جریان های پنهان خانوادگی

 جریان های پنهان خانوادگی

جریان های پنهان خانوادگی

3.2
9 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

13

خواهم خواند

21

ناشر
بیدگل
شابک
9786223131103
تعداد صفحات
229
تاریخ انتشار
1402/8/30

توضیحات

        افسانه نجم‌آبادی، مدت کوتاهی پس از درگذشت پدرش، درمی‌یابد که او در خفا برای بار دوم تشکیل خانواده داده و خودش هم خواهری دارد که از وجودش بی‌خبر بوده است. این اتفاق تبدیل به ایدۀ اصلی کتاب حاضر شده است.
او در جریان‌های پنهان خانوادگی، از رهگذر روایت بی‌پردۀ ماجرای خانواده‌اش، از پیچیدگی‌های چندهمسری می‌گوید تا بدین‌ طریق به بررسی دگرگونی‌های عمیق و بنیادین‌ در مضامینی مانند عشق، ازدواج و زندگی خانوادگی در ایران اواسط قرن بیستم بپردازد.
 نجم‌آبادی نشان می‌دهد که چگونه ایدۀ «ازدواج از سر عشق» و «تک‌همسری» در میان طبقۀ متوسط نوظهورِ شهری در تهران ایدۀ غالب شد. او با بررسی رمان‌های عاشقانه، روزنامه‌ها، نمایشنامه‌ها و سایر آثار ادبی و همچنین تاریخ‌نگاری اشیایی مانند لباس عروسی، نامه‌‌‌های عاشقانه و عکس‌های خانوادگی و همچنین دگرگونی‌ معماری شهر تهران نشان می‌‌دهد که چگونه «تشکیل خانواده‌ با محوریت زن‌و‌شوهر» بدل به انگارۀ ازدواج ایدئال می‌شود. در نتیجه خانواده‌های زَناشوهری جای خانواده‌های چندنسلی پیشین را می‌گیرد و طی یک نسل چندهمسری، که رویه‌ای است علنی و مقبول، بدل به تابو می‌شود و همین است که مردانی همچون پدرش را وامی‌دارد ازدواج دومشان را از دیگران مخفی نگه دارند.
      

لیست‌های مرتبط به جریان های پنهان خانوادگی

یادداشت‌ها

          ۳.۷۵/۵

کتاب جریان‌های پنهان خانوادگی با یک داستان خانوادگی از زندگی خود نویسنده شروع می‌شه. افسانه نجم‌آبادی بعد از اینکه به طور اتفاقی بعد از مرگ پدرش متوجه می‌شه پدرش سال‌های سال نه تنها زن دوم، بلکه یک خانواده‌ی دیگه در اون سر شهر به صورت مخفیانه داشته مُصر می‌شه تا در مورد مسئله‌ی ازدواج تو ایران مدرن تحقیق کنه.

همین اول و همین دست گذاشتن روی یک مسئله‌ی شخصی و برخورد با خانواده‌ی خودش به عنوان یک سوژه جدی برای پژوهش گره‌ی اول کتاب رو ایجاد می‌کنه: اینکه یک مؤلف و پژوهشگر آیا به صورت اخلاقی مجازه در مورد زندگی شخصی آدم‌هایی صحبت کنه که هم هنوز زنده هستند و هم به آشکار شدن رازشون علاقه‌ای ندارند؟ مرز بین تاریخ شخصی و تاریخ جمعی کجا کشیده می‌شه و کدوم رو می‌شه فدای دیگری کرد؟

تو هر فصل کتاب برای بررسی مسئله ازدواج از یک چیز کمک می‌گیره. مثلا از اشیاء مثل نامه‌های عاشقانه، عکس‌های خانوادگی و لباس‌های عروس کمک می‌گیره، مسئله‌ی امر جنسی در ازدواج رو بررسی می‌کنه و همچنین تأثیری که تغییر معماری شهرها در چندهمسری شدن داشت.

هرچند که نجم‌آبادی چندین جا ذکر می‌کنه که این پژوهش فقط به بررسی خانواده‌های متوسط رو به بالا و اون هم فقط در شهر تهران می‌پردازه اما‌ برخی نتیجه‌گیری‌هایی که می‌کرد باعث به وجود اومدن سوالاتی در ذهن من خواننده می‌شد که اگر به محدودیت‌های پژوهش آگاه نباشی، نتیجه‌گیری‌ها و پاسخ‌هایی رو ایجاد می‌کنه که ممکنه کاملا غلط باشن. برای مثال جایی از آرمان تک‌همسری مبتنی بر عشق حرف می‌زنه که بین جوان‌های اون سال‌ها دغدغه بود و بعد بلافاصله چندین مثال می‌زنه از مردهایی که با همین آرمان زندگی مشترک خودشون رو شروع کردند اما در نهایت یا خیانت کردند یا یک زن دوم اختیار. این توالی برای من این سوال رو پیش آورد که آیا اون آرمان، با توجه به خیانت اکثر مردها، صرفا آرمانی زنانه بوده؟‌ که نه، لزوما جوابش این نیست اما ممکنه چنین فکری بکنیم.

چیزی که از این کتاب برمی‌دارم باز دوباره مثل بقیه کارهای نجم‌آبادی، برای من اهمیت تاریخ شفاهیه. اهمیت شنیدن روایت‌های راویان معمولی و اتفاقا خوندن نامه‌ها و بررسی کردن معماری خونه‌های عاشق و معشوق‌ها عادی‌ترین آدم‌ها. بیرون کشیدن تاریخ از پستوها و نوشتن از اون.
        

10