یادداشت نعیمک
1403/9/24
نجمآبادی در این کتاب به دلیل تجربههای شخصیاش رفته سراغ ماجرای ازدواج. دربارۀ مفهوم «عشق» و «محبت». تغییراتی که کمکم در زندگی آدمها در خصوص ازدواج پیش میآمده. ازدواج تکهمسری و چندهمسری و مسائلی درباب صیغه. یک جورایی دربارۀ مفهوم خانواده با تمرکز با بحث تکهمسری صحبت میکند و تنها آثار مکتوب را مطالعه نمیکند و حتی به فضای شهری هم ارجاع میدهد. ایده و رویکرد نجمآبادی جالب است و دقیق. سعی کرده نگاه تازهای داشته باشد و به زوایای تاریکی نور بتاباند اما چرا با کتاب راحت نیستم. انگار بحث دقیق نیست. گاهی حس میکنم نجمآبادی حرفهایی میآورد تا نتیجۀ دلخواهش را بگیرد یا نتیجه را به جای علت بگیرد. انگار همیشه یک سری از فاکتورها را ندیده و یکهو حرف در هوا ول میماند. مسئلۀ دیگر توضیح مسائل واضح است که خب، بیشتر مسئلهای در بستر فارسی است. کتاب برای فرنگیها نوشته شده و خیلی از مسائل کتاب برای ما واضح است اما مدام یک مسئله یا اتفاقاتی تکرار میشود و از اصل دور میشویم. انگار با تکرار مکررات میشود به نتیجه رسید و برای همین در خلال توضیحات واضح (البته برای ایرانیان) اصل مطلب فراموش میشود. کتاب نکات تازه و جالبی دارد اما در نهایت نمیتواند حرفش را درست و حسابی بزند و بیتعارف بعد از خواندنش در ذوقم خورد.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.