معرفی کتاب خواب گران اثر ریموند چندلر مترجم پرهام دارابی

خواب گران

خواب گران

ریموند چندلر و 1 نفر دیگر
3.5
10 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

20

خواهم خواند

26

ناشر
علم
شابک
9786222460105
تعداد صفحات
284
تاریخ انتشار
1400/3/22

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        خواب گران، اولین رمان نویسنده‌ی آمریکایی، ریموند چندلر، است که برای نخستین بار در سال 1939 به انتشار رسید. در مرکز داستان این اثر، کارآگاهی تحصیل‌کرده، شجاع و باتجربه به نام فیلیپ مارلو قرار دارد. میلیونری در حال مرگ، فیلیپ مارلو را استخدام می‌کند تا کسی را که از دخترِ دردسرساز او اخاذی می‌کند، دستگیر نماید. مارلو پس از مدتی درمی‌یابد که این پرونده، ابعادی بسیار بزرگتر از اخاذی و باج‌گیری دارد. آدم‌ربایی، دروغ، فتنه‌انگیزی و قتل، تنها تعدادی از مسائلی هستند که مارلو باید با آن ها دست و پنجه نرم کند.

این رمان، باعث تثبیت جایگاه چندلر به عنوان یکی از برترین نویسندگان داستان‌های کارآگاهی شد و سبک نگارش ماهرانه و ادبی این نویسنده، طیف گسترده و متنوعی از مخاطبان و طرفداران را برایش به ارمغان آورد. در سال ۱۹۴۶ فیلمی به همین نام با اقتباس از رمان چندلر ساخته شد؛ فیلمی از کارگردان مشهور سینمای هالیوود، هاوارد هاکس، که به یکی از  آثار شاخص در ژانر نوآر تبدیل گشت. 
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به خواب گران

خواب گرانبانوی دریاچهقاتل در باران

داستان‌های معمایی_جنایی(پلیسی_کارآگاهی) مدرن

28 کتاب

این لیست خلاصه‌ای از مصاحبه مسعود بربر و محمد قائم‌خانی با موضوع ادبیات معمایی مدرن است مسعود بربر تاریخچه مختصر ادبیات معمایی را اینچنین می‌گوید: از اوایل قرن نوزدهم هافمن و ادگار آلن‌پو آغازگر داستان معمایی به معنای امروزی بودند و بعدا کانن دویل با خلق شرلوک هولمز و آگاتا کریستی با خلق پوآرو و مارپل ادامه دهنده این مسیر بودند. این داستان‌‌ها که امروزه مخاطبان داستان می‌توانند اشکالات منطقی‌شان را به راحتی متوجه شوند، در آن زمان اینقدر اهمیت معمایی نداشته و بیشتر جنبه سرگرمی داشتند‌. اما با مدرن شدن داستان، توجه داستان به درون آدمی بیشتر شد. در داستان‌های معمایی کلاسیک شخصیت پردازی به اندازه جذاب کردن کارآگاه بوده نه بیشتر. همین عامل باعث پس زده شدن و به حاشیه رفتن ادبیات معمایی شد و همه نسبت به این ژانر نگاه عامه پسند بودن داشتند. این اتفاق باعث توجه نویسندگان ادبیات معمایی به شخصیت شد. شخصیت را بر سر بزنگا‌ه‌ها قرار داده و موقعیت وجودی انسان در هستی را در قالب اثر معمایی جنایی مورد توجه قرار دادند. اینجا است که ژانر نووار به وجود آمد. سپس مسعود بربر به معرفی چند کتاب معمایی و چند نویسنده معمایی‌نویس می‌پردازد: نویسنده‌ها: ریمون چندلر پاتریشیا های_اسمیت هنینگ مانکل پاتریک مودیانو کتاب‌ها: معمای آقای ریپلی فیل در تاریکی سین مثل سودابه فراموش نکن که خواهی مرد بیمار خاموش(یا نقاش سکوت) لینک مصاحبه محمد قائم خانی با مسعود بربر: https://www.aparat.com/v/ljnze پ.ن: چهار اثر ایرانی دیگر به عنوان پک معمایی شهرستان ادب را مسعود بربر معرفی کرد. یکی از دوستان مورد اعتمادم در حیطه داستان، کتاب روز داوری‌اش را خواند و گفت کتاب خوبی نیست. اما ریگ جن را مطالعه کردم و متوجه شدم کتاب خوبی است. اگر نسبت به دو اثر دیگر کنجکاو هستید و نمی‌خواهید کل این مصاحبه را ببینید آن دو کتاب این‌هایند: محرمانه میلان متولد زمستان بعد از مطالعه در مورد اینکه در این لیست بگذارمشان یا نه تصمیم می‌گیرم پ.ن۲: امیدوارم خودم با مطالعه بیشتر آثار معمایی به زودی چند کتاب به این لیست اضافه کنم‌.(اگر اضافه شوند از کتاب‌های هفده به بعد کتاب‌هایی‌اند که خودم اضافه کردم و شانزده کتاب اول بر اساس معرفی مسعود بربر است.)

