دوست مشترک ما

دوست مشترک ما

دوست مشترک ما

چارلز دیکنز و 2 نفر دیگر
4.5
2 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

11

شابک
9789643515997
تعداد صفحات
1,132
تاریخ انتشار
1399/5/25

توضیحات

        کتاب دوست مشترک ما، کتابی است که درباره « پول، پول، پول و اثری که پول در زندگی دارد» سخن می گوید. داستان کتاب درباره زندگی مرد جوانی به نام جان هارمون است که به تازگی از سفری دور به لندن بازگشته تا ارثیه کلانی که از طرف پدرش برای او به جا مانده را تصاحب کند. در این میان تنها دو مشکل هست: یکی آنکه پدرش شرط برخورداری از ارثیه را ازدواج او با دختری به نام بلاویلفر قرار داده که پولکی بودنش شهره آفاق است. و دیگری اینکه خبر مرگ جان هارمون زودتر از خودش به لندن می رسد. جسد فردی که لباس های او را به سرقت برده در رودخانه تیمز پیدا می شود، و هویت وی را به اشتباه همان فرزند سفر کرده آقای هارمون تشخیص می دهند. در اثر این حادثه، طبق وصیت، آنچه که به ارث مانده به دو خدمتکار وظیفه شناس پدر، یعنی خانم و آقای بافین، می رسد. و به این ترتیب فرصت ویژه ای در اختیار جان قرار می گیرد تا بی آنکه شناسایی شود با بلاویلفر و وارثان پدرش از نزدیک آشنا شده، و اثر مرگ خود را بر زندگی دیگران بسنجد. به راستی هم این مرگ، و رسیدن پول هنگفت به خانواده بافین، سرنوشت افراد زیادی را تحت تاثیر قرار می دهد و ماجراهای بسیاری را در گوشه و کنار شهر لندن سبب می شود...
      

لیست‌های مرتبط به دوست مشترک ما

نیکلاس نیکلبی (متن کوتاه شده)دختری به نام نلیادداشت های پیک ویک

‌چارلز دیکنز، یکی از بهترین نویسندگان انگلیسی.

16 کتاب

بسم الله الرحمن الرحیم چارلز جان هوفام دیکنز، زاده ی ۷ فوریه ۱۸۱۲ و درگذشته ی ۹ ژوئن ۱۸۷۰، برجسته ترین رمان نویس انگلیسی عصر ویکتوریا و فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیده ی جیمز جویس، نویسنده ی بزرگ معاصر، از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیرگذارترین نویسنده در زبان انگلیسی بوده است.دیکنز در لندپورت پورتسی متولد شد. او دومین پسر جان دیکنز، کارمند اداره ی کارپردازی بحریه بود. پدرش اهل لاابالی گری بود و کار را به جایی رساند که او را به زندان مارشالسی انداختند. به همین دلیل دیکنز ۱۲ ساله را برای تأمین معاش خانه به کارخانه ی واکس سازی وارن فرستادند. او تا آزادی پدرش از زندان هم چنان مجبور به کار بود تا بالاخره بعد از مراجعت پدر توانست به مدرسه بازگردد.دیکنز بعد از پایان دوره ی مدرسه در دفتر وکالتی مشغول به کار شد و پس از بررسی زندگی شلوغ و متنوع لندن، بر آن شد تا روزنامه نگار شود. در این دوره، در شیوه ای سخت از خلاصه نویسی، توانایی خود را نشان داد و در مارس ۱۸۳۲ در حالی که جوانی حدودا ۲۰ ساله بود، خبرنگار امور عمومی و پارلمانی شد.دیکنز در سال ۱۸۲۹ دلداده ی دختری به نام ماریا بیدنل شد، اما والدین ماریا او را از لحاظ اجتماعی در سطحی نازل تر از خود یافتند. این دل باختگی و برخوردی دیگر با او در میان سالی دیکنز، بعدها در عشق شخصیت معروف رمانش، دیوید کاپرفیلد به دختری به نام دورا بازتاب یافت.در سال ۱۸۴۲ با سفر به آمریکا و به رغم استقبال گرمی که از او شد، «یادداشت هایی از آمریکا» و «مارتین چارلز لویت» را به قلم آورد که آمیخته ای بودند از ستودنی های بسیار آمریکا و البته همه ی آنچه که در نگاه دیکنز نفرت انگیز آمدند. وی در سال های ۱۸۴۴–۱۸۴۵ نیز از ایتالیا دیدن کرد و در آن جا ناقوس های جنوا، عنوان «بانگ ناقوس ها» را به ذهنش القا کرد، کتاب کوچکی که ضربه ای بزرگ به نفع مستمندان روزگارش زد. در پی بازگشت از ایتالیا، چندی سردبیر دیلی نیوز شد و برای بهبود وضع مدارس ژنده پوشان و لغو اعدام مجرمان در ملأ عام، کمر همت بست؛ مدارس ژنده پوشان، موسساتی بودند که در آن کودکان فقیر به رایگان آموزش می دیدند.بی اعتنایی او به هشدارها (فلج جزئی - ناتوانی در خواندن حروف سمت چپ و لنگش روزافزون پای چپ) تا بدان جا پیش رفت که در سال ۱۸۷۰ اقدام به یک رشته کتاب خوانی جدید نمود. دیکنز در ۱۵ مارس برای آخرین بار «سرود کریسمس» را خواند و سرانجام در ۹ ژوئن ۱۸۷۰، در حالی که «ادوین درود» به پایان نرسیده بود، به طور ناگهانی از جهان رفت. کتاب هایی از چارلز دیکنز که در بهخوان یافت نشد: زندگی و ماجراجویی‌های مارتین چوزلویت خانه متروک عبور ممنوع

