معرفی کتاب پژواک در شهر اثر کی اس سونگ مترجم الهام صیفی کار

پژواک در شهر

پژواک در شهر

کی اس سونگ و 1 نفر دیگر
5.0
6 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

8

شابک
9786225667600
تعداد صفحات
335
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

کتاب پژواک در شهر، مترجم الهام صیفی کار.

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به پژواک در شهر

یادداشت‌ها

Daydreamer

Daydreamer

1404/1/25

اگر بخوام
          اگر بخوام کتاب رو توی یه جمله خلاصه کنم میشه"بیان یک رویداد تاریخی معاصر از دو جنبه متضاد از هم به همراه چالش عشق"
کتاب واقعا کتاب قوی و خوبی بود. از هر لحاظ بخوام بررسی کنم کتاب نقصی نداشت.
نویسنده توی پردازش کاراکتر عالی عمل کرده بود، امکان نداشت یه کاراکتر اصلی و حتی کاراکتر فرعی توی داستان هرچقدر کوتاه بهش اشاره بشه اما پردازش کم یا نصفه براش انجام شده باشه و شما قراره با فرعی ترین کاراکتر این کتاب هم ارتباط برقرار کنین و کسی قرار نیست براتون غریبه بمونه و به طرز خیلی عجیبی جز کاراکتر های منفی همه کاراکتر ها دوست داشتنی بودن، چطور ممکنه؟(گرچه کاراکتر کای رو بیاین تافته جدا بافته در نظر بگیریم چون ایشون خیلی خوب بودن دیگه:>) درمورد پردازش تصویری و مکانی بازهم مشکلی نبود، شاید قدر کاراکتر پردازش نشده بود اما این به معنی کمبود، نقص، نصفه و نیمه بودن نیست و بیشتر منظورم اینه با کمترین توصیفات به راحتی کار رو درآورده بود و خواننده حتی از لحاظ مکانی هم احساس غربت نداشت. روند و جریان داستان به شدت جذاب و روانه، به طوری که اگه از دستتون دربره یهو به خودتون میاین و میبینین چه سهم زیادی از داستان رو پیش رفتین. جریان عاطفی داستان جالب بود، با توجه به سن کاراکتر ها خوب تونسته بود اون عشق این دوران از ادم رو بازنمایی کنه و با وجود شرایط داستان نویسنده چالش هارو خوب به نمایش گذاشت در نهایت درمورد پایانش خب بهترین پایان ممکن بود فکر کنم، به قول نویسنده"امیدوارم خوانندگان داستان را نه به عنوان پایان، بلکه به عنوان آغاز ببینند"
        

