معرفی کتاب و کوه ها طنین انداز شد اثر خالد حسینی مترجم محسن عقبایی

و کوه ها طنین انداز شد

و کوه ها طنین انداز شد

خالد حسینی و 1 نفر دیگر
3.6
62 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

148

خواهم خواند

35

شابک
9786226125321
تعداد صفحات
522
تاریخ انتشار
1398/7/3

توضیحات

        نویسنده در کتاب حاضر، به زندگی یک خانواده در کوران رویدادهای سیاسی افغانستان می پردازد. «عبدالله» و خواهرش «پری» به شدت یکدیگر را دوست دارند. عبدالله در صحرا شاهد فروختن خواهرش به خانواده ای ثروتمند و بدون فرزند است. جدایی رنج آور این دو زمانی ابدی می شود که پری با خانواده جدیدش به پاریس می رود. عبدالله هیچ گاه پری را فراموش نمی کند تا اینکه خودش پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای تکان دهنده سیاسی و اجتماعی در حادثه ای به کالیفرنیا می رود.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به و کوه ها طنین انداز شد

یادداشت‌ها

          ندای کوهستان سومین کتابیه که از خالد حسینی نویسنده افغان خوندم.یکی از ویژگی کتابهای خالد حسینی اینه که وقتی آثارش رو‌ میخونی اصلاً حس نمیکنی که داری یه اثر ترجمه شده میخونی(شاید به دلیل قرابت فرهنگی و یا استفاده از واژگان فارسی و یا اسامی ایرانی).
.🌼
این کتاب به لحاظ سبک کاملاً با دو‌کتاب قبلی(بادبادک باز و هزار خورشید تابان)متفاوت بود و تقریباً هر فصل یک راوی متفاوت داشت و اتفاقات داستان در گذشته،حال و آینده به طور پس و پیش روایت میشدند که سبک نویسنده رو پخته تر و حرفه ای تر میکرد.(به زعم منتقدین).
.🌼
اما به نظر من(سلیقه شخصی ام) این شیوه داستان نویسی در این کتاب کمی ما را از آن حال و هوای دلچسب آثار قبلی خالد حسینی دور کرد و درست در جایی که انتظار میرفت نقطه اوج داستان باشد،داستان آنقدر تکه تکه میشد که اصلاً هیجان و اشتیاقی در آن لحظه برای مخاطب باقی نمیماند.
.🌼
ترجمه کتاب بسیار خوب،روان و خوشخوان بود(البته به جز چندین غلط املایی و یکی دو تا سوتی در لغات انتخاب شده توسط مترجم)😉🌼.

سیزدهم الی سی و یکم خرداد ۹۹🍉
        

21

مها

مها

1403/10/5

          "وقتی‌ به او و به درد و رنج آخر عمرش و درماندگی خودم در برابر آن فکر می‌کنم ، هر آنچه تا به حال کرده‌ام و هرآنچه دلم می‌خواهد بکنم بیهوده جلوه می‌کند ، مانند عهد و پیمان‌های کوچکی که هنگام خواب با خود میبندی و صبح که از خواب بیدار میشوی همه را از یاد برده‌ای
(از متن کتاب)"
***
احساس می کنم که نسلی که خالد حسینی در این کتاب از آن حرف میزند شباهت هایی با خیلی از ایرانی های مهاجر دهه های اخیر دارد . بچه های ایرانی که در خارج از ایران متولد شده اند و احساس سردرگمی می کنند که واقعا هویتشان چیست ؟ حتی من هم که در ایران دنیا آمده و بزرگ شده ه ام تا حدی با این حس همزاد پنداری داشتم . به یاد گفتگویم با دختر خاله  ی ۸ ساله ام که در کانادا زندگی‌ می‌کند درباره ی کلاس فارسی می افتم که میگفت : حوصله سر بره ...و فارسی را به سختی می خواند .. و تازه اگر بخواند ...
***
   "گفت بعدها قدرهدیه ای که به من میدهد خواهم دانست . میگفت اگر فرهنگ خانهٔ آدم باشد ، زبان کلید در ورودی و در نتیجه اتاق‌های خانه است میگفت بدون این کلید آدم آواره میشود بی‌ خانمان  و بی‌ هویت میشود
(از متن کتاب)"
        

0