13

داستان دو شهرآرزوهای بزرگراز ادوین درود

چارلز دیکنز،خالق دنیاهای تاریک و دوست داشتنی

13 کتاب

شاید گفتن من از دیکنز ،پر گویی باشد.تا به الآن فقط داستان دو شهر و آرزو های بزرگ را از او خوانده ام.اما کم و بیش از خلال فیلم ها و داستان ها دنیایش را میشناسم.لااقل برداشت خودم از دنیای دیکنز را مینویسم. دنیاهایی که دیکنز خلق میکند سرد،تاریک اما دوست داشتنی است.اغلب شخصیت ها از وجاهت اجتماعی برخوردار نیستند.این اما ظاهر قضیه است.دیکنز هم مثل بسیاری از نویسندگان هم عصر خود سلطه‌ی اصول پوچ حاکم بر عصر ویکتوریایی و سلطنت مآبانه ی انگلستان را نکوهش میکند.در شخصیت های دیکنز این وجاهت و جایگاه اجتماعی نیست که پیروز است بلکه تلاش انسان ها و روح‌والا‌ی آنها که با سجایای اخلاقی پیوند خورده است آنها را به سرمنزل مقصود میرساند. به همین خاطر است که محیط اطراف شخصیت ها زمخت و زننده است ،سرد و بی روح، تا زمینه ی ظهور و‌بروز یک انسان،به معنای واقعی کلمه را فراهم کند. شخصیت هایی مثل سیدنی کارتن در داستان دو شهر،الیور و دیوید در الیور تویست و دیوید کاپرفیلد،آقای اسکروچ در سرود کریسمس،نیکلاس در نیکلاس نیکلبی،ابل مگویچ در آرزوهای بزرگ و حتی نل،دوریت و لویز در کتاب های مغازه ی عتیقه فروشی،دوریت کوچک و دوران مشقت،فقط میتوانستند از چنین دنیای تاریکی ظهور کنند. برای همین است که دنیای دیکنز با همه ی تلخی،سختی و مشقتی که به باز می آورد،جذاب و دوست داشتنی است. برخی از آثار دیکنز را آورده ام.دوران مشقت به نام روزگار سخت و مغازه ی عتیقه فروشی به نام دختری به نام نل و خانه ی غم زده به نام خانه ی قانون زده به چاپ رسیده است