24

Satoru

Satoru

1404/1/27

"برای اشکه
          "برای اشکهایی که بر این سرزمین ریختیم
 برای رنج ها و دردهایی که کشیدیم 
برای ترسی که همچنان در کمین ماست
 سر بالا میگیریم و پیش می‌رویم"
✨ پژواک در شهر یه عاشقانه متفاوت از عاشقانه‌هایی که معمولا می‌خونین 
کتاب بسیار روان و جذاب نوشته شده و اصلا خسته‌کننده نیست، فقط قلب شما رو جاهایی به درد میاره چون به شدت قابل درک و لمس نوشته شده و فضای داستان از یه اتفاق واقعی الهام گرفته بخاطر همین شما میتونین خودتون رو اونجا حس کنید
داستان از دو زاویه روایت میشه و هر لحظه امکان نابودی هر دو طرف و رابطشون وجود داره!
✨ کای و فینکس که واقعا هم رابطه قشنگی داشتن در طول داستان، از دو جبهه متفاوت هستن، یکی معترض و اون یکی کسی که بهش دستور برای سرکوب داده میشه! همین باعث تلاطم شدید بین این دو نفر میشه 
 تلاش فداکارانه‌ای که ما در طول داستان میبینیم واقعیه، شاید چنین داستان عاشقانه زیبا و صادقانه‌‌ای در تاریخ وجود نداشته که شاید هم وجود داشته؟ به هر حال هر چیزی امکان پذیره! اما چنین معترضینی به ظلم وجود داشتن و دارن و داستان کتاب اونقدر هم قدیمی محسوب نمیشه و برای ۲۰۱۹ بوده این اتفاقات ( که در ادامه توضیح میدم درموردش)
✨ چیزی که می‌تونه کتاب رو کامل‌تر یا جذاب‌تر کنه اینه که نویسنده نیومده فقط یک طرفه در مورد اعتراضاتی که شکل گرفته بنویسه یا صرفا یه رابطه عاشقانه‌ای که سخت پذیرفته میشه از طرف جامعه رو‌ بنویسه، واقعا حساب شده نوشته و به تمام زوایا پرداخته و کاملا احساس واقعی بودن میده وقتی که اون علنا مقابلش ایستاده تو خیابون ولی هنوزم براش اهمیت داره و محافظت می‌کنه ازش و حتی آسیب می‌بینه بخاطر این کار ...
و خانواده و اطرافیان رو اصلا نادیده نگرفته و یکی از عوامل ملموس بودن همینه که فقط دو نفر نشون نداده به ما، اونا خانواده دارن، همکلاسی و همکار دارن ... مثل واقعیتی که ما زندگی میکنیم و هر کدوم از این‌ها به اندازه کافی شخصیت پردازی شدن و ابهام شخصیتی نداریم تو روایت 
کای و فینکس هر دو مشکلات خودشونو با خانوادشون دارن و حتی شاید موقع خوندنش بگین منم همینطور...
✨ بعد خوندن کتاب احتمال زیاد براتون جالب میشه تا درمورد اعتراضی که نسبت به تصویب این لایحه شکل گرفت بدونین منم همینطور و رفتم خوندم و بهتون میگم
🔥 بیاین یکم بریم عقب‌تر و سال ۲۰۱۴ البته قبلش باید در نظر داشته باشید که هنگ کنگ تا سال ۱۹۹۷ مستعمره بریتانیا بود و طبق توافق« یک کشور، دو نظام » به چین برگشت و بنا بود تا سال ۲۰۴۷ نظام اقتصادی و سیاسی نیمه مستقل داشته باشه که؟ خب چین از جایی به بعد زد زیرش چجوری ؟ اینجوری که آگوست ۲۰۱۴ اومد گفت که مردم هنگ کنگ میتونن در انتخابات ۲۰۱۷ شرکت کنن اما؟ فقط میتونن به کسایی رای بدن که از قبل توسط حکومت پکن انتخاب شده و عملا انتخابات آزاد هیچ 💁🏻‍♀️ 
و همین باعث یک موج اعتراضی گسترده شد که طبق معمول هم بیشتر معترضین نسل جوان هنگ‌کنگ بودن 
☂️ این اعتراضات جنبش یا انقلاب چتر نامیده میشه چون معترضین از چتر برای دفاع در برابر اسپری فلفل و گاز اشک‌آور نیروهای سرکوبگر استفاده میکردن
☂️متاسفانه این جنبش در نهایت سرکوب شد و شکست خورد ولی باعث آگاهی مردم شد و از عواملی بود که اعتراضات ۲۰۱۹ شکل گرفت 
سال ۲۰۱۹ چین لایحه‌ استرداد مظنونین به چین رو مطرح کرد و معنیش این بود هر مجرم یا مظنونی که تو هنگ‌کنگ بهش برچسب زده میشه باید به دولت مرکزی چین تحویل داده بشه برای مجازات و این شامل معترضینی تو جنبش چتر هم حضور داشتن میشد و خیلی خطرناک بود چون به راحتی میشه ازش برای سرکوب مخالفان سیاسی استفاده کرد و دقیقا هم کاملا مخالف استقلال هنگ‌کنگ تا سال ۲۰۴۷ این لایحه!
🔥 و همین لایحه موجب شکل گیری اعتراض گسترده مردم هنگ‌کنگ شد به حدی که از هفت میلیون جمعیت، دومیلیون در یک روز حضور داشتن! این آمار فوق‌العاده‌ست و نشان‌دهنده زیربار نرفتن ظلم مردم بود که از طرف دولت هم بی‌رحمانه و خشن جواب داده میشد به مردم بی‌دفاع ولی همین خشم‌شون رو برانگیخته کرد 
✨ و خواسته‌هایی که معترضین داشتن این پنج‌تا بود:
۱_ لغو لایحه استرداد مظنونین به چین ( که در نهایت تعلیق شد)
۲_ تحقیق درباره خشونت پلیس
۳_ آزادی بازداشت‌شده‌ها
۴_ عدم برچسب شورشگر به معترضین لایحه 
۵_ برگزاری انتخابات دموکراتیک کامل برای شورای قانون‌گذاری و رییس اجرایی 
✨ پیامد‌ها:
۱_ سرکوب شدید سیاسی 
۲_ دستگیری های گسترده 
۳_ بستن رسانه‌های مستقل و سانسور شدید
۴_ مهاجرت گسترده مردم 
🎥 مستندهایی که می‌تونید ببینید درمورد این موضوع:
۱_ مستند ۳۵ دقیقه‌ای (Do Not Split (2020 که نامزد اسکار بهترین مستند کوتاه شد و از درون خود اعتراضات فیلمبرداری شده ( عکس یادداشت)
۲_ (Revolution of Our Times   ) 2021 
این مستند برنده بهترین مستند در جشنواره Golden Horse شد با نگاه انسانی و چندلایه داستان معترضان دانشجوها خبرنگارها و شهروندان عادی رو روایت میکنه و ۲ ساعت و نیم هست
دیالوگ مشهور این مستند: 
"If we burn, you burn with us."
۳_ Inside the Red Brick Wall (2020)
محوریت مستند محاصره دانشگاه پلی تکنیک همچنین تصاویر خام واقعی و تکان دهنده است؛ بدون هیچ صدای راوی که اون حس خفگی و تنها بودن مردمو نشون میده 
🗝️آهنگ و سرود اصلی اعتراضات Glory to Hong Kong بود ( متن آغاز یادداشت) و همه جا خوانده میشد 
✨ بریده کتاب‌های زیادی از این کتاب گذاشتم که می‌تونید ببینید تو اکانتم ولی چند جمله از این کتاب رو به عنوان سخن پایانی یادداشت قرار میدم و امیدوارم از این کتاب عاشقانه زیبا لذت ببرید و بعد خوندن یادداشت علاقه‌مند به خوندنش بشید
یکی از دردناک‌ترین جملات کتاب بنظرم، "من بعدی‌ام؟ نفر بعدی به من شلیک می‌کنید؟" واقعا درد داره گفتن چنین جمله‌ای 
اگر در یک جمله بخوام کتاب رو توصیف کنم این تیکه ازش خواهد بود : "وقتی ساکت می‌مانیم، طرف صاحبان قدرت را می‌گیریم."
🤍 به یاد مردمی که" در تاریخ زندگی می‌کنند"

