معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
11
خواندهام
960
خواهم خواند
127
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
ماهی پیر قصه اش را تمام کرد و به دوازده هزار بچه و نوه اش گفت: «دیگر وقت خواب است بچه ها، بروید بخوابید.» بچه ها و نوه ها گفتند:«مادربزرگ! نگفتی آن ماهی ریزه چطور شد!» ماهی پیر گفت:« آن هم بماند برای فردا شب. حالا وقت خواب است، شب به خیر!» یازده هزار و نهصد و نود و نه ماهی کوچولو «شب به خیر» گفتند و رفتند و خوابیدند. مادربزرگ هم خوابش برد، اما ماهی سرخ کوچولویی هرچه کرد خوابش نبرد، شب تا صبح همه اش در فکر دریا بود... .
بریدۀ کتابهای مرتبط به ماهی سیاه کوچولو
نمایش همهلیستهای مرتبط به ماهی سیاه کوچولو
پستهای مرتبط به ماهی سیاه کوچولو
یادداشتها
1404/2/19
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
... قصهی ماهی پیر تمام شد، یازده هزار و نهصد و نود و نه ماهی کوچولو شب بخیر گفتند و خوابیدند، مادربزرگ هم خوابش برد، اما ماهی سرخ کوچولویی هرچه کرد از فکر دریا خوابش نبرد :) و من هم اینجا، دقیقا بعد از خوندن داستان، دارم به این فکر میکنم یعنی یه روزی میتونم ماهی سیاه کوچولو جویبار خودم باشم؟
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.