100

پست‌های مرتبط به دوست مشترک ما

یادداشت ها



*گرم کرد
          

*گرم کردن خود،سیلی زدن به خود برای هوشیار ماندن
_بسم الله الرحمن الرحیم

من با کلام خدا و از سر هیجان و ذوقی بی حد و حصر این کتاب رو شروع کردم.
دیکنز رو با کتاب‌های مثل دیوید کاپرفیلد( من دیوید پف فیل صداش می‌زنم) یا سرود کریسمس می‌شناسیم . خب با اونا کاری ندارم اصلا.
میخوام راجع این شاهکار گمنامش صحبت کنم. 
دوست مشترک ما.🫶
داستان حول محور مردی به نام جان هارمون می‌چرخه. جان سالها پیش از دست پدرش فرار میکنه و تا زمانی که پدرش بمیره خودش رو نشون نمیده . حالا اون توی راه برگشت به خونه‌است اما نگرانی و دلهره اون رو ول نمیکنه. چرا؟
به خاطر همسری که هیچ وقت اون رو ندیده و حالا نمیدونه باید چیکار کنه.زنی که پدرش براش انتخاب کرده و جان نمی‌تونه از دستش خلاص شه و در عین شگفتی میفهمه ندیده عاشقشه.
 شک و دودلی جان رو رها نمیکنه و پسر دسته گلم یه تصمیم میگیره( تصمیم کبری)
خب نمیگم چه تصمیمی اسپویل می‌شید فقط بدونید نتیجه تصمیمیش دِلکُش بود.
دیکنز معمولا دخترای خوب داستانش رو زشت توصیف میکنه  تا بعد معنوی و روحی اونا رو بالا ببره،اما در این کتاب ما اصلا شاهد چنین چیزی نیستیم. هر دو دختر داستان ما بی نهایت زیبا هستن و صفای باطن دارن.(قربونشوووووون برمممممممممم)
بلا ویلفر نامزد جان هارمون، دختری زیبا، طناز با خنده‌ی دلربا اما پول پرست و مغروره. کله‌اش زیاد باد داره و تمام فکر و ذکرش پوله. دختره فلان فلان شده اما خب دیکنز در طول داستان بلا رو خوب ادب کرد و ازش یک زن تمام عیار ساخت.🤌
دختر دیگه ما که من قربون اون نگاه نازش بشم، لیزی هگزمه. لیزی دختری باهوش، متواضع ، حساس و فداکاره. شما از همون اول عاشق این دختر می‌شید، لیزی خودش رو برای برادرش فدا میکنه اما این مسئله اینطور نیست که دل شما رو بهم بزنه ، بلکه برعکس. شما رو به وجد میاره و لیزی داستان ما به چشم وکیلی به اسم یوجین ریبرن( باد زدن خود برای جلوگیری از غش کردن) میاد و یوجین سعی میکنه با ظرافت بهش نزدیک بشه. 
یکم از یوجین بگم. یوجین مردی بی انگیزه برای ادامه زندگی و فعالیته، پسر سوم خانواده است و وابسته به پدرشه. میلی به انجام هیچ کاری نداره و زیاد هم در قید و بند اخلاقیات نیست اما تمام اینها وقتی لیزی رو می بینه تغییر میکنن. ما شاهد تلاش یوجین برای حل مشکلات لیزی و دست و پا زدن اون با احساسات نامفهوش هستیم. در اخر وقتی همه چیز براش روشن میشه اتفاقی میوفته که این دو نفر رو بهم چنان گره می‌زنه که دیگه نمیشه از هم جداشون کرد.
قطعا خیلی چیزای دیگه برای گفتن دارم اما من یه اسپویلرم و ترجیحم اینه راجع اون مسائل بخصوص ننویسم .
چرا این کتاب رو پیشنهاد میدم؟
خب دیکنز معمولا پول رو مهم جلو میده اما در این داستان جایگاه ویژه‌ی بهش اختصاص داده و به ما نشون میده که پول چجوری باعث میشه یک ادم تغییر کنه یا همه چی رو رها کنه و به راه دیگری بره.

پ¬ن: اگر با یادداشتم مجاب نشدید بخونیدش حق دارید، از شدت عشقی که به این کتاب دارم میتونم سالها یک نفس جیغ بزنم اما وقتی میخوام راجعش حرف بزنم زبونم میگیره. پس بخونیدش که مثل من دچارش بشید.

پ‌ن²: قیمت الانش ۷۹۵ هزار تومنه، اما میتونید از فیدیبو نسخه مجازیش رو دریافت کنید

        

22