معرفی کتاب قصه های بهرنگ اثر صمد بهرنگی

قصه های بهرنگ

قصه های بهرنگ

صمد بهرنگی و 1 نفر دیگر
4.4
32 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

97

خواهم خواند

15

شابک
9789643518554
تعداد صفحات
392
تاریخ انتشار
1397/11/1

توضیحات

        
«مثل قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، هرجا نمی بود به خود کشیدم و شدم معلم روستاهای آذربایجان، پدرم می گوید اگر ایران را بین ایرانیان قسمت کنند، از این بیشتر سهم تو نمی شود.»
این سخن صمد است، معلم کودکان، قصه نویس بچه ها، انسانی که غمخوار کودکان برهنه پا بود و دغدغه اش آموختن به آنها و بالنده تر کردنشان، صمد دیر نپائید، جوان بود که ارس همان رودخانه ای که به آن عشق می ورزید. جانش را ستاند و دغدغه هایش ماند برای مازماندگان. اما دریغا که کسی همانند صمد بهرنگی نه آمد و نه شد.صمد بهرنگی (2 تیر 1318ــ 9 شهریور 1347)، معروف به بهرنگ، داستان  نویس، محقق، مترجم، و شاعر ایرانی بود. معروف ترین اثر او داستان «ماهی سیاه کوچولو» است. بهرنگی در 1339نخستین داستان منتشر شده اش را با عنوان «عادت» نوشت. که با «تلخون» در سال 1340، «بی نام» در 1342، و داستان های دیگر ادامه یافت. او ترجمه هایی نیز از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمه شعرهایی از «مهدی اخوان ثالث»، «احمد شاملو»، «فروغ فرخزاد»، و «نیما یوشیج») انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمع آوری فولکلور آذربایجان و نیز در مسائل تربیتی از ایشان منتشر شده ، برخی از آثار «صمد بهرنگی» با نام مستعار چاپ شده  است. از جمله نامهای مستعار ایشان می توان به: «ص. قارانقوش»، «چنگیز مرآتی»، «صاد»، «داریوش نواب مراغی»، «بهرنگ»، «بابک بهرامی»، «ص. آدام»، و «آدی باتمیش» اشاره کرد. صمد در سال 1318 در محله چرنداب شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش زهتاب بود. پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در مهر 1334 به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت، که در خرداد 1336 از آنجا فارغ التحصیل شد. از مهر همان سال آموزگار بود، و تا پایان عمر در «آذرشهر»، «ممقان»، «قاضی جهان»، «گوگان»، و «آخی جهان» در استان آذربایجان شرقی، تدریس کرد. در مهر 1337 برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی، به دوره ی شبانه «دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز» رفت، و هم زمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد 1341 و دریافت گواهی نامه پایان تحصیلات ادامه داد. وی در کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را، بخش بزرگی از اشتراک زبان های رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است مثل قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، هر جا نَمی  بود به خود کشیدم و شدم معلم روستاهای آذربایجان،پدرم می گوید اگر ایران را بین ایرانیان قسمت کنند، ازاین بیشتر سهم تو نمی شود .” این سخن صمد است، معلم کودکان، قصه نویس بچه ها، انسانی که غمخوار کودکان برهنه پا بود و دغدغه اش آموختن به آنها و بالنده تر کردنشان، صمد دیر نپائید، جوان بود که ارس همان رودخانه ای که به آن عشق می ورزید، جانش را ستاند و دغدغه هایش ماند برای بازماندگان . اما دریغا که کسی همانند صمد بهرنگی نه آمد و نه شد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به قصه های بهرنگ

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به قصه های بهرنگ

یادداشت‌ها

سپهر ناصری

سپهر ناصری

6 روز پیش

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          صمد بهرنگی مردی که زندگی و مرگ عجیبی داشت.

صمد بهرنگی که به لطف فرشید مثقالی تصویرگر داستان ماهی سیاه کوچولو، جوایز بین المللی بسیاری را دریافت کرد همواره نویسنده‌ای مورد بحث بود اما چرا؟
سوء برداشت‌های بسیاری در مورد داستان ماهی سیاه کوچولو صورت گرفته و بسیاری سعی بر آن داشتند که از این داستان کودکان برداشت‌های سیاسی داشته باشند. حتی از این فراتر رفته و پس از مرگ نویسنده به لطف جلال آل احمد ماجرای تخیلی غرق کردن بهرنگی جلوی چشم دوستانش توسط ساواک را سر زبان‌ها انداختند، که اکنون ثابت شده داستانی ساختگی بیش نبوده و در واقع دلیلی هم برای اقدام به این قتل فرضی وجود نداشته. 

از زندگی نویسنده که بگذریم می‌رسیم به داستان‌ها و نوشته‌های بهرنگی. برای انبار سعی داشته تا داستان‌های فولک و محلی را جمع آوری کرده و بازنویسی کند، چه کاری بسیار پسندیده و شایسته است. با این حال شخص بهرنگی برای بازسازی این داستان‌ها از مهارت کافی برخوردار نبوده و داستان‌ها را به شیوه‌ای بازنویسی کرده که هر کدام در روایت دیالوگ و شخصیت پردازی کمیتشان لنگ می‌زند. 
و این موضوع در مورد تقریبا در مورد تمام داستان‌های فولک و محلی که او بازنویسی کرده صدق می‌کند.
بهرنگ در داستان‌های کودکی که خلق کرده سعی داشته مغز کودکان را با تفکراتی که به عقیده خود، شایسته‌ام پر کند به عنوان مثال در ابتدا یکی از داستان‌هایش نوشته چه‌های پولدار حق ندارند داستان‌های مرا بخوانند. از سوی دیگر در داستان اولدوز هیچ عنصری که این داستان را مناسب کودکان کند وجود ندارد. 
 بهرنگی نویسنده‌ای که خیلی زود چشم از جهان فرو بست کارنامه‌ی آنچنان پرباری ندارد و تنها داستانی که می‌توان آن را در زمره‌ی ادبیات کودک قرارداد ماهی سیاه کوچولو است که متاسفانه از آن نیز برداشت سیاسی شده.
شایسته است که چپ‌گراهای گرامی دست از این داستان کودکانه کشیده و جای دیگر را با پر کنند.

سپهر ناصری
۲۸ تیر ۱۴۰۴
        

0