قصه‌های همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی

قصه‌های همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی

قصه‌های همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی

کریس کالفر و 3 نفر دیگر
4.3
40 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

123

خواهم خواند

23

شابک
9786222740856
تعداد صفحات
384
تاریخ انتشار
1400/1/2

نسخه‌های دیگر

توضیحات

کتاب قصه‌های همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی، تصویرگر براندن دورمن.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به قصه‌های همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی

نمایش همه
قصه‌های همیشگی؛ آخرین نبردقصه‌های همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانیقصه‌های همیشگی؛ اکسیر جادویی

کتاب اول، ورود به سرزمین قصه ها

6 کتاب

همه کتابخونا با خوندن یک کتاب وارد یک سرزمین خاص و منحصر به فرد شدن که باعث شد چشماشون برق بزنه و بخوان یک بار دیگه تجربه اش کنن و همین باعث خوندن کتابای دیگه شد. همون کتاب باعث شد ما کتابخون بشیم. اون کتاب همیشه برامون خاص و مقدس باقی میمونه. برای من اون کتاب خاص طلسم آرزو بود. بزارید براتون یک قصه تعریف کنم: یک روزی بود و روزگاری بود. یک دختربچه ای بود که درسش خوب بود ولی کتاب نمیخوند. اون همیشه به همه سوالا جواب می داد و معلم شون خیلی دوستش داشت و این باعث حسادت بقیه شد. بعضی بچه ها تو روش میگفتن تو مغروری. اون تنها بود. درست همون وقتی که میخواست تو خودش گم بشه یک کتاب مثل یک نور تو تاریکی نجاتش داد. اون سفر کرد و با شخصیتای اون کتاب زندگی کرد. از ته دل عاشق کتاب خوندن و اون حس خوبش شد. بعدش شخصیتای کتاب دوستش شدن و اون با اینکه هنوزم بهش میگفتن مغرور و خودشیرین ولی حالا خودشو بیشتر دوست داشت و حس می کرد عوض شده. و بعدش شد یک کرم کتاب:) این داستان من بود. من با خوندن طلسم آرزو، الکس رو شناختم که یک نسخه ی موطلایی از من بود. چنان به وجد اومدم و چنان با شوخی های کانر خندیدم که حد نداره. الکس و کانر منو با خودشون بردن به اون سرزمینی که تو رویاهای اونا بود و بعد شد رویای من. بهتون پیشنهاد می کنم حتما این مجموعه کتاب رو بخونید. راستی... کتاب اول شما چی بود؟

1

پست‌های مرتبط به قصه‌های همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی

یادداشت‌ها

        بسم الله الرحمن الرحیم 

و بالاخره جلد پنجم به پایان رسید!...
سفر به سرزمین سرگردانی جلد مورد علاقه م از مجموعه ی قصه های همیشگی هست. به خاطر سفر کانر به قصه هاش، به خاطر شخصیت های جالبی که خلق کرده بود و خیلی چیزهای دیگه. یه جاهایی هم با کانر همذات پنداری می‌کردم. یا با خیلی از شخصیت های دیگه.
این جلد پر از تعلیق و غافلگیری هست. و پایانش هم واقعا جذابه.
اما از شخصیت شرور داستان انتظار بیشتری داشتم. البته که شخصیت شرور، یعنی مرد نقابدار تا یه جایی خیلی قوی بود، ولی انتظار نداشتم انقدر راحت شکست بخوره. انتظار داشتم بعد کلی بدبختی و مصیبت بمیره. یه نکته ی منفی دیگه هم اینه که همه ی مشکلات با جادو یا حتی بدون جادو، خیلی سریع و سرسری حل می‌شن. و یه جاهایی، مثلا وقتی که الکس و کانر و کرم سرخوش گیر تارعنکبوت های اون حشره گنده هه افتاده بودن، شخصیت ها یادشون می‌رفت از جادو استفاده کنند. کلا جادو توی این داستان یه چیز کاملا بی منطقه. ولی داستان برای سنین پایین نوشته شده و برای همین این مسئله قابل تحمل تره. یه چیز دیگه هم بود، گلدی لاکس چطوری وقتی باردار بود شمشیربازی می‌کرد؟:////
اما نکات مثبت هم کم نداره. مثلا شخصیت پردازی خوبش. روایت سریع و معطل نکردن خواننده و...
با اینکه یه بار دیگه هم کتاب رو خونده بودم ولی یه سری چیزها رو فراموش کرده بودم و همون چیزهای فراموش شده باعث شدن داستان از قبل برام غافلگیر کننده تر باشه.
در کل جلد مورد علاقه م هست و خوندنش لذت بخشه. اوایلش اندکی کسل کننده ست ولی کم کم جذاب می‌شه.
پایانش هم که اصلا وای! اولین باری که پایانش رو خوندم دلم به شدت گرفته بود. سنم کم بود و می‌خواستم برای الکس گریه کنم واقعا!!!
و در آخر ممنون از باشگاه گپ که باعث شد دوباره این مجموعه رو مرور بکنم.
منتظرم بریم سراغ جلد بعدی 😁😁
تا اون موقع رابین هود یا راز داوینچی رو می‌خونم.( اگه برسم!)
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

10