معرفی کتاب فلاکت روزمره اثر هرتا مولر مترجم ستاره نوتاج

فلاکت روزمره

فلاکت روزمره

هرتا مولر و 1 نفر دیگر
3.6
15 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

31

شابک
9786226194846
تعداد صفحات
125
تاریخ انتشار
1404/2/1

توضیحات

        فلاکت روزمره مجموعه‌ای است از سه جستار و سه سخنرانی هرتا مولر. تأملی است درباره‌ی معنای وطن، تبعید، آزادی، هویت، و کرامت انسانی؛ درباره‌ی زندگی در زمانه‌ی دیکتاتورها. مولر در این جستارها و سخنرانی‌ها با زبانی لطیف، شاعرانه و گاه بازیگوش از تجربه‌ی شخصی و تاریخی زیستن در آلمان و رومانیِ استبدادزده می‌گوید و با در هم آمیختن روایت شخصی و گزارش تاریخی می‌کوشد به چند سوال مهم پاسخ دهد:  چگونه می‌شود در شرایط سخت هم آزادی و کرامت انسانی را پاس داشت؟ چگونه می‌توان هویت فردی را حفظ کرد و با ترس جنگید؟ و چرا دیکتاتورها از خنده می‌ترسند؟
او در فلاکت روزمره از روایت تجربه‌های ساده‌ی روزمره، چشم‌اندازهایی استعاری می‌سازد که حسِ واقعیِ زندگی در حصار را بازنمایی می‌کنند.
در زمانه‌ای که متن‌های طولانی و پرگو عمدتاً پیامدی جز کسالت مخاطب ندارند، هرتا مولر با نثری موجز و شفاف، نگاهی نو و استدلال‌هایی فهمیدنی، ما را با پاره‌ای از پرسش‌های انسانی مشترک‌ مواجه می‌کند و در جست‌وجوی پاسخ این پرسش‌ها، چشم‌اندازهایی متفاوت در برابرمان می‌گشاید. مولر که در روستایی کوچک در غرب رومانی به دنیا آمده و خانواده‌اش از اقلیت‌های آلمانی‌تبارِ کشور رومانی بودند، زندگی در جایگاه عضوِ گروهی به‌حاشیه‌‌رانده‌شده را شخصاً تجربه کرد و در دورهٔ حکومت چائوشسکو هم به دلیل همکاری نکردن با دستگاه امنیتی رومانی بارها به مرگ تهدید شد. به خاطر همین تجربهٔ زیسته است که تاب‌آوری در زمانۀ خودکامگی و مقاومت از راه زبان از مضامین اصلی بیشتر آثار او از جمله کتاب فلاکت روزمره هستند؛ مجموعه‌ای متشکل از سه جستار و سه سخنرانی مولر در بیست سال گذشته.

هرتا مولر نیمی از عمرش را زیر سایۀ حکومتی تمامیت‌خواه زندگی کرده و نیمی دیگر را در کشوری دموکراتیک. در اواخر دهۀ ۱۹۸۰ و پس از سال‌ها ارعاب و بازجویی و سانسورِ آثارش اجازه پیدا کرد از رومانی خارج شود. او که به‌سختی خود را به سرزمینی آزاد رسانده بود و تصور می‌کرد رها شده، از همان مواجهۀ اول از سوءظن‌ها و برخوردهای تحقیرآمیز میزبان نسبت به خودش یکه خورد و ناامید شد. انگار کابوس‌ها و ترس‌های زندگی گذشته نمی‌خواستند دست از سرش بردارند و در سرزمینی دیگر هم به شکلی دیگر تکرار می‌شدند. مولر سرخورده از وضعیت بغرنجش، هم سیاستمداران و هم عادیِ هر دو جامعهٔ آلمان و رومانی را نقد می‌کند و نگرش‌ها و رفتارهای ناخوشایندشان را به رخ می‌کشد.

صداقت همیشگی هرتا مولر در بازنمایی، عمق تحلیلی و خیال‌پردازی‌های هنرمندانه‌اش در سخنرانی‌ها و جستارهای گردآوری‌شده در کتاب فلاکت روزمره نیز به چشم می‌آیند. مولر دریچه‌ای نو به تجربه‌های گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده، تبعیدی‌های حاکمیت‌های خودکامه، و آدم‌های معمولیِ سرکوب‌شده باز می‌کند. او تک‌تک مخاطبانش را در میانۀ ماجرا قرار می‌دهد و با این پرسش مواجه‌شان می‌کند که در دفاع از حقوق این گروه‌ها تا کجا پای ارزش‌های شخصی‌شان خواهند ایستاد و به امواج فراگیر و گاه گذرای جمعی نخواهند پیوست.

او در جستار «فلاکت روزمره» مفاهیم خانه و تبعید را کنار اشیایی خاص (آب‌نبات، کبریت و تیغ) می‌گذارد تا نشان دهد که حکومت‌های خودکامه فقط افراد را هدف نمی‌گیرند، بلکه مقاصدشان را بر تن اشیا نیز حک می‌کنند و آن‌ها را به نوعی زندگی هیولاوار وامی‌دارند. یا در جستار «خندۀ روز بعد»‌ با تکیه بر این حقیقت که خودکامگان حقیقت را تاب نمی‌آورند، تصویری دقیق و ناب از قدرت انقلابی شوخی و خنده و کاربردهای ویژۀ آن ترسیم می‌کند.
      

یادداشت‌ها

          هفدهمین کتاب ۱۴۰۴

سومین کتاب نمایشگاه

فلاکت روزمره

نام هرتا مولر را به واسطه کتاب معروفش سرزمین گوجه های سبز می شناسیم.مولر که در سال ۲۰۰۹ نوبل ادبیات گرفت.او پیرزنی ۷۰ ساله است که در سال ۱۹۵۳ در رومانی زاده شد و در بحبوحه جنگ جهانی دوم مجبور به ترک وطن می شود. کل آثارش این بو را دارد، ترک اجباری وطن آن هم به خاطر یک حکومت فاشیستی و سرکوبگر و اقتدارگرا که آزادی را زیر چکمه های خود لگد می کند...ظاهراً سه متن از این کتاب، نوشته های مولر و سه متن دیگر سخنرانی است. به نظرم کتاب می توانست دو قسمت شود، نوشته ها و سخنرانی ها...نصف کتاب خواندنی است و نصف کتاب شنیدنی...آن قسمت خواندنی اش توصیفات بی نظیری دارد و آن قسمت شنیدنی آنقدر حقد و کینه در دل خود دارد که صدای نویسنده در پی آن گم شده است. خصوصا متن آخری، گویی جعفر پناهی در جشنواره کن پشت میکروفن رفته، متن حتی ادبیت خاصی ندارد.
مجموعه جستارهای اطراف در ابتدا خیلی خوب بود اما رفته رفته دارد از کیفیتش کم می شود و به قول یکی از رفقا بگیر و نگیر دارد.
        

44