عشق در برابر عشق
در حال خواندن
2
خواندهام
177
خواهم خواند
35
توضیحات
مرد ایستاد جلوی برده فروش خضوع خاصی پرده فروش را فرا گرفت، نیمچه تعظیمی کرد. زن بی هوا چشم از خیرگی به افق برداشت و گل پلاسیده اش را به سمت مرد گرفت. مرد به آرامی گل را گرفت و بعد سکه ای به برده فروش داد. به زن اشاره کرد و گفت: تو در راه خدا آزادی. .