مالون می میرد

مالون می میرد

مالون می میرد

ساموئل بکت و 1 نفر دیگر
4.0
16 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

30

خواهم خواند

24

شابک
9786002297990
تعداد صفحات
286
تاریخ انتشار
1399/7/2

توضیحات

        
بله، روزگاری بود که بیدرنگ شب میشد و با جستوجوی گرما و تکههای تقریباً خوردنی بهخوبی میگذشت. و تصور میکنی که این وضع تا آخر همینطور باقی می‏ماند. اما ناگهان همهچیز دوباره شروع به خشموخروش میکند، در جنگلهایی از سرخسهای بزرگ گُم میشوی یا در زمینهای بایرِ در معرض بادهای شدید میچرخی، تا اینکه کنجکاو میشوی که آیا بیخبر مردهای و به دوزخ رفتهای یا باری دیگر در جایی حتا بدتر از جای قبلی به دنیا آمدهای. 

      

لیست‌های مرتبط به مالون می میرد

حسین

حسین

1403/9/6

مالویمالون می میردنام ناپذیر

سه گانه بکت:هدف؟گشتم نبود نگرد نیست

3 کتاب

📚 **سه‌گانه ساموئل بکت: مالوی، مالون می‌میرد، نام‌ناپذیر** 📚 ✨ **مالوی (Molloy):** کتاب اول از سه‌گانه مشهور بکت، داستان جستجوی مردی به نام مالوی برای مادرش است. این رمان با زبانی منحصر به فرد و فلسفی، به کاوش درونیات انسان و مفهوم وجود می‌پردازد. مالوی، با نگاهی سرد و طنزی تلخ، واقعیت‌های تلخ زندگی را به چالش می‌کشد. ✨ **مالون می‌میرد (Malone Dies):** دومین کتاب این مجموعه، روایت‌گر روزهای پایانی زندگی مردی به نام مالون است که در بستر بیماری قرار دارد. مالون با نگاه بی‌رحمانه و تیزبینانه خود به گذشته‌اش می‌نگرد و در دنیای ذهنی خود غرق می‌شود. این رمان به زیبایی توانسته است انزوای انسان و تلاش بی‌پایان برای فهم معنای زندگی را به تصویر بکشد. ✨ **نام‌ناپذیر (The Unnamable):** کتاب سوم و پایانی این سه‌گانه، داستان فردی است که حتی نامی ندارد. او در حالتی بین زندگی و مرگ، به روایت تجربیات و افکار خود می‌پردازد. *نام‌ناپذیر* با نثری پیچیده و تجربی، مرزهای زبان و روایت را به چالش می‌کشد و به پرسش‌های بنیادی درباره هویت و وجود پاسخ می‌دهد. 🌟 **چرا باید این سه‌گانه را بخوانید؟** ساموئل بکت با این سه‌گانه شاهکاری خلق کرده که به عمیق‌ترین لایه‌های روان انسان نفوذ می‌کنه. این کتاب‌ها با نگاهی فلسفی و هستی‌شناسانه، شما رو به تأمل در معنای زندگی و وجود دعوت می‌کنن. 📖 **اگر به ادبیات فلسفی و روان‌شناسانه علاقه‌مندید، این سه‌گانه را از دست ندید

2

یادداشت‌ها

          مالون می‌میرد، نه رمان، بلکه شعر منثوری است که بکت آن را به زبان فرانسه نگاشت و سپس خود به انگلیسی ترجمه کرد. این کتاب از زبان پیرمردی است به نام «مالون» که در بستر مرگ، در دفترچه‌اش با ته‌مدادیی که در دست دارد، تلاش می‌کند تا سیاهه‌ی اموالش را ثبت کند، با داستان‌پردازی خود را سرگرم کند (یا به تعبیر خودش بازی کند) و با مرگ خودش، یا حتی قبل از آن، مرگ شخصیت‌هایش را رقم زند. 
این اثر بیشتر هذیانی ممتد است. داستان‌هایی که مالون می‌گوید تا حد زیادی بازکاوی خاطرات رنگ‌باخته‌اش به نظر می‌آیند. ماموریت خیال و وهم و کلام، نجات این پیرمرد محتضر از ملال است، که با شکست مواجه می‌شود. کیفیت خاص دیگر آثار بکت، در این اثر نیز نمایان است. زمان از توالی و محتوای خود خالی شده است و یک فضای خاکستری غلیظ و ساکن جای گذر شب و روز را گرفته است و مالون تلاش می‌کند تا در این واپسین لحظات وجود، تمام آن چیزهایی را که به او هویت می‌بخشند، احضار کند. تنهایی نیز مفهومی است که به صورت غیرمستقیم بارها در اثر عنوان می‌شود و مالون هربار واکنشی متناقض را در رابطه با آن پی‌گیرد. واکنشی از عشق و عجز و نفرت.