        

18

با سلام و
          با سلام و درود 
کتاب را من بسیار دوست داشتم ؛ ترجمه و متن روانی داشت و به راحتی پیش می رفت.
کتاب برشی از زمان اعتراضات ۲۰۱۹ هنگ کنگ می باشد و از دو طرف اعتراضات سخن می گوید؛ هم متعرضین و هم پلیس ها.
جدای از دو طرف ماجرا در کتاب ما یک خط داستانی مستقل اما در کنار داستان اصلی هم داریم و اون داستان عاشقی و علاقه کای و فینکس دو شخصیت اصلی کتاب می باشد که به نظرم به شدت زیبا نوشته شد.
کای پسر جوانی که به تازگی مادر خود را از دست داده و اکنون برای زندگی با پدر خود و پلیس شدن از شانگهای به هنگ کنگ مهاجرت می کند و فینکس هم دختر جوانی که در آمریکای شمالی به دنیا آمده و بعدها با خانواده (مادر و برادر و خواهر) به هنگ کنگ میاد و قصد دارد مجدد برای ادامه تحصیل در ییل به آمریکا بازگردد. اما اعتراضات هنگ کنگ سرنوشت هردوی آنها را تغییر می دهد و برای دانستن این تغییر کتاب را باید مطالعه بفرمایید 😉
اما داستان اصلی کتاب، اعتراضات لایحه استرداد می باشد که در ابتدا از یک گروه کوچک آغاز می شود اما در نهایت تمامی مردم با سهم های متخلف و عملکرد های مختلف ( گروه امدادرسانی، گذاشتن پول و سکه برای معترضین،  باز گذاشتن درب خانه ها و...) در آن شرکت می کنند و این نمادی از همدلی و همبستگی و اتحاد می شود.
موردی که من در داستان برخوردم و توجه من جلب کرد نحوه صدا کردن دو طرف اعتراض بهم بود؛ لقب هایی را برای هم گذاشته بودن که تقریبا جهت گیری و موضع هر دو طرف را نسبت بهم نشان می داد( چه احساسی هر دو طرف بهم دارند )
البته نحوه برخورد ها و شدت برخورد ها واقعا انسانی نبود و من یاد داستان اعمال انسانی و از یاد ها رفته انداخت و توصیه می کنم هر ۳ کتاب را مطالعه کنید. :)
در پایان این کتاب شاهد رشد و بالا رفتن تفکر و درک و همدلی مردم هستیم و این موردی بود که نویسنده هم به دنبال آن بود.
امتیاز گودریدز:۳.۹
ممنون از توجه شما💜😘🪻
بهاری بمونید
پ.ن.:عکس با تشکر از Chatgbt 
        

