معرفی کتاب پنج فوت فاصله اثر ریچل لیپینکات مترجم امیرحسین لطیفی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
40
خواندهام
1,001
خواهم خواند
279
توضیحات
کتاب «پنج قدم فاصله» رمانی نوشته ی «ریچل لیپینکات» است که اولین بار در سال 2018 به انتشار رسید. دانش آموزی دبیرستانی به نام «استلا گرنت» به بیماری «فیبروز سیستیک» مبتلا است و از زندگیای که در آن، «بیماری حرف آخر را می زند»، خسته شده است. «استلا» اما دختری قوی و مصمم است—او داروهایش را با برنامه ای مدیریت می کند که خودش طراحی کرده، و ویدیوهایی را درباره ی بیماری «فیبروز سیستیک» تهیه می کند تا دیگران را بیشتر با این بیماری آشنا کند. «استلا» کارهای زیادی برای انجام دادن دارد، اما آشنایی با هنرمندی به نام «ویل نیومن» که به همان بیماری مبتلاست و در همان بیمارستان حضور دارد، همه چیز را تغییر می دهد. «ویل» به خاطر این بیماری، عفونتی حاد پیدا کرده که باعث شده او از فهرست پیوند ریه خارج شود. این عفونت همچنین به این معنی است که «ویل» برای این که سلامت «استلا» را به خطر نیندازد، باید همیشه فاصله ای مشخص از او داشته باشد—حتی وقتی این دو، عاشق یکدیگر می شوند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به پنج فوت فاصله
نمایش همهپستهای مرتبط به پنج فوت فاصله
یادداشتها
1403/7/15
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
رفت توی لیست کتاب های مورد علاقم و کتاب خیلی خیلی قشنگی بود یادمه یه دو سه سال پیش یه بار فیلمش رو دیده بودم و وقتی فهمیدم کتابم داره با ذوق میخواستم بخونمش ولی یه سری جاهای کتاب واقعا خیلی ضایعه سانسور کرده بودن😐 و ویل عزیزم چقدر دوست دارمممممم و استلا نازنینم امیدورام در زندگی بعدی تون بهم برسید🥺🫶🏻
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1404/3/3
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

+ خب نظرم در مورد کتاب اینه که : 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 اما اگه بیشتر بخوام توضیح بدم : 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 آره دیگه😭 _عاشقانه واقعا زیبایی بود 🥹 + و اینکه این عشق یه عشق واقعی بود و برای حاشیه های عشق به هم نزدیک نشده بودن 🥰 همیشه شش یا بهتره بگم ۵ قدم با هم فاصله داشتن🙂↕️ _( به غیر از ثانیه کوتاهی که استلا خفه شد🫥 ) + اگه بخوام بگم که فیلمش باحال تره یا کتابش قطعا کتابشو پیشنهاد میکنم 🙂 _ چرا ؟🤔 + چون توی فیلم گاهی اوقات موقع درک کردن احساسات شخصیت ها می موندم 😐🫣اما توی کتاب شخصیت ها واضح احساساتشون رو بیان کردن 🥲 _ و خب رمانتیک بود😁 + واقعا امیدوارم کاش عشق داخل همه ی کتابا اینقدر خالص بود😶 _ کاش 🤕 + خب یادت نره ساعت ۱۲ نیمه شب نزدیک اسکله میبینمت😊 _ چشم استلا !🫡 خب این نظرم در مورد کتاب در قالب یه مکالمه ی خیالی بود🙂 + از زبان من بود 🫡و - از زبان آینه م ( کسی که بلده به حرفام گوش بده بعد از مامانم🫠 )
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.