عصر ظهور

عصر ظهور

عصر ظهور

3.7
21 نفر |
11 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

42

خواهم خواند

14

یادداشت‌ها

          برخی از اساسی‌ترین نقاط ضعف كتاب:
از مهمترین نقاط ضعف کتاب استنادات متعدد نویسنده به کتاب الفتن و الملاحم ابن حماد است، این کتاب از قدیمی‌ترین منابع روایی اسلام است که مطالبی در خصوص دوران ظهور امام زمان علیه السلام نیز در خود دارد، ابتدا نکاتی چند در خصوص این کتاب بیان می‌شود.
1- ابن حماد بیشتر روایات را ازصحابه یا تابعین نقل می‌کند و آن‌گونه که انتظار می‌رود، سند روایات به رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) نمی‌رسد. بر این اساس از مجموع حدود 170 روایت بابهای 29 تا 44 این کتاب که درباره مهدی علیه السلام و سفیانی است، تنها حدود 25 روایت از پیامبر و امیرمؤمنان (علیه السلام) و امام باقر(علیه السلام) صادر شده و دیگر اسناد کتاب به افرادی چون کعب الاحبار، محمدابن حنفیه، زهری، ارطاة و... ختم می‌شود. این‌گونه سندها نه تنها از نظر شیعه ارزشی چندانی ندارد، در نظر اهل سنت نیز حجیت چندانی ندارد، چون اصطلاحاً موقوف به شمارمی‌رود؛ یعنی سند آن به صحابی متوقف می‌شود و به معصومی ختم نمی‌شود!
2- در این کتاب روایاتی نقل شده که ساختگی بودن آن آشکار است. نمونه‌ای از این روایات را در ابواب مربوط به خلفای پس از رسول خدا می‌بینیم که در آن به ترتیبِ خلفای سه گانه، احادیثی به رسولخدا (صلوات الله علیه و آله) نسبت داده‌اند یا به علی(علیه السلام) نسبت داده‌اند که فرمود: 
با معاویه مبارزه نکنید؛ زیرا به هر حال امیری نیکوکار یا فاجر لازم است. (در حالی كه خود امیرالمؤمنین بر خلاف این حدیث ساختگی تا آخرین لحظه زندگی با معاویه جنگید و رسول خدا معاویه را مورد لعن قرار داده بوده و وصیت كرده بوده كه هر گاه مردم معاویه را بر منبر جانشینی رسول خدا و خلافت یافتند او بكشند!) یا احادیثی از کعب الاحبار یهودی روایت کرده است که مهدی علیه السلام را از فرزندان عباس (عموی پیامبر) دانسته است.
3- از میان عالمان شیعه سیدبن طاووس یک بخش از چهار بخش کتاب ملاحم خود را به روایات کتاب الفتن ابن حماد اختصاص داده و محدثان بعدی شیعه که روایات کتاب سید را گزارشکرده‌اند بدون توجه به منبع اصلی آن، احادیث را به نقل از یک عالم شیعی در تألیفات خود آورده‌اند. علامه مجلسی نیز روایات الفتن را به نقل از ابن طاووس در بحار گزارش کرده و بر این اساس برخی از دیگر روایات انتخاب شده در کتاب عصر ظهور که از بحار نقل شده نیز از همین کتاب ابن حماد نقل شده است.
4- چکیده‌ی نظرات محققان کتاب الفتن ابن حماد چنین است: 
بسیاری از روایات الفتن جعلی و ضعیف و ساختگی، موقوف و مقطوعند و در آن روایاتی از اهل کتاب و اسرائیلیات که از وهب بن منبه و کعب الاحبار و غیره نقل شده نیز یافت می‌شود.