9

عشق همان ی
          عشق همان یگانه احساسی که آدمی را زنده می‌دارد و امید را به روزهای زندگی هر فرد تزریق میکند،اما چه میشود که در میان نفرت جبه های مخالف و حفظ خاک و ارزش ها گریبانگیر آدمی شود؟
داستان این کتاب درمورد فینکس دختری۱۶ساله و پر شور است که گویی میخواهد صدای فریاد درون عکس هایی که به ثبت میرساند گوش جهان را کر کند...
عکس هایی از وطن؛وطنی که قرار نبود وطنش باشد...
و عشق چشم مشکی و کشیده اش که دل از او برده بود به تازگی به پذیرش آکادمی پلیس در آمده بود و تنها هدفش جلب رضایت پدرش است...
کای پسر ۱۷ساله ایی که نقاب بی تفاوتی بر چهره داشت اما قلبش چنان میخروشید که گویی دریایی از عشق و سوگ و ممنوعه ایی از رنگ در جانش مواج است؛با فینکس روبرو میشود دختری که گویا هیچ درکی از زندگی کای ندارد لا اقل کای بر این باور است...
باری دیگر دست سرنوشت چه بر سر راه این عشاق نوپا قرار میدهد؟
این کتاب داستان تاریخ پر جوش و خروش گوشه ایی از جهان را به تصویر میکشد که حقیقت عشق بر آن اعتراضات سایه انداخته و باعث بالغ شدن هر آدمی میشود که از وجود خود نا آگاه است و به دنبال تصمیم شجاعانه‌ای می‌رود...

        

10

mobina

mobina

1404/1/26

تا حالا به
          تا حالا به این فکر کردین که یه رابطه‌ی عاشقانه، مخصوصاً وقتی دو نفر تو دو جبهه‌ی متفاوت ایستادن، چقدر می‌تونه مسیر زندگی‌شون رو عوض کنه؟ چقدر می‌تونه باعث شه دوباره به باورهاشون شک کنن یا حتی خودشونو از نو تعریف کنن؟ 💘

پژواک در شهر، داستانِ دوتا نوجوونه وسط اعتراضات ۲۰۱۹ هنگ‌کنگ؛ دوتا نوجوون از دو دنیای کاملا متفاوت. کای که ظاهر آرومی داره اما درونش پر از ترس و تردیده و فینکس، دختری که با عکاسی سعی می‌کنه صدای مردمش رو به گوش دنیا برسونه و با ثبت لحظه‌ها دنبال روشن کردن یه حقیقت گم‌شده‌ست.📷
هر کدوم‌شون با نگاه خودشون دنیا رو می‌بینه و همین تفاوت، پایه‌ی رابطه‌ای می‌شه که کم‌کم همه‌چی رو توی دلش زیر و رو می‌کنه؛ و اتفاقی که بین این دو می‌افته، فقط یه داستان عاشقانه‌ی ساده نیست؛ یه برخورد بزرگه بین دو نگاه، دو هویت، دو دنیای ظاهراً ناسازگار.

