت امام خمینی(ره) بدون شک تمامی این آثار، خوب و انسان ساز می‌باشد و مقام معظم رهبری هم در موارد مختلف تاکید ویژه و بسیاری بر مطالعه‌ی آثار شهید مطهری دارند و در جایی میفرمایند مبنای فکری نظام جمهوری اسلامی ایران آثار شهید مطهری است. شهید پالیزوانی در وصیت نامه خود می‌نویسد: مطهری را دریابید! و شهید حاج قاسم سلیمانی هم علاقه زیادی به آثار استاد مطهری داشته و در دوره های مطالعاتی آثار شهید مطهری شرکت می‌کرده است. بسیاری از شبهات روز جامعه (به نظرم بیش از ۹۰درصد شبهات) را می‌توان با مطالعه آثار شهید مطهری به شکلی دقیق پاسخ گفت و دوباره اسلام را بر خودمان و در مرحله بعد به مردم و جوانان عرضه نمود. بنده مهمترین آثار اندیشه ای ایشان را در این لیست قرار می‌دهم اما پیشنهاد میشود تمامی آثار استاد مطالعه شوند. همچنین پیشنهاد میکنم این آثار در قالب دوره های مطالعاتی همچون دوره بینش مطهر یا دوره هایی که انتشارات صدرا برگزار میکند مطالعه شوند.

29

یادداشت‌ها

          🔴 تفاوت میان موجودات گاه تفاوت‌های سطحی و گاه تفاوت‌های عمقی است. تفاوت‌های عمقی است که باعث می‌شود موجود الف چیز دیگری نسبت به موجود ب باشد. هم پارچهٔ قرمز «پارچه» است و هم «پارچه» آبی پارچه است و تفاوت‌شان فقط مربوط به رنگ‌شان می‌باشد. هم روباه حیوان است و هم شیر حیوان است و فقط برخی تفاوت‌ها مثل رنگ و اندازه و شکل و وزن است که میان شیر و روباه فرق می‌نهد. با این همه، نمی‌توان تفاوت انسان با روباه را ظاهری دانست. تفاوت انسان با روباه به «بزرگ‌تر» بودن یا به «سنگین‌تر» بودن خلاصه نمی‌شود، چون انسان ویژگی‌هایی دارد که روباه خوابشان را هم نمی‌بیند. جنس داشته‌های انسان با روباه یا هر موجود دیگری متفاوت است و چنین نیست که جنس دارایی مشترک باشد و صرفاً مقدار و رنگ آن کم و زیاد باشد. استاد شهید (رحمه‌الله‌تعالی) در کتاب‌های خودشان، مصادیق متنوعی از همین داشته‌های اختصاصی انسان را نشان می‌دهند که مقوله «دعوت» یکی از آن‌ها می‌باشد و دعوت می‌تواند هم به لحاظ ماهیت و هم به لحاظ متغیرهای موفقیت یا شکست بررسی شود. 

🟠 دعوت‌کنندگان گاه انسان‌ها را به آزادی اجتماعی و گاه به آزادی معنوی و گاه به هر دوی این‌ها دعوت کرده‌اند. تاریخ خود نشان می‌دهد که برخی افراد، مردم را به شورش علیه ستم حکومت‌ها فراخوانده‌اند و آنان را به جنگیدن برای آزادی اجتماعی‌شان ترغیب نموده‌اند. همچنین، برخی انسان‌ها را می‌شناسیم که متعرض چنین چیزی نشده‌اند، اما انسان‌های دیگر را به خودسازی و تسلط بر نفس دعوت نموده‌اند. اما دعوتی وجود دارد که هم عنصر آزادی اجتماعی و هم عنصر آزادی معنوی را شامل می‌شده و چنین دعوتی به پیامبران اختصاص دارد. بنابراین، پیامبران الهی هم بشر را به سمت آزادی از قید و بندهای درون و هم به سمت آزادی از قید و بندهای برون دعوت نموده‌اند.