هر چند روایاتی که با اعتقاد شیعه مطابق باشد و در منابع معتبر نیز آمده دراین کتاب وجود دارد لیکن بنابر آنچه ذکر شده، نقل گسترده‌ی احادیث الفتن ابن حماد در کتاب عصر ظهور و مبنا قرار دادن بسیاری از این روایات در تحلیل‌هایی که در کتاب آمده است ابهامات جدّی در اتقان علمی کتاب عصر ظهور وارد ساخته است به شکلی که حتّی خود مؤلف هم به آن اذعان کرده است!
مؤلف بیان داشته است که: 
"اگر بنا بود مجدداً کتاب را بازنویسی کند بسیاری از این روایات که صحتشان غیر قطعی است را از کتاب حذف می‌کرده و به عنوان نمونه بیان داشته است که روایتی که در خصوص حمله‌ی سفیانی به اهواز در کتابش آمده و سندش هم به معصوم نمی‌رسد و خودش هم به صحت آن اعتقاد ندارد را در بازنویسی کتاب حذف می‌کرده."
ذکر تعداد قابل توجهی از این احادیثی که صحتشان محل تردید است و گمانه‌زنی و فرضیه‌سازی‌های گسترده در تفسیر این روایات کتاب را از حیث اعتبار شدیداً دچار اشکال ساخته است.
علاوه بر آن گاهی مشاهده می‌شود که مؤلف بدون استناد به ادله‌ی منطقی و معقول، احتمالات دور از ذهنی در تفسیر احادیث ذکر کرده است به طور نمونه بیان داشته که منظور از طالقان در احادیث کل ایران است و برای این تفسیر خود دلیل معقول و منطقی را بیان نداشته است و در گام بعدی بر اساس این فرضیه به تحلیل مسائلی در خصوص دوران ظهور پرداخته است.
از دیگر نقاط ضعف جدی کتاب رویکرد استفاده‌ی ناقص از قسمتی از یک روایت است که با تحلیل شخصی نویسنده سازگار است و حذف قسمت‌های دیگر همان حدیث که با فرضیه‌های نویسنده سازگاری ندارد.
در مواردی هم مطالبی ارائه شده است که از نظر مبانی اعتقادی شیعه مردود است و احادیثی معتبر فراوانی در تضاد با نظریه‌ی احتمالی نویسنده در آن خصوص وجود دارد، به طور نمونه نویسنده بیان داشته است که احتمالاً پس از فوت امام زمان علیه السلام فرزندان حضرت به حکومت می‌رسند! كه بر طبق صریح روایات امام حسین علیه السلام به عنوان اولین معصوم به عالم رجعت خواهند كرد و كار كفن و دفن حضرت حجت را به عهده می‌گیرند و پس از ایشان عهده دار حكومت جهانی ایشان خواهند بود.
همچنین در ترجمه کتاب هم مواردی وجود دارد که مترجم اشتباهاتی فاحش انجام داده است که موجود انحراف خواننده از دریافت معنای درست حدیث می‌شود. به طور نمونه در روایتی که گفته شده امام زمان علیه السلام مرکب خود را به حرکت درمی‌آورند مترجم این‌گونه ترجمه کرده است که ایشان مرکب خود را به پرواز در می‌آورند.
با توجه به رویکردی که در تألیف کتاب عصر ظهور اتخاذ شده است، این کتاب می‌تواند دستمایه‌ی سوء استفاده‌های فراوان از مباحث پیرامون امام زمان علیه السلام واقع شود و همچنین مطالب بسیاری در آن یافت می‌شود که صحت‌ آن‌ها محل تردید جدی است به طوری که حتی خود نویسنده هم به صحّت آن‌ها اعتقادی ندارد و اگر می‌توانسته آن‌ها را در بازنویسی کتاب حذف می‌کرده است.
بر اساس آنچه بیان شد معرفی و ترویج این اثر برای عموم مردم که بسیار به بحث علائم ظهور هم علاقه‌مند هستند به هیچ وجه توصیه نمی‌شود.
در خصوص اظهارات مؤلف در مورد كتابش به این مصاحبه می‌توانید رجوع فرماید:
http://www.khabaronline.ir/detail/278535/culture/4089
        