86

پست‌های مرتبط به خواب گران

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          این یادداشت خلاصه‌ای است از مصاحبه آقای شیروانی با قاسم هاشمی‌نژاد در مورد کتاب خواب گران به ترجمه ایشان.

خواب گران با ترجمه استاد هاشمی نژاد سال هشتاد و دو به چاپ رسید. ایشان می‌گویند که بعد از نوشتن کارنامه‌ی اردشیر بابکان(که متاسفانه این کتاب هم سال‌ها است تجدید چاپ نشده) نیم نگاهی به داستان‌های پلیسی_کارآگاهی داشتند و خصوصا دشیل همت و ریموند چندلر‌. دلبستگی‌شان به ریموند چندلر را بیشتر توصیف می‌کنند آن هم به خاطر نوع و سبک نگارش چندلر‌. همچنین فاصله گرفتن از اوایل انقلاب را باعث کنار گذاشتن ضدیت با رمان و داستان، خصوصا رمان و داستان پلیسی شد. 
ایشان سه فصل اول کتاب را اواخر دهه شصت ترجمه کرده بودند و همان ترجمه هم به عینه در ترجمه نهایی سال هشتاد و دو ایشان چاپ شد. ایشان می‌گویند برای پیدا کردن زبان مناسب کتاب، چند هفته‌ای طول کشید تا پاراگراف چند سطری اول کتاب را ترجمه کنند. ایشان می‌گویند:((پاراگراف اول به شما می‌گوید که زبان این کتاب چیست. رعایت قواعد زبان کتابتی مرسوم دوره را نمی‌کند. مثلا شسته و رفته به صورت شسته‌رفته است یا کت‌شلوار است نه کت و شلوار. همان‌طور که تلفظ می‌شود در زبان محاوره، آمده است. 
کوشش بعدی ایشان تعادل بین زبان کتابتی و زبان محاوره است به نحوی که توصیفات از مکالمات خیلی جدا و ناهمسار نایستند.

