معرفی کتاب سفرنامه ابن بطوطه اثر محمد بن علی ابن بابویه مترجم محمدعلی موحد

سفرنامه ابن بطوطه

سفرنامه ابن بطوطه

4.0
6 نفر |
5 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

10

ناشر
آگاه
شابک
0000000040719
تعداد صفحات
516
تاریخ انتشار
1370/10/1

توضیحات

کتاب سفرنامه ابن بطوطه، مترجم محمدعلی موحد.

یادداشت‌ها

          سفر به دنیای ناشناخته‌ها

جلد دوم سفرنامه ابن بطوطه هم به پایان رسید. کتابی که روایت سفرهای یک جهانگرد مراکشی به دنیای کهن را به ما ارائه می‌دهد. او با همت بسیار و گذران زمان طولانی، با جهاز سفری که قابل مقایسه با روزگار ما نیست، جهان را زیر پا گذاشته است.
از افراد مختلف  گفته، کرامات بسیار دیده، در محضر پادشاهان و سلاطین بوده و آداب و رسوم حکومتها را در نواحی مختلف تجربه کرده و بعد از بیست و پنج سال سفر در کشور خود آرام گرفته است.
شگفتی هایی که او در این جلد ما را به دیدن  آن دعوت کرد بیشتر مربوط به نواحی هندوستان،پس از آن چین و در نهایت آفریقا می باشد.نوع رفتار حاکمان هند واقعا عبرت آموز بود با اینکه اسما مسلمان بودند در خونریزی و خشونت دست سایر حکومتها را بسته بودند. در کنار این ویژگی چنان در بذل و بخشش هدایا و مناسب حکومتی اسراف می نمودند که اگر بخت با مسافری یار بود می توانست ثروتی هنگفت به هم بزند.
البته قوانین عجیب و غریب هم کم نداشتند و ابن بطوطه حوادث جالب و البته تا حدودی ترسناک را از سر گذرانده است.‌
 و اما سرزمین چین؛ در آن دوران نسبت به سایر بلاد از نظر کشورداری و ابداعات و اختراعات پیشتاز و جلوتر بوده است. ابداعات آنها  جالب توجه و کشورشان در حد قابل قبولی از پیشرفت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قرار داشت.
بعد از ِآن هم با آفریقایی که خواستگاه سیاهان است آشنا می‌شویم. بدویت و رفتارهایی که از دوران کودکی و عدم رشد بشر  باقی مانده است در سرزمین‌های مرکزی آفریقا  دیده می‌شود.
آدم‌خواری و برهنگی و ملخ خواری در آن دوران و آن سرزمین رواج داشته است. اما با این حال صداقت و پاک دستی نیز در رفتار حاکمان آفریقایی بیشتر از نواحی دیگر گزارش شده است.

 در مجموع آنکه با خواندن مقرری هر هفته سفرنامه، خود را به حوادث قرن هشتم می سپردم و زندگی دیگری را تصور می‌کردم. خوراک پوشاک نحوه تولد و ازدواج و جشن‌ها و عزاداری ها، آداب زندگی و شکار و سفر و دینداری متفاوتی را تجربه می‌کردم و از خود می پرسیدم زندگی در کدام دوران بهتر است؟ 
زندگی سریع و مدرن امروز ، که ما را  به یک فرم و سبک خاصی  از آن سوق داده است و تنوع و تکثر را در لایه های زیرین خود پنهان کرده یا روزگاری که افراد با کمال آرامش و آهسته در بوم و اقلیم خود زندگی می کردند و مسکن و خوراک و پوشاک خاص خود را داشتند. 
پاسخ به این سوال آسان نیست اما سفرنامه ها مواقفی هستند که ما را به تأمل در این  سوال دعوت می‌کنند.
چون در بعضی بخش ها  شرح سفر منجر به ردیف کردن اسامی و افرادی بود که برای خواننده امروزی معنایی ندارد لذا امتیاز اثر را ۴ در نظر می‌گیرم.
و سخن آخر اینکه سفرنامه ابن بطوطه قابل توصیه به اهل پژوهش و دوستداران سفر‌ در زمان و یک سند تاریخی ارزشمند است.

#سفرنامه_ابن_بطوطه_جلددوم
#نشر_کارنامه
#ترجمه_محمدعلی_موحد

https://eitaa.com/vazhband
        

6

          به نام او

《سفرنامه ابن بطوطه شاهدی‌ست ‌گویا بر نفوذ گسترده‌ی فرهنگ و زبان ایرانی در سرتاسر اقطارِ اسلامی آن عصر》

شواهد اثبات کننده این جمله از دکتر محمدعلی موحد (که در دیباچه کتاب آمده است) در متن فراوان است، در ادامه تعداد اندکی از بخشهایی را که به نفوذ فرهنگ ایرانی، به خصوص اشخاص ایرانی در سرتاسر سرزمینهای اسلامی گواهی می‌دهد را آورده‌ام و البته اینها سوای رواج فوق العاده زبان فارسی‌ست که دامنه آن از آسیای صغیر تا دربارهای هند و سرزمینهای چین و مجمع الجزایر مالدیو بوده است

تونس
《خانقاه شیخ جمال‌الدّین ساوه‌ای پیشوای گروهِ معروف قرندریه (قلندریان)، که ریش و ابروان خود را می‌تراشند، در دِمیاط واقع شده است》

مصر
《از جمله دانشمندان مصر شمس‌الدین اصفهانی بود که در علوم معقول سرآمد روزگار به شمار می‌آمد》

شام
《این مسجد سیزده پیش‌نماز دارد و مقدم بر همه پیش‌نماز شافعیان است که در هنگام ورود مت به آن شهر قاضی القضات جلال‌الدین محمد بن عبدالرحمن قزوینی این عنوان را داشت... جلال‌الدین مذکور بعدها قاضی القضات مصر شد》

عراق عرب
《امیر بصره هنگامی که من آنجا رفتم رکن‌الدین عجمی توریزی (تبریزی) بود و او مرا مهمان کرد》

سند و هند
《در لاهری با شیخ عابد و زاهد شمس‌الدین محمد شیرازی که مردی سالخورده بود ملاقات کردم》

《شمس‌الدین تبریزی که رئیس خنیاگران بود با مردان و زنان خواننده و رقاصگان که همه از غلامان پادشاه‌اند، برای این جشن دعوت شدند》

《قاضی کولم مردی فاضل از اهل قزوین است و بزرگ مسلمانان آنجا》

سیلان و بنگال
《از کُنکار مسافرت کردم به مَغاره‌ای رسیدیم که به استاد محمود لُری معروف است》
《سلطان بلاد معبر، نام او غیاث‌الدین دامغانی‌ست》
《قصد من از آمدن به این کوهستان زیارت یکی از اولیا بود به نام شیخ جلال‌الدین تبریزی که در آنجا مسکن دارد》

چین
《تاج‌الدین اردبیلی قاضی مسلمانان شهر زیتون، که مردی فاضل و کریم بود با شیخ‌الاسلام کمال‌الدین عبدالله اصفهانی که یکی از صلحای روزگار به شمار می‌رفت به دیدار من آمدند، همچنین بزرگان تجار آن شهر گروهی از جمله شرف‌الدین تبریزی که از بازرگانانی بود که من هنگام ورود به هندوستان از آنان وام گرفته بودم به ملاقات من آمد... از مشایخ بزرگ این شهر برهان‌الدین کازرونی را دیدم که در بیرون شهر زاویه‌ای داشت و بازرگانان نذوراتی که در حق شیخ ابواسحاق کازرونی داشتند به او می‌پرداختند》
        

3