🟡 معیار ارزیابی دعوت‌ها «عمق»، «عمر» و «وسعت» هستند. عمق یعنی دعوت مذبور، چه مقدار روح مدعوین را تسخیر نموده است و چه میزان روی آن‌ها «تأثیر» گذاشته و آن‌ها را دگرگون کرده است. عمر یعنی دعوت مذبور چه «مقدار» دوام آورده است و بعد به صفحات تاریخ پیوسته است. سرانجام وسعت یعنی بانگ دعوت مذکور تا کجا رسیده و چه وسعتی را درنوردیده است. شواهد تاریخی نشان می‌دهد که دعوت احدی قابل مقایسه با دعوت انبیا و دعوت احدی از انبیا قابل مقایسه با پیامبراعظم (ص) نبوده است. مطلب مذکور وقتی تأمل‌برانگیزتر می‌شود که به سرعت توسعه و نفوذ اسلام از بدو تولد توجه نمائیم؛ شاعر و سیاست‌مدار فرانوسی لامارتین می‌نویسد:«تفاوت سیره و سیر، بایدهای اخلاقی ثابت و متغیر، دعوت از مختصات بشری، دعوت‌های سه بعدی و دعوت و سخن لامارتین، اصول دعوت نبوی، نبایدهای ثابت و بایدهای ثابت دعوت نبوی تک ظهور می‌کند، هیچ همکار و همدستی ندارد، از خودش شروع می‌شود، همسرش به او ایمان می‌آورد، طفلی که در خانه هست و پسر عموی اوست (علی علیه السلام) ایمان می‌آورد، تدریجاً افراد دیگر ایمان می‌آورند آنهم در چه سختیها و مشقتها! و دیگر سرعت پیشرفت یا عامل زمان، و سوم بزرگی هدف. اگر اهمیت هدف را با فقدان وسایل و با سرعتی که با این فقدان وسایل به آن هدف رسیده است در نظر بگیریم، پیغمبر اسلام- به گفته لامارتین و درست می‌گوید- در دنیا شبیه و نظیر ندارد.»
🟢 قرآن کریم گویا است که دعوت فقط مربوط به الفاظ نیست و تنها منبع شناخت ماهیت دعوت نبوی، الفاظ و جملات پیامبر اسلام نیست. رفتار پیامبر اسلام هم من جمله منابع دعوت نبوی هستند. با این حال، به دو صورت می‌توان رفتار پیامبر اسلام را مطالعه نمود، روش نخست چیزی است که به عنوان «سیر شناسی» می‌شناسیم و روش دوم چیزی است که به نام «سیره‌شناسی» معرفی می‌نمائیم. منظور از اصطلاح نخست نقل و بیان رویدادهای زندگی پیامبر اسلام است. نویسنده به اصطلاح سیر زندگانی پیامبر اسلام را بر حسب رویدادها و اتفاقات بیان کرده و واکنش‌ها یا کنش‌های وجود مبارکش را از منابع مربوطه نقل می‌نماید. گرچه سیره شناسی هم باید به منابع معتبر پشتْ گرم باشد، اما سیره شناسی «کشف مؤلفه‌ها و متغیرهای رفتار شخص است تا بدین وسیله، رفتارهای جزئی ایشان به وسیله این مؤلفه‌ها قابل توضیح دادن باشد.» به عبارت دیگر، همان طور که اندیشه و نظر دارای منطقی ثابت است، رفتار و عمل هم می‌تواند دارای منطقی ثابت باشد. شاید مهمترین فایدهٔ چنین چیزی همین است که می‌توان با استفاده از همین اصول و قواعد، وظیفهٔ جزئی خودمان را بفهمیم و به سنت و سیره و روش ایشان اقتدا نمائیم. سیره به انسان «معیار» می‌دهد. استاد بعد توضیح دادن مفاهیم مذکور، مصادیق متعدد منطق‌های ثابت رفتار پیامبر عظام را نشان می‌دهند که «اصل قدرت» و «اصل عدم تکلف» من جملهٔ آن‌ها می‌باشند.

🔵 نظریهٔ مارکسیسم با بنیادهای فکری دیدگاه توضیح داده شده ناسازگار است؛ مارکس باور داشت که فکر و عقیده و ایمان اصالت ندارد و زادهٔ طبقه‌ی اجتماعی و موقعیت اقتصادی افراد است. انسان محکوم منافع خود می‌باشد و منافع انسان در شرایط گوناگون اقتصادی دست‌خوش دگرگونی می‌شود، پس چطور می‌توانیم برای چنین موجودی بایدها یا نبایدهای ثابت ارائه نمائیم؟ بنابراین، بایدها و نبایدها تابع شرایط هستند و شرایط متغیر، بایدهای متغیر طلب می‌کنند و به همین دلیل، اساساً الگو قرار دادن انسانی که شرایط متفاوتی داشته است، صحیح نیست و معنا ندارد. به عبارت دیگر، انسان فرزند شرایط است و شرایط متغیر هستند و انسان الف چگونه خود را با انسان ب منطبق کند. «انسان بودن امری نسبی است و به همین دلیل، اخلاق هم امری نسبی می‌باشد.» پس به دلیل تعارض چنین دیدگاهی با دیدگاه اسلامی، استاد آن را مطرح کرده و به آن پاسخ می‌دهند. 
(برای مطالعهٔ ادامهٔ مطلب می‌توانید به کانال تلگرامی بنده مراجعه کنید:«@abketab»
        