ایشان در مورد علت انتخاب چندلر می‌گویند که در سال‌های بیست تا چهل میلادی آمریکا دو شخصیت مهم و برجسته در ادبیات کارآگاهی وجود داشتند. دشیل همت و ریموند چندلر. هر دو در مجله Blak Mask کار می‌کردند. سردبیر نشریه اصولی داشت که برای نوشتن به همه تحمیل می‌کرد‌. اصلی که توضیحات اضافه نباشد و صفت‌های متوالی آزارنده و دست و پا گیر در بیان نباشد و قید نباشد و زبان برهنه باشد برای بیان چیزی که می‌خواهد بیان کند. زبانی کاملا مستقیم، سرراست، بی شیله پیله و بدون پیه و پیرایه. لُخم. 
دشیل همت با همین زبان روزنامه آن روز آمریکا، می‌رسد به حد هنر. چندلر اما شورش می‌کند بر علیه این قواعد مجله. ((دو آدم متفاوت و دو کار مختلف دارند می‌کنند. و سلیقه است که می‌تواند یکی را دوست داشته باشد و دیگری را کم‌تر دوست داشته باشد. بهتر است که هر دو را دوست داشته باشید. چرا که دو تجربه‌ی کاملا مستقل حیرت انگیز نسبت به زبان است. جذابیت تنوع هم در همین است. چون شما را از تعصب ورزی و تعلق دست و پا گیر دور نگه می‌دارد.))
چندلر صفت‌ها و قیدهایی را که لازم است می‌آورد و زبانی از این طریق می‌سازد که هرچند لخت، سرراست و مستقیم است، ولی گاه جنبه شاعرانه هم دارد. مثلا یکی از توصیفاتش اینچنین است:((نفسش به لطافت چشم‌های آهوبره بود.)) یا ((چشم‌هاش برکه ‌های تاریکی بود_تهی‌تر از تاریکی)) اینها به اصطلاح توصیفات شاعرانه است. این کیفیت کار چندلر که بیشتر از باقی آثارش در خواب گران تجلی داشته، علت انتخاب او توسط آقای هاشمی نژاد براس ترجمه است. با مذاق ایرانی‌ها که مذاق شعری است سازگارتر است تا دشیل همت.
البته ایشان اصل سبک کارآگاهی را دارای قریحه شعری می‌داند‌. اما نه آن مفهومی که امروزه از شعر رایج است. 
ایشان می‌گویند:(( در خارج از ایران شاعران صاحب نام مترجم داستان‌های پلیسی_کارآگاهی بوده‌اند. به دلیل برهنه بودن زبان در این نوع، متن شما را نزدیک می‌کند به حقیقت شعر.))
ایشان در همین مصاحبه اشاره می‌کنند که مقصودشان از شعر، آنچه امروزه می‌فهمند نیست. بلکه مقصود ذات زبان است. ((وقتی شما به ذات زبان نزدیک می‌شوید، به شعر حقیقت نزدیک شده‌اید.)) ایشان داستان کارآگاهی را بازکننده فضایی می‌دانند که ادبیات شناخته شده امروز قادر به خلق آن نیست. نمونه‌ای که ایشان ذکر می‌کنند برای شعر و نزدیکی‌اش به ذات زبان، داستان شعر بوی موی جولیان است. نصر ابن احمد، حاکم بخارا بیش از چهارسال در هرات متوقف شده بود و به بخارا باز نمی‌گشت. همراهان امیر که دلتنگ شهر و خانواده‌شان بودند، به رودکی می‌گویند که شعری بگوید و امیر را راضی کند به بازگشتن. رودکی هم شعر بوی جوی مولیان را می‌سراید و می‌گویند چنان امیر متاثر شده بود که پا برهنه سوار بر اسب‌می‌شود تا به بخارا برگردد. این را هاشمی نژاد به عنوان نمونه‌ای از شعر که نزدیک است با ذات زبان بیان می‌کنند. ایشان می‌گوید ((ذات زبان است که وقتی سرراست، مستقیم، بدون شیله پیله باشد و انسان با طبیعت آن یکسان شود، قدرت تکان‌دهندگی دارد.)) بر خلاف تصور عوفی و امثالش که نمی‌توانستند بفهمند شعری به سادگی بوی جوی مولیان چگونه اینچنین تاثیری روی امیر گذاشته. چرا که بعد از رودکی صنایع بیانی وارد شعر شد و آن بداهت و سادگی را از شعر گرفت. همه فکر می‌کردند که با صنعت است که دلها تکان داده می‌شود. نه. این ذات زبان است که اینچنین کرده. 
چون داستان‌های پلیسی_کارآگاهی دور از ادبیات می‌ایستند و حتی طور ضد ادبیات کار می‌کنند، پشت می‌کنند به ادبیات و مستقیم سر و کار دارند با جزئیات، حقائق و وقایع و پشت حائل زبان پنهان نمی‌شوند تاثیر مستقیم‌تری دارند. 

ایشان در جواب علت انتخاب نام خواب گران برای اینکه در صورتی که فیلم ساخته شده از آن(که ایشان فیلم را فیلمی بسیار خوب توصیف می‌کنند) به نام خواب بزرگ بود می‌گویند: 
((ادبیات تغذیه از یادگارها و یادبودها می‌کند، از گذشته‌ها، از عزیزداشت‌ها، از میراث‌ها. ادبیات جان می‌گیرد از ظرفیت‌های فرهنگی یک قوم. پشت کردن به میراث، به گذشته، ادبیات را فقیر می‌کند. سطحی می‌کند، تک بعدی می‌کند... وقتی شما با کارکرد ادبیات و هدف آن آشنا می‌شوید، متوجه می‌شوید که ادبیات خواست‌هایی دارد که باید برآورده‌اش کنید. من در حد بضاعت خود سعی می‌کنم به این خواست جواب بدهم، حتی در یک متن ترجمه. با آنکه کار چندلر کم و بیش معروف بود به خواب بزرگ، عنوان خواب گران را بر آن نهادم تا پیوندی با فرهنگ من پیدا کرده باشد.

پ.ن: یادداشت دیگری از خودم را ذیل این کتاب با ترجمه آقای دارابی می‌توانید ببینید.
        

