یادداشت سپهر ناصری
3 روز پیش
صمد بهرنگی مردی که زندگی و مرگ عجیبی داشت. صمد بهرنگی که به لطف فرشید مثقالی تصویرگر داستان ماهی سیاه کوچولو، جوایز بین المللی بسیاری را دریافت کرد همواره نویسندهای مورد بحث بود اما چرا؟ سوء برداشتهای بسیاری در مورد داستان ماهی سیاه کوچولو صورت گرفته و بسیاری سعی بر آن داشتند که از این داستان کودکان برداشتهای سیاسی داشته باشند. حتی از این فراتر رفته و پس از مرگ نویسنده به لطف جلال آل احمد ماجرای تخیلی غرق کردن بهرنگی جلوی چشم دوستانش توسط ساواک را سر زبانها انداختند، که اکنون ثابت شده داستانی ساختگی بیش نبوده و در واقع دلیلی هم برای اقدام به این قتل فرضی وجود نداشته. از زندگی نویسنده که بگذریم میرسیم به داستانها و نوشتههای بهرنگی. برای انبار سعی داشته تا داستانهای فولک و محلی را جمع آوری کرده و بازنویسی کند، چه کاری بسیار پسندیده و شایسته است. با این حال شخص بهرنگی برای بازسازی این داستانها از مهارت کافی برخوردار نبوده و داستانها را به شیوهای بازنویسی کرده که هر کدام در روایت دیالوگ و شخصیت پردازی کمیتشان لنگ میزند. و این موضوع در مورد تقریبا در مورد تمام داستانهای فولک و محلی که او بازنویسی کرده صدق میکند. بهرنگ در داستانهای کودکی که خلق کرده سعی داشته مغز کودکان را با تفکراتی که به عقیده خود، شایستهام پر کند به عنوان مثال در ابتدا یکی از داستانهایش نوشته چههای پولدار حق ندارند داستانهای مرا بخوانند. از سوی دیگر در داستان اولدوز هیچ عنصری که این داستان را مناسب کودکان کند وجود ندارد. بهرنگی نویسندهای که خیلی زود چشم از جهان فرو بست کارنامهی آنچنان پرباری ندارد و تنها داستانی که میتوان آن را در زمرهی ادبیات کودک قرارداد ماهی سیاه کوچولو است که متاسفانه از آن نیز برداشت سیاسی شده. شایسته است که چپگراهای گرامی دست از این داستان کودکانه کشیده و جای دیگر را با پر کنند. سپهر ناصری ۲۸ تیر ۱۴۰۴
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.