بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

فصل نان: داستان های کوتاه

فصل نان: داستان های کوتاه

فصل نان: داستان های کوتاه

4.2
9 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

2

دلم هوای خانه ی پریسا را داشت شب ها قدم به قدم در ذهنم پرسه می زدم از خیابان ها می گذشتم می رسیدم در خانه یشان در را باز میکردم می رفتم تو می رفتم به اتاقی که برایشان دو غاب زده بودم اتاق بچه ها با خود میگفتم حالا کجاس کجا خوابیده در ذهنم پیداش می کردم می ایستادم روی سرش و تماشایش میکردم حیفم می آمد به او دست بزنم پریسا عصرها از میان زیرزمین تصنیف تازه ای دلکش را میخواند بس کن شکوه از جدایی ها بس کن درباره این کتاب بیشتر بخوانید

لیست‌های مرتبط به فصل نان: داستان های کوتاه

یادداشت‌های مرتبط به فصل نان: داستان های کوتاه