7

        🍃در محضر کتاب🍃

#سیری_در_سیره_نبوی
#انتشارات_صدرا



☆سیری در سیره نبوی در کلام شهید متفکر استاد مطهری؛

کتاب حاضر دارای سه بخش است.
🌱بخش اول که «دیباچه» نام گرفته است شامل دو مقاله تحت عنوانهای «دعوتهای سه بعدی» و «موج اسلامی» به قلم متفکر شهید استاد مرتضی مطهری است. 
این دو مقاله در اصل مقدمه های جلدهای اول و دوم کتاب محمد خاتم پیامبران است و این کتاب مجموعه مقالاتی از چند تن از نویسندگان اسلامی است که در سال ۱۳۴۶ هجری شمسی برابر با ۱۳۸۷ هجری قمری به مناسبت آغاز پانزدهمین قرن بعثت از سوی مؤسسه حسینیه ارشاد منتشر گردید.

🌱بخش دوم نامگذاری کتاب از منظر استاد می باشد که این یادداشتها در جلد نهم یادداشتهای استاد مطهری منتشر شده است.
🍃بخش سوم این کتاب که «ضمیمه» نام گرفته است متشکل از یک سخنرانی و ترجمه صد سخن از سخنان کوتاه پیامبر اسلام علی الله می باشد. 

صفحه ۱۰۵ و ۱۲۴ کتاب مینویسد؛

یکی از مسائلی که از سیره رسول الله صلی الله علیه و آله باید آموخت کیفیت استخدام وسیله است.
 انسان اولاً باید در اهداف خودش یعنی در هدفها مسلمان باشد یعنی هدفش مقدس و عالی و الهی باشد، و ثانیاً باید در استخدام وسیله برای همان هدفها هم واقعاً مسلمان باشد.

=》 مثلاً ما نباید دروغ بگوییم، نباید غیبت کنیم، نباید تهمت بزنیم؛ نه فقط برای خودمان نباید دروغ بگوییم، به نفع دین هم نباید دروغ بگوییم، یعنی به نفع دین هم نباید بی‌دینی کنیم، چون دروغ گفتن بی‌دینی است.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6

          ⭕چرا باید بدانیم پیامبر و ائمه چطور زندگی کردند؟ و در مقابل اتفاقات مختلف چه عکس‌العملی نشان دادند؟
آیا رفتارهای پیامبر برای ما قابل الگوبرداری هست؟ یا فقط باید برای لذت بردن و... زندگی ایشان را مطالعه کرد؟ و یا اصلا باید مطالعه کرد یا نه؟

⭕بخشی از کتاب :
انسان امروز با همه پیشرفتهای معجزآسا در ناحیه علم و فن، از لحاظ مردمی و انسانیت گامی پیش نرفته بلکه به سیاهترین دوران سیاه خویش بازگشته است با یک تفاوت، و آن اینکه از برکت قدرت علمی و فلسفی و ادبی خویش، برخلاف گذشته، تمام جنایتها را در زیر پرده‌ای از تظاهر به انسانیت و اخلاق، نوع پرستی، آزادیخواهی و صلح دوستی انجام می‌دهد. صراحت و یکرویی جای خود را به دورویی و فاصله میان ظاهر و باطن داده است. در هیچ دوره‌ای مانند عصر جدید درباره عدالت، آزادی، برادری، انساندوستی، صلح و صفا، راستی و درستی، امانت و صداقت، احسان و خدمت سخن گفته نشده است، و در هیچ عصری هم مانند این عصر بر ضد این امور عمل نشده است. در نتیجه بشر امروز مصداق سخن خداوند شده است:
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ
وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ [وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ
        

1