0

          با این کتاب بیش از بیست سال پیش، که دانشجوی مهندسی بودم، آشنا شدم و همان اوان خواندمش. نویسنده برداشت های نسبتا تازه و نظام مندی از روایات مربوط به نشانه ها و رویدادهای زمان ظهور عرضه کرده، که جالب توجه اند؛ به ویژه که نقش ایرانیان را در آن زمان مهم نشان داده است، و ویژه تر اینکه برخی مطالبش قابل تطبیق بر حدوث و بقای انقلاب اسلامی ایران است، به همین دلیل در ایران بسیار مورد توجه قرار گرفت. یادم هست که برخی سخنرانان در دانشگاه بر اساس مطالب همین کتاب برای ما از آینده انقلاب اسلامی با اطمینان زیادی حرف می زدند.
کتاب البته ارزش خواندن دارد، اما واقعا جای نقد جدی دارد. نویسنده از روایات ضعیف استفاده کرده است و نیز برخی برداشت های ایشان از روایات، ناقص یا قابل تردید جدی است. خواننده محقق و فرهیخته به آسانی به مطالبی این چنین، که بر اساس منقولات قرون گذشته درباره آینده جهان مطالبی را استوار می کنند، نباید یقین پیدا کند. به نظر من کتاب آمیخته ای از درست و نادرست است. بحثهای علمی زیادی درباره مبانی و روش پذیرش و استنباط از چنان منقولاتی باید صورت پذیرد. به نقدهای وارد شده به مطالب این کتاب توجه کنید. با جستجوی ساده ای به برخی دست می یابید. در مجلات علمی تاریخ و حدیث و مهدویت هم نقدهایی در دسترس اند.
توصیه می کنم کتاب نقد تاریخی نشانه های ظهور را نیز مطالعه کنید.
مهم است که جامعه شیعه باورهای مهدوی و آخرالزمانی خود را درست و معقول فراهم آورد و دچار توهمات جمعی نشود.
برای نمونه روایات و منقولاتی که سخن از سید خراسانی یا نقش ایرانیان در شکل گیری دولت اهل بیت دارند، بر این پایه که اصلا جعلی نباشند و ساخته طرفداران بنی العباس برای سرنگونی امویان نباشند، که علی الظاهر برخی یا همه شان این چنین اند، نمی توانند با قطع و یقین بر دوره خاصی از حکومت ایران تطبیق شوند. ببینید که علامه مجلسی در بحار، جایی روایتی دال بر زمینه سازی ایرانیان را برای ظهور نقل می کند، بعد می گوید امید دارم دولت سرفراز صفویه مراد باشد. حال امروزیان امید دارند جمهوری اسلامی چنین باشد. البت چنین بادا، چه خوش خواهد بود که ظهور بقية الله الاعظم در زمانه ما باشد، اما سخن در این نیست که ما چه آرزویی داریم، سخن در مفاد واقعی و درست منقولاتی است که بر آنها تکیه می کنیم.
        

12

کورانی و م
          کورانی و مهدویت‌گرایی در الاهیات سیاسی جمهوری اسلامی


شیخ علی کورانی عاملی، روحانی، نویسنده و محقق مشهور لبنانی (۱۳۲۳-۱۴۰۳)، ۳۰ اردیبهشت، در روزی که توجه همه‌ی رسانه‌ها و افکار عمومی معطوف به سانحه‌ی سقوط بالگرد رییس ‌جمهور و همراهانش بود، درگذشت. مشهورترین کتاب کورانی، «عصر الظهور» بود که انتشار ترجمه‌ی فارسی آن در ایران در اواخر دهه‌ی شصت (و تجدیدچاپ‌های متعدد آن) بازتاب‌های گسترده‌ای داشت. عصر ظهور یکی ازتأثیرگذارترین کتاب‌هایی است که در دوره‌ی معاصر در موضوع مهدویت نوشته شده است. اهمیت این کتاب، رویکرد آخر‌الزمانی نویسنده و گرایش او به برجسته‌کردن نقش شیعیان ایران و یمن در وقایع ظهور موعود است. در روایت کورانی، پیروی انقلاب اسلامی یکی از علایم مهم نزدیکی دوره‌ی ظهور قلمداد می‌شود؛ آن‌اندازه مهم که کورانی در همان سال‌های نخست پس از پیروزی برای همیشه رحل اقامت در ایران افکند. توصیفات و روایت کورانی از برخی شخصیت‌های نقش‌آفرین در روایت شیعی ظهور نظیر سید خراسانی و شعیب بن صالح و انتساب آن‌ها به ایران، بسترساز گمانه‌زنی‌هایی برای تطبیق آن ویژگی‌ها بر برخی شخصیت‌های سیاسی نظامی ج.ا. شد. مشهورترین این موارد، انطباق «سید خراسانی» به آیت‌الله خامنه‌ای است؛ انطباقی که در ادبیات غیررسمی مذهبی ج.ا. هم بدان دامن زده می‌شود. دوره‌ی نخست دولت احمدی‌نژاد سال‌های اوج این ادبیات بود و کتاب عصر ظهور یکی از مهم‌ترین منابع مورد استناد در این ادبیات به‌شمار می‌رفت. بااین‌اوصاف کورانی و کتابش نقشی بی‌بدیل در الاهیات سیاسی ج.ا. و نیز ترویج ادبیات مهدویت سیاسی در دهه‌های اخیر ایفا کردند.
        

2