شخصیت‌پردازی کتاب عالیه. شخصیت‌ها جوری نوشته شدن که از همون اول می‌‌شه باهاشون احساس نزدیکی کرد. کای درونگراست و حرف‌هاشو از طریق طرح‌هاش بیرون می‌ریزه🎨، در حالی که فینکس برونگراتر و قاطع‌تره، ولی توی دلش پر از سواله. این رابطه نه فقط دو نفر رو به هم نزدیک می‌کنه، بلکه باعث می‌شه هر کدوم مسیر تازه‌ای برای شناخت خودشون پیدا کنن. انگار عشق، واسه‌شون یه جور آینه‌ست؛ آینه‌ای که خودشونو توش واضح‌تر می‌بینن.🪞
توی این کتاب، حتی شخصیت‌های فرعی هم خوب پرداخت شدن و هر کدوم سهمی توی شکل‌گیری مسیر داستان دارن و خیلی راحت می‌تونین باهاشون ارتباط بگیرین، دردهاشون رو حس کنین و حتی یه جاهایی باهاشون همذات‌پنداری کنین.

فضای داستان به‌شدت قابل لمسه. خیابون‌های شلوغ، شعارهای دیواری، ماسک‌های گاز، خستگی جمعی، فضای خونه‌ها و… توی توصیف‌ها اغراق نشده، ولی همه‌چی اون‌قدری دقیق و حس‌برانگیزه که بدون نیاز به تصویرسازی اغراق‌شده، خودتون رو وسط تموم اون اتفاقات حس می‌کنین. نویسنده موفق شده حس ناامنی، فشار، امید و اضطراب اون روزها رو توی جزئیات کوچیک بگنجونه و داستان رو زنده کنه.🏙

قلم نویسنده به شدت خوبه و این فضا خیلی خیلی ملموسه—انگار صحنه‌ به صحنه جلوی چشممون زنده می‌شه و ما با همه‌ی وجودمون، لحظه‌ها رو درک می‌کنیم. درد شخصیت‌ها رو حس می‌کنیم؛ و امیدی که توی رفتارشون موج می‌زنه — امیدی عمیق، خاموش، ولی زنده — که شاید یه‌جایی، یه‌کسی، صداشون رو بشنوه. که شاید دنیا برای یه ثانیه وایسه، گوش بده و بفهمه. و بعد، اون لحظه‌های سنگین ناامیدی... ترس از اینکه اگه دنیا خسته شه از شنیدن، اگه دیگه صدامون براش مهم نباشه، چی؟ اگه یه روزی فراموش‌مون کنه، اون‌وقت چی؟

کتاب پر از جمله‌هاییه که درد دارن، دردی که با تموم وجود می‌‌شه حسش کرد.
"من بعدی‌ام؟ نفر بعدی به من شلیک می‌کنین؟"
اینم یکی از هموناست. یه جمله ساده‌ست، ولی سنگینه و کاملا اون درد ملموسه. چون یه جایی، یه وقتی، اون ترسو حس کردیم. و واسه همینه که قابل درکه.💔

از لحاظ روایت، داستان یه تعادل خوب بین لحظه‌های آروم و عاشقانه با صحنه‌های پرتنش اجتماعی داره. و همین باعث می‌شه که نخواین کتابو زمین بذارین و یهو به خودتون میاین می‌بینین چقدر از کتاب رو پیش رفتین. و پایان کتاب هم عالیه. من روند کتاب رو خیلی دوست داشتم و همش نگران این بودم که پایان رو نویسنده خراب کرده باشه بخوره تو ذوقم؛ ولی کتاب پایانِ خیلی منطقی‌ای داشت.

یادداشت رو با یکی از بخش‌های مورد علاقه‌م تموم می‌کنم:
"معنای این اعتراض این است که از آرام صحبت کردن خسته شده‌ایم، از تحمل کردن، از بله قربان گفتن، سر پایین آوردن به هنگام کتک خوردن، زیر پا له شدن، مورد تجاوز قرار گرفتن، تحقیر شدن. معنایش بالاخره سروصدا کردن و جیغ کشیدن پس از سال‌ها سکوت است."
        

31