بخشی از کتاب:[ می‌كوشيدم زندگی كنم بدون اين‌كه بدانم چه کوششی می‌کنم. شاید هم بدون این‌که بدانم زندگی کرده‌ام. نمی‌دانم چرا درباره‌ی این چیزها حرف می‌زنم. ها، بله، برای این‌که از ملال آسوده شوم. زندگی کردن و به زندگی واداشتن. متهم کردم کلمه‌ها فایده‌ای ندارد، چون از مفاهیم خود تو خالی‌تر نیستند.بعد از ناکامی و تسکین و آرامش، شروع کردم به کوشیدن و زندگی کردن، به زندگی واداشتن، در خود و در دیگری آدم دیگر بودن. چقدر این‌ها دروغ است. ... اگر می‌شد انتظار چیزی را داشت، من فقط انتظار داشتم که سرد بشوم.]
        

11

          تقریبا شبیه در انتظار گودو بود. با این تفاوت که چون دیگه استراگون نبود، هم کل وظیفه ایجاد سرگرمی با خودشو مدادش بود، هم ناچارا خود گودو خیلی موضوع مهمی شده بود. برای همینم دیگه طنز نبود و کلا تیره و تار بود. 
بخشی از کتاب: 
چیزی که در این ساعت موجب زوج شدن است، عطش شهوانی‌است. اما تعداد این‌ها نسبت به آدم‌های گوشه‌نشین که با فشار از میان ازدحام رد می‌شوند، راه رسیدن به مکان‌های تفریح و سرگرمی را  مسدود می‌کنند، روی نرده‌ها خم می‌شوند و به دیوارهای خالی تکیه می‌دهند بسیار ناچیز است. اما خیلی زود به جای مقرر می‌آیند، به خانه‌ی خود، یا خانه‌ی دیگری، یا بیرون از خانه به اصطلاح به مکانی عمومی، یا با توجه به احتمال بارندگی به آستانه‌ی در پناه می‌برند و اولین کسی که می‌رسد انتظارش به ندرت طولانی می‌شود. چون همه به سوی هم می‌شتابند. چون می‌دانند برای گفتن تمام چیزهایی که بر دل و وجدان سنگینی می‌کند و برای انجام دادن تمام کارهایی که باید با همدیگر انجام دهند، کارهایی که نمی‌شود به تنهایی انجام داد، چه فرصت کوتاهی دارند.
        

9

          "مالون می میرد"
مالون در اتاقی محبوس ‌شده و قرار است با توصیف جزئیات ملال آور  از احساسات صفرایی اش یا مخاطب را تا دم مرگ با خود بکشاند یا نمونه ای مینیاتوری از زندگی پیش از مرگ و خاطراتی که بجا می گذاریم را بازگو کند.

ساموئل بکت به قولش عمل می کند و سعی می کند در آخرین زمان های باقی مانده برای نویسنده داستان او را با داستان‌هایی فارغ از جست و گریز و نشیب و فراز های معمول مشغول کند و به بازی های مرسوم روزمره وا دارد تا از این منظر مفهوم"گذران عمر و زندگی" و طومار سوالات بی پاسخ و احساسات غریب درمیان تارو پود این لحظات عیان شود.

احتضار اگر وصف فرد شود خو گرفتن و درک کردن آن دشوار نیست اما در "مالون می میرد" جهان بیرونی او محتضر است و یا حداقل ساموئل بکت احتضار او را با پدیدارهای برون پی می گیرد. به همین خاطر توضیحات مفصل او از تمام آنچه در اطرافش می گذرد و طرح های داستانی که به ذهنش می آید و گاهی با واقعیت ممزوج می شود کار را برای خواننده مبتدی چو منی دشوار می کند.

تجربه به من ثابت کرده داستان هایی که تک گویی های نویسنده و رفت و برگشت های ذهنی او چندین صفحه به طول می انجامد طرفداران چندانی نخواهد یافت. این داستان نیز احتمالا به همان سرنوشت محتوم مبتلا خواهد شد.
        

0