12

          سرهنگ استرن وود کارآگاه خصوصی‌ای به نام فیلیپ مارلو را استخدام می‌کند تا جلوی اخاذی شخصی به نام گایگر را بگیرد. اما فیلیپ مارلو از صحبت‌های سرهنگ حس می‌کند که او دنبال داماد گمشده‌اش می‌گردد و حدس می‌زند سرهنگ می‌خواهد او را در این ماموریت امتحان کند تا ماموریت اصلی را که پیدا کردن دامادش است به او محول کند ولی در همان ماموریت اول چنان ماموریت را پیچیده و در هم تنیده با گم شدن داماد سرهنگ می‌یابد که ناچار است بعد از به ظاهر تمام شدن ماموریتش سراغ پیدا کردن داماد سرهنگ برود و....
روایت رمان اول شخص است که به نظر برای یک داستان کارآگاهی بهتر از روایت سوم شخص می‌باشد. چرا که احساسات و ذهنیات کارآگاه که محور داستان را بهتر و از زبان خودش می‌خوانیم.
شخصیت فیلیپ مارلو یک نسخه در حال گذر از کلیشه‌های کلاسیک ولی محتاط در پایبندی نسبت به بعضی اخلاقیات است‌. فیلیپ مارلو عاشق پول است و از وضع مالی زندگی‌اش به عنوان یک کارآگاه خصوصی راضی نیست ولی وقتی مشتری‌اش از کار راضی نباشد پول ماموریت را دریافت نمی‌کند. راحت دروغ می‌گوید اما حاضر نیست از اعتماد مشتری‌اش سواستفاده کند. در واقع آنچه در یادداشت شاهین مالت از تلاش ریمون چندلر برای خاکستری نگه داشتن شخصیت‌هایش می‌گفتم همین است‌. شخصیت‌‌ها و از همه بارزتر فیلیپ مارلو، در عین اینکه عقاید و پایبندی اخلاقی خودشان را از دست نداده‌اند، به شدت سعی بر ابراز ضداخلاقیات می‌کنند. البته تلاش‌های چندلر تا حدود بسیاری جواب داده و شخصیت‌ها کاملا تصنعی نشدند اما حدس می‌زنم این کار زحمت بسیاری برای چندلر در پی داشته. 
اگر بشود داستان‌های معمایی و داستان‌های کارآگاهی را دو نوع متفاوت ولی نزدیک به هم دانست، می‌شود با اطمینان گفت که خواب‌گران یک رمان کارآگاهی است به این معنا که محوریت با کارآگاه است نه با پرونده جنایی. چرا که فیلیپ مارلو با وجود اینکه یک ماموریت را به پایان می‌رساند ولی کتاب تمام نمی‌شود و تازه اتفاقات بعد از این ماموریت و شبه ماموریتی دیگر برایش پیش می‌آید‌. 
پردازش به فضا در خواب گران به مراتب بیشتر از شاهین مالت بود و یک موازنه بین فضاسازی و شخصیت‌پردازی در این کتاب وجود دارد که هر دو تقریبا به یک مقدار بودند و فضاهای به شدت رازآلود کمک زیادی به داستان می‌کردند اما شاید اگر شخصیت‌پردازی بیشتر می‌بود خواب گران یک شاهکار از آب در‌ می‌آمد. شاید حتی مشکل شخصیت‌ها که یک عدم تعادل و لغزندگی از خاکستری به سفید دارند هم از همین نپرداختن کافی به شخصیت‌ها باشد.
داستان با توصیفات فیلیپ مارلو پیش می‌رود و کم‌تر با دیالوگ اتفاقات رد و بدل می‌شود که این داستان را تبدیل به یک داستان توصیف محور می‌کند 

پ.ن: من چاپ اول کتاب را با ترجمه پرهام دارابی از نشر علم خریدم که بعید بدانم برای این کتاب ویراستاری انتخاب کرده باشند‌. تقریبا اگر مترجم کتاب را یک بار بازبینی می‌کرد اینقدر غلط املایی و اشتباهات چاپی درون نوشته‌اش پیدا می‌شد که درون چاپ اول کتاب پیدا شد.
        

14

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          کتاب ریموند چندلر کتابی جنایی است که در آن یک کارآگاه خصوصی به نام فیلیپ مارلو در پی یافتن جواب معماست. با خواندن کتاب متوجه طرز بیان خاص راوی می‌شوید. پیچیدگی معما شما را با داستان شدیدا همراه می‌کند و چالشی لذت بخش برایتان شروع می‌شود که تا انتهای داستان را با هیجان سپری می‌کنید. من با خواندن کتاب به یاد فیلم‌های وسترن آمریکایی مدرن افتادم. این کتاب توانست جایگاه نویسنده اش را در نوشتن داستانهای جنایی تثبیت کند و طیف گسترده ای از مخاطبان را به خود جلب کرد. نکته ی جالب کتاب این است که تمامی اتفاقات در پنج روز می افتد اما در همین مدت کوتاه ده ها ماجرای بزرگ و کوچک اتفاق می افتد. که مهمترین آن‌ها استخدام این کارآگاه توسط یک میلیونر است که کسی را که یکی از دخترانش را تهدید می کند دستگیر کند. اما با گذشت داستان متوجه می‌شوید که ماجرا بسیار فراتر از یک باج گیری ساده است.اگر علاقه مند به داستانهای جنایی از نویسندگان خوب هستید حتما این کتاب را مطالعه کنید.


        

0

          دومین کتابیه که از چندلر می‌خونم. به مراتب از "سی و نه پله" بهتر بود ولی همچنان خوشم نیومد. فکر کنم من کلا با این مردی آبم تو یه جوب نره 😁 بامزه‌اش اینجاست که کتاب بعدیش رو تو طاقچه گذاشتم تو آب نمک بخونم. البته با فاصله از این یکی. بالاخره باید اثر این رو دتاکس کنم یا نه؟

خلاصه داستان رو بقیه گذاشتن و من تکرار نمی‌کنم ولی اینطوری بگم که هر چی با دقت می‌خوندم هیچی نمی‌فهمیدم. نویسنده وسط داستان نشسته بود و هی تاکید می‌کرد که: "مارلو" دنبال "راستی ریگن" نیست‌ها! ببین منو! دنبال اون نیست، خب؟ تو مخت فر روفت؟ 
اون وقت بعد کلی ماجرا و اتفاق تهش گفت اون‌ پیرمرده یه پرونده اخاذی داده دست مارلو تا امتحانش کنه و پرونده ریگن رو بسپره بهش. حالا چرا انقدر دنبال ریگن بود؟ چون جوون بود و چشم‌های یه سرباز رو داشت. فکر کنم دهه سی و چهل میلادی دلایل کارها همین‌قدر ساده بوده و می‌شده به خاطرش کلی هزینه کرد.

از ترجمه نگم براتون. این یکی که افتضاح بود. شاید یه ترجمه بهتر داستان رو دلچسب‌تر می‌کرد. مخصوصا که شخصیت مارلو به خاطر اینکه اصول و مبادی داشت برای خودش، برام شخصیتی قابل اعتنا و احترام شد. اگه خواستین بخونین گول بی‌نهایت بودن این ترجمه رو نخورین و اون بهتره رو بخونین.
        

11

          فیلیپ مارلو کارآگاه خصوصی جوونیه که آقای استرن وود، یک نظامی سالخورده و ثروتمند استخدامش می کنه تا به اخاذی هایی که از طریق دختر کوچکتر استرن وود ازش می شه رسیدگی کنه.
خواب گران داستان پلیسی سر راست، تا حدی ساده و خوش پرداختی داره. خود مارلو یک جایی میگه: من شرلوک هلمز نیستم که از تراشه مداد یک پرونده کامل علم کنم! کارآگاهی مارلو مبتنی بر واقعیت ها و استدلال های قابل قبوله نه استنباط های خیلی هوشمندانه.
فضاسازی و شخصیت پردازی کتاب خیلی قویه. حال و هوای کتاب و  خشونت و کثافتکاری  و فسادی که زیر پوست شهر اتفاق می افته مشخصا آمریکایی و لس آنجلسیه. شخصیت ها هم باور پذیرن. فکر می کنم شاخصه اصلی این کتاب همین پرداخت خوب شخصیت ها و سبک زندگی شون باشه. یک عده آدم پستِ بی صفتِ پولدار که در صورت لزوم دست به اسلحه هم می برن. نه خبری از آدم پاک و سالم هست نه اثری از مافیای مخوف یا قاتل خطرناک. داستان یک ریتم ملال آوری داره که محصول بی اندازه عادی بودن و پست بودن شخصیت های داستانه.
داستان از زبان مارلو و اول شخص روایت می شه. این مارلو یک فاز خسته ای داره که  هیجان انگیز ترین و اضطراب آور ترین قسمت های  داستان رو بی مزه می کنه. داستان کشش و ریتم داره اما هیجان و کنجکاوی شدید اونجوری نداره. من از سبکش خوشم اومد. 
پایان داستان به نظرم یک کم عجیب بود. مسیر حدس کارآگاه رو تا یک جایی گرفتم اما به نظرم یک جاهایی دیگه خیلی شانسی جلو رفته بود. بهرحال چیزی نبود که منتظرش بوده باشم.
ترجمه از جهت هایی روی اعصابم بود. با توجه به شخصیت مارلو گونه زبانی خوبی براش انتخاب نشده بود. شما فرض کنید آدمی با اون شخصیتی که گفتم، توی داستان بگه:یک بطری آبجو باز نمودم:) 
و اینکه مسائل 18+ توی کتاب فت و فراوون یافت می شد. بیخودی و تحریک کننده نبود اما خب بالاخره! 

        

21